مقدمه
همانطور که بر همگان آشکار است ما آنارشیست ها هیچ شک و شبه ای بر مسخره بودن انتخابات در هیچ کشوری نداشته و نداریم.نمایشی بیش نیست جز برای سرگرم کردن(بخوان "خر" کردن) توده های میلیونی;و توهمی برای شهروندان در عصر مدرنیته .در حقیقت مردم وسیله و بازیچه ای هستند برای منافع مادی صاحبان سرمایه و نمایندگانشان در حاکمیت مافیائی قدرت.مثلی هست معروف در میان آنارشیست ها که دید عمیق ,حقیقی و راستین ما را چنین خلاصه میکند:"اگر انتخابات
قرار بود چیزی را عوض کند, طبقه حاکم(بخوان بورژوازی) آن را تا حالا ملغایش
".گردانده بود
اما این حقیقت به این معنی نیست که ما از تحلیل شرایط مشخص انتخاباتی درهر کشور طفره رفته و آنرا بیهوده قلمداد کنیم.به هیچ وجه ,بالعکس:ما میبایستی با هوشیاری کامل وشناخت دقیق از جناح های مختلف سرمایه وبا افشاگری تضادهای آشکار و نهان آنها(در کنار تبلیغ و ترویج نفی شرکت در این مضحکه) از یک طرف و برای هر چه گسترده تر گردانیدن جنگ طبقاتی از طرف دیگر, ترازو را -در این مرحله از تاریخ -هرچه بیشتر به نفع آمال و آرزوهای زحمتکشان(که اکثریت قریب اتفاق بشریت میباشند) چه در حیطه اقتصادی و چه در حیطه سیاسی-فرهنگی(2)سنگین تر گردانیم
******************
و اما در اینجا: سخن از دوره دوم انتخابات رئیس جمهوری در پرو میباشد.در دور اول- دهم آوریل- هیچ کدام از 5 کاندیدا بورژوازی 50%+1 را نصیب خویش نگرداندن. بهمین دلیل دو نماینده اول(3) و دوم(4) برای دور دوم -پنجم ژوئن- دور خیز کرده و در جنگ کثیف تبلیغاتی همیشگی/همه جائی برای کسب قدرت دولتی به
مصاف یکدیگر میروند
مصاف یکدیگر میروند
بگذارید در اینجا بطور اجمالی تصویری کاملا عینی از این دو شخصیت جاه طلب, البته یکی از دیگری بدتر,ارائه دهم.شاید فرجی شود که خواننده نه تنها دیدی-هر چند محدود- از سر کرده احتمالی قوه مجریه در 5 سال آینده پرو بدست آورد, بلکه از کلیت حاکمان و شیفتگان قدرت و پول نیز معرفتی با خود به ارمغان ببرد
همین قدر گفته باشم که جناب آقای "اویانتا اومه لا" در دوران جنگ داخلی سالهای 1980 و 2 هزار- بین ارتش و چریکهای مائویست 'راه روشنائی'(5)-در منطقه جنگلی شمال مرکزی, استان "هوانوکو" ,شهرستان "تینگو ماریا"(6) و در بخش"مدر میا" ,دستش به شکنجه و خون چندین انسان بیگناه آلوده میباشد.هر چند او-با کمک قوه قضائیه فاسد در پرو-در سال 2006(قبل از انتخابات) تبرعه شد, و 11 فقره از این جنایات به آرشیو سپرده شد(بخوان ماستمالی شد) و اوعملا ازرفتن به زندان خلاص پیدا کرد
و اما حرکتی که او توانست از آن تا حدودی برای خود در آینده نه چندان دورعبای انتخاباتی بدوزد,همانا "شورشی" مشکوکانه ی بود که با 27 زیر دست خود در پادگانی در شهر"لوکومبا"(7)- درمرکز استان منتهای الیه جنوبی پرو بنام "تکنا"-هم مرز شیلی ,در 29 اکتبر 2000 سازماندهی کرد.( درست پس از رسوائی دوره "سوم" پیروزی "انتخابات"غیر قانونی-و بر مسند قدرت نشستن مذبوحانه فوجی موری در 28 ژولای)
حال آنکه پس از افشا شدن یکی از صدها ویدئو(8) مخفیانه تهیه شده توسط شخصیت مورد اعتماد فوجی موری, شارلاتانی وقیح (دو روی یک سکه/دست راست و مشاور همیشه در صحنه :بمانند "مشائی و احمدی نژاد")و گانگستری بنام مونته سینو,بالاخره ماسک پوپولیسم ارتجاعی رژیم" فوجی- مونتسینستی" بر زمین افتاد و با نفرت عمومی روبرو شد وبه پیوست آن , با جنبش وسیع مدنی معروف به چهار سو"(9)- از حاکمیت بزیر کشیده شد.البته او با زرنگی خاص خود-و خنده های کریه ش- تحت پوشش سفری دیپلماتیک به "بورونی 10- ازموقعیت سئو استفاده کرد و همان جا فراررا بر قرار ترجیع داد وبا همان هواپیمای رئیس جمهوری به ژاپن گریخت
جناب 'اومه لا' در شورش مذکور مدعی شد که برای برقراری مجدد دموکراسی و رد صلاحیت 'فوجی موری' برخواسته است!! از آن موقع ایشان عزم جزم میکند که به سیاست وارد شود.میبایستی متذکر شد که دولت 'اله هندرو تولدو' برای" قدر دانی" از اویانتا -ولی بیشتر برای بدور نگه داشتنش از پرو-او را اول به عنوان مستشار نظامی سفارت پرو به فرانسه اعزام کرد و پس از دو سال به کره جنوبی فرستاد
دا ستان به همین جا ختم نمیشود:برای درک واقعه تراژیکی که در زیر خواهم آ ورد میبایستی اشاره ی به پدر و مادر 'اویا نتو' کرد.آنان که درعنفوان جوانی-دهه 50 قرن سابق- جز کمونیستهای دو آتشه بودند ,در چند دهه گذشته به ناسیونالیست های افراطی "چپ" 'اتنو که سه ریستی', (11) -معتقد به اینکه فقط و عمدتا سرخپوستان و بازماندگانشان پروئی محسوب میشوند-تغییر موضع داده اند!! در ضمن آنان دربزرگ کردن تک تک فرزندانشان(7 پسر و دختر)با سرسختی خاصی و بشیوه نظامی/سرکوبکرانه(اتوریته وار) به آموزش آنها اقدام ورزیده اند .'اویانتا' و 'انتاورو'(12), برادر کوچکتر, با تشویق پدر به صفوف ارتش پیوستند
انتاورو در غیاب 'اویانتا'(اما با حمایت کامل و خط گرفتن از داداش بزرگتر- که حتی ماهنامه ای-بشکل روزنامه- را از دوران حرکت 'لوکومبا' به بعد به اسم او در بین سربازان ذخیره -پخش میکرد!!)در روز اول ژانویه 2005 با سناریوی از قبل تهیه شده(وتحت عنوان 'نداشتن صلاحیت اخلاقی رئیس دولت' اله هندرو توله دو) با یکسری از پیروانش در شورشی (احمقانه) در شهری بنام "انده وایلس" در استان 'اپوری مک' (13), سعی در اشغال پایگاه ارتش کردند.شهر مذکور که در منطقه کوهستانی 'اند' مرکزی قرار دارد, یکی از ده استان شدیدا فقیرپرو نیز محسوب میشود.خلاصه کنم:شورش پس از 4 روز شکست خورد, 4 سرباز بیگناه کشته و 'انتارو' به 25 سال زندان محکوم شد.حال آنکه ' اویانتا' نه تنها تاوان این لکه ننگ را در انتخابات شکست خورده 2006 پرداخت ,بلکه تا به امروز نیز آنرا یدک میکشد
انتاورو در غیاب 'اویانتا'(اما با حمایت کامل و خط گرفتن از داداش بزرگتر- که حتی ماهنامه ای-بشکل روزنامه- را از دوران حرکت 'لوکومبا' به بعد به اسم او در بین سربازان ذخیره -پخش میکرد!!)در روز اول ژانویه 2005 با سناریوی از قبل تهیه شده(وتحت عنوان 'نداشتن صلاحیت اخلاقی رئیس دولت' اله هندرو توله دو) با یکسری از پیروانش در شورشی (احمقانه) در شهری بنام "انده وایلس" در استان 'اپوری مک' (13), سعی در اشغال پایگاه ارتش کردند.شهر مذکور که در منطقه کوهستانی 'اند' مرکزی قرار دارد, یکی از ده استان شدیدا فقیرپرو نیز محسوب میشود.خلاصه کنم:شورش پس از 4 روز شکست خورد, 4 سرباز بیگناه کشته و 'انتارو' به 25 سال زندان محکوم شد.حال آنکه ' اویانتا' نه تنها تاوان این لکه ننگ را در انتخابات شکست خورده 2006 پرداخت ,بلکه تا به امروز نیز آنرا یدک میکشد
مطلب آخر و مهم دیگری که میباید در مورد این کاندیدا گفت به شرح زیر است:در انتخابات 5 سال پیش 'اویانتا' با شعارهای "رادیکال " ضد اقتصاد نئولیبرالیستی,ضد پیمان آزاد تجارت امپریالیستی و حمایت از تشکیل مجلس موسسان بعنوان زمینه ای برای تغییر قانون اساسی 1993 موجود(فوجی موریستی:ضد قوانین ابتدائی کارگری و حامی مرحله کنونی سرمایه داری گانگستری امپریالیستی....) وبرگشتش به1979....سخن میراند...و مهمتر از آن نزدیکی فکری/ ایدئولوژیک خود را با به اصطلاح رادیکالیسم 'چاوز' در ونزوئلا و مورالس در بولیوی نه تنها کتمان نمیکرد,بلکه ازحمایت مادی هم پیمانش(چاوز) خوشنود نیز بود... چپ و راست با شرکت در کنفرانس با چاوز و...عکسهای یادگاری میگرفت
حال آنکه در انتخابات کنونی,هر چند هنوز از گرفتن مالیات بیشتر(افزایش تصاعدی) از کمپانی های چند ملیتی و تقسیم عادلانه ثروت(ومبارزه شدید علیه فساد اداری, حفظ حقوق بشر, بهبود بهداشت و "انقلاب" در آموزش و پرورش...)نوتوق میکند و هم پیمانان وطنی اش را همان سوسیال دموکرات ها(و بعظن استالینیست ها و ما ئویست های ورشکسته و سندیکالیست های رفرمیست و...) تشکیل میدهند;اما با تقبیح برادرش ,عقب نشینی از تغییر دادن قانون اساسی و تشکیل ندادن مجلس موسسان...ومهمتر از همه با دوری گرفتن از پروژه بولیوارینی چاوز(ودیگر هم پیمانانش چون کوبا ,نیکاراگوئه ,بولیوی و اکوادور) سعی کرده که خودش را میانه رو و معتدل(به زبان دیگر نزدیکتر به 'لولا' ی برزیل)نشان دهد.مدعیست که "عوض" شده و رشد کرده"!! ببینیم و تعریف کنیم
در مورد خانم "کی یکو" نیزخیلی حرفها برای گفتن هست: وقتی مادرش توسط پدر دیکتاتور, جانی, دزد و فاسدش -آلبرتو فوجی موری -در زیر زمین ساختمان وزارت اطلاعات شکنجه میشد, طرف پدرش را گرفت و عملا(پس از طلاق مادرش از پدر مستبد و زورگو) در دوران 5 سال دوره دوم رئیس جمهوری پدری بجای مادرش وظایف 'زن اول' رئیس دولت را ایفا میکرد.به درستی وبقول یک رواندرمان زن پروئی او به 'علامت الکترا'(*) مبتلا میباشد:عاشق پدر ودر هر شرایط از او پیروی میکند.ما اینرا در سرد بودن رفتاری و همان خنده ها ی مشمئز کننده پدری نیز میبینیم.حسابگری خشک و بدون کوچکترین عاطفه زنانه, یکی دیگر از خصوصیات این شخصیت منفور میباشد (*)Sintoma Electra(Electra Symptom)
میبایست متذکر شد که او از تمامی جنایات رژیم پدرش;منجمله (الف)ربودن و ترور هشت دانشجو و یک استاد بیگناه دانشگاه دولتی "کنتوتا" (14)بجرم واهی چریکی-درسال 1992 (ب)ترور وحشیانه و سنگدلانه 15تن ازاعضای چند خانوار,منجمله دو خردسال, در منطقه "به ریوز التو"(15) در مرکز شهر لیما-در چند صد متری کنگره- در گردهمائی آخر هفته ,توسط گروه (16)ضربت فاشیستی کولینا درسال1991 و (ج) ترور روزنامه نگار مترقی(17) بنام "پدرو یائوری" آگاه بوده!! دیگرآنکه او نه تنها از دزدی های کلان 6 میلیارد دلاری حکومت پدرش, که محصول خصوصی سازی نهادها و صنایع دولتی / کشوری بوده آگاهی داشته(در همسوئی و همکاری مشاور شخصی پدرش, فرد هزار چهره ای -منجمله مامورسازمان سیا - 'ولادیمیر لنین مونته سینو' و ژنرالهای فاسد متعدد....), چرا که در طی پنج سال ماهانه با کیفی حاوی 10 هزار دلار پول از لیما بطرف بوستون- برای ادامه تحصیل در دانشگاه بوستون- آمریکا سفر میکرده(!!) بلکه بدتر از همه او در جریان ویدئوهای مخفی ای که "عمو" مونته سینو( لقبی که خانواده تن برای این مردک استفاده میکردند)تهیه میکرده نیز بوده واطلاع داشته
پیمان پایدار
میبایست متذکر شد که او از تمامی جنایات رژیم پدرش;منجمله (الف)ربودن و ترور هشت دانشجو و یک استاد بیگناه دانشگاه دولتی "کنتوتا" (14)بجرم واهی چریکی-درسال 1992 (ب)ترور وحشیانه و سنگدلانه 15تن ازاعضای چند خانوار,منجمله دو خردسال, در منطقه "به ریوز التو"(15) در مرکز شهر لیما-در چند صد متری کنگره- در گردهمائی آخر هفته ,توسط گروه (16)ضربت فاشیستی کولینا درسال1991 و (ج) ترور روزنامه نگار مترقی(17) بنام "پدرو یائوری" آگاه بوده!! دیگرآنکه او نه تنها از دزدی های کلان 6 میلیارد دلاری حکومت پدرش, که محصول خصوصی سازی نهادها و صنایع دولتی / کشوری بوده آگاهی داشته(در همسوئی و همکاری مشاور شخصی پدرش, فرد هزار چهره ای -منجمله مامورسازمان سیا - 'ولادیمیر لنین مونته سینو' و ژنرالهای فاسد متعدد....), چرا که در طی پنج سال ماهانه با کیفی حاوی 10 هزار دلار پول از لیما بطرف بوستون- برای ادامه تحصیل در دانشگاه بوستون- آمریکا سفر میکرده(!!) بلکه بدتر از همه او در جریان ویدئوهای مخفی ای که "عمو" مونته سینو( لقبی که خانواده تن برای این مردک استفاده میکردند)تهیه میکرده نیز بوده واطلاع داشته
خلاصه کنیم:با انتخاب این کاندیدای بیشرم بعنوان رئیس دولت ,برگشت مافیائی که در طی 10 سال کشورپرو را چپاول کرد و به روز سیاه نشاند قطعی خواهد بود.چرا که تمامی مشاوران این خانم(در تمامی زمینه ها) همانهائی هستند که در رژیم پدرش نیز شرکت مستقیم و غیر مستقیم داشته ند.مثلا وزیربهداشت رژیم پدرش که رسوائی عقیم گرداندن بیش از 300 هزار زن سرخپوست جز کارنامه اش میباشد, کماکان در لیست انتخاباتی ش میباشد!! یا نماینده معاون رئیس جمهوریش(18) شخصی ست بنام 'رافائل ری'.او عضو گروه 'اوپوس دی'(راست ترین جناح کلیسای کاتولیک19)-که در دوران فرانکوی فاشیست در اسپانیا پایه گذاری شده-میباشد.هوادار حکم اعدام(که در حال حاضر منع میباشد) و خواستار آزادی گروه فاشیستی 'کولینا' که به 25 سال زندان محکوم شده اند,میباشد
سخن کوتاه: 'کی یکو' در تخت رئیس جمهوری "پاسپورت آزادی" پدرش آلبرتو فوجی موری وحداقل 78 نفر از دیگرهمکاران دزد و جانی اش از زندان میباشد.چیزی که بارها در این دوره از فعالیت انتخاباتی(کمپین) بزبانهای گوناگون توسط خود این کاندیدا بزبان آورده شده.جالبتر اینکه در خارج از لیما-در استانهای کوهستانی و جنگلی در پلاکارت/باندرول های انتخاباتی عکس پدر در کنار دختر از خودنماینده- 'کی یکو' -بزرگتر میباشد!! در ضمن 'کی کو' حتی شیوه خریدن رای , توسط گردانندگان انتخاباتی اش, (بمانند پخش ساندیس از طرف شعبان بی مخ های وطنی هوادار و جیره خوار خامنه ای-احمقی نژاد ) را نیز مدیون پدرش میباشد: همانا پخش بسته های هدایائی در پاکتهای پلاستیکی(کنسرو ماهی, قلم ودفترچه, تقویم...) درمیان مردم فقیر و بی بضاعت
سخن آخر:در حالی این مقاله را به پایان میرسانم که-تا 15 دقیقه دیگر-شاهد بحث وجدل انتخاباتی( بخوان وعده های دروغین همیشگی سیاستمداران حرفه ای) بین ایندو کاندیدا خواهیم بود
پیمان پایدار
**********************************************
(1)من برای سرمقاله اولین شماره نشریه "عمل مستقیم" ,که به اسپانیائی در لیما در میآید,در مورد انتخابات وپنج کاندیدا -در ماه آوریل-قلم زدم. از آنجائی که پرو در زنجیره نیازهای اقتصاد سرمایه داری امپریالیسم یانکی -با داشتن معادن متنوع و منابع جنگلی(آمازون) و آبی فراوان- مهره بیش از اندازه مهمی میباشد و(بعنوان "حیاط خلوت " یانکی آباد) نقش اساسی ایفا میکند(بخصوص حالا که سرمایه داران چینی نیز به اینجا روی آورده اند) صلاح دیدم که در اینجا برای پارسی زبانان و علاقه
مندان به این منطقه از کره خاکی, در باره مرحله دوم انتخابات مطالبی بنویسم و بدین وسیله وظیفه خویش را ایفا کرده باشم
مندان به این منطقه از کره خاکی, در باره مرحله دوم انتخابات مطالبی بنویسم و بدین وسیله وظیفه خویش را ایفا کرده باشم
(2)چرا که ما از تاریخ مبارزات طبقاتی (سه هزار ساله) گذشته گانمان درسها آموخته ایم;و خوب میدانیم که راه سهلی در پیش پایمان نبوده و نیست. زیرا طبقات حاکم هم قدرت اقتصادی قوی داشته و هم نمایندگانشان در دولت انواع و اقسام نهادهای عریض و طویل دولتی و خصوصی را با خود یدک میکشند.متاسفانه فرهنگ مصرفی جوامع کنونی -فتیشیسم کالائی-نیزریشه عمیقی ,عمدتا در بین جوانان وحتی کارگران,دوانیده !! تازه در دویست سال گذشته( دوران به اصطلاح مدرن) با استفاده و سئو استفاده از شبکه های ارتباط جمعی(بخوان درو غ پراگنی),از رادیو و تلویزیون و مطبوعات جیره خوار و نه چندان جیره خوار گرفته تا این اواخر شبکه های اینترنتی و... مخ توده ها را از صبح تا شب خورده و روحشان را می آزارند.از سئو استفاده بهینی از ورزش و سرگرمی های کاذب ریز و درشت دیگر- برای بکجراه بردن انرژی بیکران توده ها در اینجا نیز- فقط با ذکر گذرا -فاکتور میگیرم
(3)Ollanta Humala 32% - سر گروهبان 49 ساله بازنشسته ارتش.ناگفته نماند که او در انتخابات سال 2006 نیز شرکت کرد و به دور دوم نیز رسید.اما به آلن گارسیا انتخابات رو باخت!! البته گارسیا قبلا یک بار در سال 1980-1985 بعنوان جوانترین رئیس جمهور پروانتخاب شده بود.او به عنوان یکی از جانی ترین و فاسدترین رئیسان دولت در تاریخ 190 ساله استقلال پرو از اسپانیا بحساب می آید!! حدود400 چریک مائویست "راه روشنائی" را در یک روز در سال 1987 در شورشی در زندان " ال فورنتون"(*)درلیما,بعد از تسلیم قتل عام کرد !! در ضمن دریافت رشوه ها و دزدی های کلانش نیز از اذعان پاک نشده است.او با فرار از کشور -و در رفاه کامل با پولهای ربوده شده-ده سال در پاریس جا خوش کرد ,تا بر طبق قوانین جزائی, بعد از برگشت مورد تعقیب قانونی قرار نگیرد(*El Fronton)
(4)Keiko Fujimori:20%دختر 36 ساله رئیس جمهور سابق "آلبرتو فوجی موری" (1990-2000) میباشد.آن مردک فردی بغایت موذی و پست فطرت بود .و در نهایت از خود کارنامه ای جز کودتا (5 آوریل 1992 ), بستن مجلس , حکومت دیکتاتوری و به طبع آن پیاده گرداندن سیاست اقتصاد امپریالیستی- نئولیبرالیسم(بخوان به خاک سیاه نشاندن 18% بیشترمردم:در صد فقرا از 36 به 54% رسید), توام با جنایت ,دزدی و فساد -درطی ده سال -از خود بجا نگذاشت
(5)این حزب خرده بورژوا , پیرو سر سخت مائو و زنش,گروه چهار نفره, (که علیه "رویزیونیسم" تنگ شائو پینگ از درون تنها حزب مائویستی پروئی در اواسط دهه 70 قرن گذشته انشعاب کرده بودند) با تحلیل بغایت انحرافیشان از ساختار اقتصاد سیاسی پرو ,که آنرا کماکان نیمه فئودال- نیمه مستعمره قلمداد میکرد(حال آنکه با رفرم ارضی دولت نظامی "الوه ره دو ولسکو" -*-سالهای 1968-73 به سرمایه داری وابسته تغییر ماهیت داده بود)با شروع مبارزه چریکی در یکی از عقب نگاه داشته ترین استانهای کشور-آیاکوچو-در روز انتخابات 1980 ,در روستای دور افتاده "چوسچی"(+) با سوزاندن جعبه های رای, و سیاست "دراز مدت"محاصره شهرها ازطریق روستاها ,اعلام موجودیت کرد.هرچند آنها در 5 سال اول-بخاطر قحطی مبارزین وارسته و رفرمیسم غالب بر احزاب و سندیکاهای کارگری-تا حدود زیادی پیروان فراوانی در میان اقشار و طبقات اجتماعی مختلف برای خود کسب کرده بودند, اما بخاطر نبود شرایط مادی (تولیدی) و طبقاتی در روستاها(که با رفرم ارضی و جمعیتشان به 35% رسیده بود)سرشان به سنگ خرده شد, تغییر استراتژی داده و مرکز فعالیت های خویش را به شهر ها-بخصوص لیما که در آن موقع 5 میلیون جمعیت داشت(از 20 میلیون کل کشور)انتقال دادند!! و از آنجائی که نه تنها سیاست مبارزاتی شان ایجاب نمیکرد ,بلکه عمدتا به پیروی از ماهیت طبقاتی خویش, با شاخ و شونه کشیدن به دیگر "افراد و احزاب چپ" که با آنها همخوانی نداشتند(حتی متوسل شدن به ترور چندین نفر,که در اینجا فقط با اشاره به واقعه فجیح "ماری النا مویانو"-+*- و منفجرکردن او -در مقابل فرزند خردسالش-در یک گرد همائی اکتفا میکنم) و بمب گذاری های وحشیانه در نقاط مختلف شهر لیما,بخصوص نابودی دکلهای برق,نه تنها قشر وسیعی از مردم را از خود رویگردان, که نفرت عمیقی را علیه خویش بر انگیختند.در پی دستگیری اکثریت کمیته مرکزی "حزب کمونیست پرو(راه روشنائی)" در 29 اکتبر 2002(توسط گروه کوچکی از پلیس های ضد شورش و بدون شلیک یک گلوله ) , بخصوص رهبر خود شیفته و مریضشان(هم جسما و هم عقلا)"ابی مائل گوزمن"(**) بانگ شروع پایان این حزب شوم ,که با صدمات شدیدشان بر مبارزه طبقاتی و تفکر آزادیخواهانه راستین بدنه جامعه پرو را سوگوار کرده بودند, نواخته شد (*)Alvarado Velasco(+)Chuschi (+*)Mari Elena Moyano-(**) Abimael Guzman
(6)Huanuco/ Tingo Maria / Madre Mia--(7)Locumba / Tacna
(8)به "فوجی موری" و "مونته سینو" ,لقب "دو قلو"نسبت داده اند.یا بهتره بگیم: "فوجی مو نته سینیسم". چرا که ایندو نه تنها در تمامی برنامهای سیاسی [از خرید نمایندگان "مخالف" مجلس-با دادن رشوه و ثبتشان در ویدئو برای روز مبادا- گرفته تا پرداخت میلیون ها دلار برای دریافت حمایت تبلیغاتی چندین کانال تلویزیون و اکثریت مطبوعات زرد(*),بخشاندن بدهی های مالیاتی سرمایه داران و بانکداران و...رشوه دادن به خوانندگان و گردانندگان برنامه های تلویزیونی ,"هنرمندان" و "ورزشکاران"... ] بلکه دست داشتن در خرید تسلیحات نظامی بنجول روسی از افراد مشکوک و ماشین های پلیس و.....و به جیب زدن کمیسیون های کلان و بدتر " از همه(افتضاع جهانی) استفاده از هواپیمای رئیس جمهور برای صادرکردن مواد مخدر(کوکائین) میتوان سخن گفت.(*) در پرو بهشون میگن "چی چا "و در دیگر کشورها:تبلوید
(9)Movimiento de cuatro suyosکه با شرکت میلیونی و بگونه نسبتا خودبخودی در سراسر پرو براه افتاد. این اسم با مسما -که به دوران 'اینکاها' بر میگردد و به معنی 4 سمت و سوی( حیطه) امپراطوری شان معنی میدهد-را زیرکانه یکی از افراد "سر شناس"(که در سال 1995 در مقابل فوجی موری کاندیدا شده بود)بنام "اله هندرو توله دو" (*)به جنبش مذکور نسبت داد.او توانست خود را به عنوان "رهبر"این حرکت توده ای جا بزند و انتخابات 2001رئیس جمهوری را به نفع خویش تمام کند.در ضمن او , با داشتن نیمچه رگ سرخپوستی, به خود لقب "بومی سر سخت" داده بود. و برای خود شیرینی-در مقابل تعصب نژادی/ راسیسم شدید رایج در پرو-هر وقت کم میآورد (راست میرفت و چپ میومد)از آن سئو استفاده تبلیغاتی میکرد!!آنقدر که بعد از یه مدت به ضد خودش تبدیل شد. وجالب اینکه کمدین/مقلد معروف "کارلوس الوه رز" در برنامه شنبه شبها با شکل و شمایل مشابه و تقلید عالی صدایش او را جوک همیشگی کرده بود و خنده را بر لبان بینندگان نقش می انداخت.همسراو الی ین کارپ", (یهودی) صهیونیست بلژیکی (*)نیز , با عقده خود بزرگ بینی و شیوه تحقیر آمیزش درمصاحبه هایش در برخورد به همگان (در حظئور خبرنگاران) مورد تنفر اکثریت پروئی ها قرار گرفته بود. کمدین مرد معروف دیگری نیز بنام هورخه به نه ویدس" با گریم فوق العاده زیبا و تقلید از لهجه فرانسوی اش نیزاو را دست مینداخت.برنامه این دو کمدین -در آن پنج سال -یکی از پر بیننده ترین شو های آخر هفته تلویزیون پرو شده بود
(8)به "فوجی موری" و "مونته سینو" ,لقب "دو قلو"نسبت داده اند.یا بهتره بگیم: "فوجی مو نته سینیسم". چرا که ایندو نه تنها در تمامی برنامهای سیاسی [از خرید نمایندگان "مخالف" مجلس-با دادن رشوه و ثبتشان در ویدئو برای روز مبادا- گرفته تا پرداخت میلیون ها دلار برای دریافت حمایت تبلیغاتی چندین کانال تلویزیون و اکثریت مطبوعات زرد(*),بخشاندن بدهی های مالیاتی سرمایه داران و بانکداران و...رشوه دادن به خوانندگان و گردانندگان برنامه های تلویزیونی ,"هنرمندان" و "ورزشکاران"... ] بلکه دست داشتن در خرید تسلیحات نظامی بنجول روسی از افراد مشکوک و ماشین های پلیس و.....و به جیب زدن کمیسیون های کلان و بدتر " از همه(افتضاع جهانی) استفاده از هواپیمای رئیس جمهور برای صادرکردن مواد مخدر(کوکائین) میتوان سخن گفت.(*) در پرو بهشون میگن "چی چا "و در دیگر کشورها:تبلوید
(9)Movimiento de cuatro suyosکه با شرکت میلیونی و بگونه نسبتا خودبخودی در سراسر پرو براه افتاد. این اسم با مسما -که به دوران 'اینکاها' بر میگردد و به معنی 4 سمت و سوی( حیطه) امپراطوری شان معنی میدهد-را زیرکانه یکی از افراد "سر شناس"(که در سال 1995 در مقابل فوجی موری کاندیدا شده بود)بنام "اله هندرو توله دو" (*)به جنبش مذکور نسبت داد.او توانست خود را به عنوان "رهبر"این حرکت توده ای جا بزند و انتخابات 2001رئیس جمهوری را به نفع خویش تمام کند.در ضمن او , با داشتن نیمچه رگ سرخپوستی, به خود لقب "بومی سر سخت" داده بود. و برای خود شیرینی-در مقابل تعصب نژادی/ راسیسم شدید رایج در پرو-هر وقت کم میآورد (راست میرفت و چپ میومد)از آن سئو استفاده تبلیغاتی میکرد!!آنقدر که بعد از یه مدت به ضد خودش تبدیل شد. وجالب اینکه کمدین/مقلد معروف "کارلوس الوه رز" در برنامه شنبه شبها با شکل و شمایل مشابه و تقلید عالی صدایش او را جوک همیشگی کرده بود و خنده را بر لبان بینندگان نقش می انداخت.همسراو الی ین کارپ", (یهودی) صهیونیست بلژیکی (*)نیز , با عقده خود بزرگ بینی و شیوه تحقیر آمیزش درمصاحبه هایش در برخورد به همگان (در حظئور خبرنگاران) مورد تنفر اکثریت پروئی ها قرار گرفته بود. کمدین مرد معروف دیگری نیز بنام هورخه به نه ویدس" با گریم فوق العاده زیبا و تقلید از لهجه فرانسوی اش نیزاو را دست مینداخت.برنامه این دو کمدین -در آن پنج سال -یکی از پر بیننده ترین شو های آخر هفته تلویزیون پرو شده بود
(*)Alejandro Toledo Manrique(2001-2006) / Eliane Karp--(10)Brunei --(11)Etnocacerismo:
حامیان ژنرال ارتش پرو(+)-و "قهرمان ملی" که به زبان سرخپوستان 'که چو وا 'نیز مسلط - در دوران جنگ پاسیفیک (بین پرو وهم پیمانش بولیوی از یک طرف علیه شیلی) در سالهای1879-1883در مناطق کوهستانهای 'اند' مرکزی بود.او سه بار رئیس جمهور نیز شد(+) Avelino Cáceres Dorregaray-(12)Antauro -(13) Andahuaylas-Apurimac
(14)Cantuta(15)Barrios alto(16)Grupo Colina(17)Pedro Yauri(18)Rafael Rey(19)Opus Dei
(14)Cantuta(15)Barrios alto(16)Grupo Colina(17)Pedro Yauri(18)Rafael Rey(19)Opus Dei