Tuesday, December 10, 2019

دماغ_نوشته_نیکلای_گوگول#

1:17:28


کتاب صوتی «دماغ»، نوشته نیکولای گوگول (1852-1809) و یکی از داستان‌های کوتاه او است. نیکولای گوگول بنیان‌گذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسی و یکی از بزرگترین طنزپردازان جهان است. درباره او همین مطلب کفایت می‌کند که تورگینف، نویسنده‌ بزرگ روس، گفته است: «همه‌ی ما از زیر شنل گوگول بیرون آمده‌ایم.» و این جمله میزان نفوذ و تأثیرگذاری گوگول را در ادبیات پس از خود نشان می‌دهد. گوگول نماینده‌ بزرگ رئالیسم انتقادی روسیه است. قصه‌های گوگول ساده تر از آن است که هر کسی دوستشان نداشته باشد و از خواندنش لذت نبرد، اما علی‌رغم این سادگی ظاهری، نکات باریک و عمیق پنهان در آن‌ها، آنچنان فراوان است که در نظر اول از توجه به دور می‌ماند. داستان «دماغ» از یک صبحانه ساده در خانه یاکوولویچ سلمانی شروع می‌شود. البته صبحانه چندان ساده هم نبوده چون دماغ یکی از مشتریانش که از قضا افسر ارزیابی هم هست درون نان پیدا شده و جنجالی برپا می‌کند. دماغ حالا یک شخصیت مستقل است و افسر را به دردسر می‌اندازد. گوگول در پس زمینه این داستان طنز و جذاب می‌خواهد رفتارهای انسان‌ها در شرایط بحرانی را نشان دهد و ظاهراً او هم اعتقاد دارد انسان‌ها چهره واقعی خود را در شرایط حساس نشان می‌دهند. :در بخشی از کتاب می‌شنویم «اینجور آگهی‌ها را نمی‌توانیم در روزنامه‌مان چاپ کنیم. چی؟ چرا نه؟ به شما می‌گویم روزنامه بد نام می‌شود.اگر هر کسی بخواهد آگهی کند دماغش فرار کرده است، نمی‌دانم چه افتضاحی خواهد شد.به قدر کافی خبرهای دروغ و شایعات بی‌اساس دریافت می‌کنیم اما این کجایش نامعقول است؟ هیچ هم شایعه نیست.»
=====================================
شصتمین کتاب صوتی

No comments:

Post a Comment