Anxiety and depression are fairly prevalent.
اضطراب و افسردگی نسبتا شایع هستند : کیتی کرافورد
www.upworthy.com
*********************
ترجمه : پیمان پایدار
********************
یکی از رایج ترین اختلالات روانی در ایالات متحده، در سال 2012 موسسه ملی سلامت اعلام کرد که که تقریبا 7% از بزرگسالان در سال گذشته دوره عمده ای از افسردگی را تجربه کرده اند. تازه اضطراب شایع تر است, حدود 18% از بزرگسالان آمریکا اضطراب داشته اند .
And yet it can be hard to explain depression and anxiety to someone who has never experienced those things.
حال آنکه مشکل است توضیح دادن افسردگی و اضطراب برای کسی که تجربه اش نکرده است .
That's why Katie Joy Crawford created a photo series she calls "My Anxious Heart."
بهمین خاطر است که کیتی جوی کرافورد دست به ایجاد یکسری عکس زده است بنام" قلب مضطرب من"
Crawford, who is a photography student, has general anxiety disorder. She explains:
کرافورد، که دانشجوی عکاسی است، خودش، اختلال عمومی اضطراب دارد . او چنین میگوید :
"Through this body of work, I am visually interpreting my own emotional
and physical journey so that others may be able to understand this
weight that so many bear in our society. The physical ramifications of
the disorder, such as a racing heart, dizziness, shortness of breath and
lightheadedness, frequently go unnoticed or are misinterpreted by those
who have never suffered from anxiety. Although the physical symptoms
make up a great deal of the disorder, the emotional outcome is
exceedingly difficult to encapsulate as well. Anxiety bars the sufferer
from the risk of discovery, the desire to explore new ideas, and the
possibility of exiting a comfort zone. It makes sure that it will never
be alone. It finds you when you're in the midst of joy, or alone in your
own mind. It is quiet and steady, reminding you of your past failures,
and fabricating your future outcomes."
"در راستای این مجموعه کاری/عکسی ، من بگونه بصری سفر احساسی فیزیکی ام را تاویل / تفسیر میکنم تا بلکه دیگران قادر به درک وزنه ای شوند که بسیاری از افراد در جامعه ما آنرا حمل میکنند. عواقب جسمی این اختلال، مانند تپش شدید قلب، سرگیجه، تنگی نفس و احساس سبکی سر، اغلب یا با بی توجگی مواجه میگردد یا بگونه غلط توسط کسانی که هرگز از اضطراب رنج نبرده اند تفسیر میشوند . اگر چه نشانه های فیزیکی این اختلال بخش عمده ای از آن میباشد، بازده های عاطفی آنرا نیز بسیار دشوار میتوان در چارچوبی قرار داد. اضطراب فرد مبتلا را از خطر کشف باز میدارد، میل به کشف ایده های جدید، و امکان خروج از حوزه آرامش فردی. اضطراب هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت. شما را درهنگام و در میان شادی پیدا میکند، و یا تنها در ذهن خود شما . آرام و مداوم است، اشتباهات گذشته را به شما یادآوری میکند ، و نتایج آینده را برایتان میسازد."
Do any of these images resonate with you?
آیا هیچکدام از این تصاویر طنین انداز است برای شما ؟
"I was scared of sleeping. I felt the most raw panic in complete
darkness. Actually, complete darkness wasn't scary. It was that little
bit of light that would cast a shadow — a terrifying shadow."
Photo and caption by Katie Crawford.
"من از خواب می ترسیدم. هراسناکترین احساس خامی را در تاریکی مطلق داشتم . در واقع، تاریکی کامل ترسناک نبود. اون مقدار کم نوری بود که سایه افکنده بود — سایه وحشتناک. "
عکس و شرح توسط کتی کرافورد.
"They keep telling me to breathe. I can feel my chest moving up and
down. Up and down. Up and down. But why does it feel like I'm
suffocating? I hold my hand under my nose, making sure there is air. I
still can't breathe."
Photo and caption by Katie Crawford.
"آنها هی به من میگن نفس بکش. من حس میکنم که سینه ام بالا و پایین میره. بالا و پایین. بالا و پایین. اما چرا احساس میکنم که دارم خفه میشم ؟ دستم رو زیر بینی ام میگیرم, مطمئن میشم که هوا هست . من هنوزهم نمیتونم نفس بکشم."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"A captive of my own mind. The instigator of my own thoughts. The more I
think, the worse it gets. The less I think, the worse it gets. Breathe.
Just breathe. Drift. It'll ease soon."
Photo and caption by Katie Crawford.
"اسیر ذهن خودم . تحریک کننده افکار خودم . هر چی بیشتر فکر میکنم ، بدتر میشود. هر چه کمتر فکر می کنم ، بدتر میشود. نفس بکش. فقط نفس بکش. رانش. به زودی خیالم راحت میشود ."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"Cuts so deep it's like they're never going to heal. Pain so real, it's
almost unbearable. I've become this ... this cut, this wound. All I
know is the same pain; sharp breath, empty eyes, shaky hands. If it's so
painful, why let it continue? Unless ... maybe it's all that you know."
Photo and caption by Katie Crawford.
"بریده گی هائی آنچنان عمیق که بنظر می آید هرگز درمان نخواهند شد. درد خیلی واقعی، تقریبا غیر قابل تحمل است. من تبدیل به این شده ام.... این بریدگی، این زخم. تمام چیزی که می دانم همین درد است; نفس تیز، چشمان خالی، دست های لرزان. اگر آنقدر دردناک است، چرا اجازه ادامه اش را داد? مگر... شاید این تمام چیزهایست که شما می دانید. "
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"You were created for me and by me. You were created for my seclusion.
You were created by venomous defense. You are made of fear and lies.
Fear of unrequited promises and losing trust so seldom given. You've
been forming my entire life. Stronger and stronger."
Photo and caption by Katie Crawford.
"شما برای من و توسط من بوجود آمده اید . شما برای انزوای من ایجاد شده اید. شما با سمی دفاعی درست شده اید. شما از ترس و دروغ ساخته شده اید. ترس از وعده های نا فرجام و اعتمادی از دست رفته که به ندرت داده شده. شما تمامی زندگی ام را شکل داده اید . قوی تر و قوی تر."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"No matter how much I resist, it'll always be right here desperate to
hold me, cover me, break down with me. Each day I fight it. 'You're not
good enough for me and you never will be.' But there it is, waiting for
me when I wake up and eager to hold me as I sleep. It takes my breath
away. It leaves me speechless."
Photo and caption by Katie Crawford.
"مهم نیست که چقدر مقاومت میکنم , همیشه همین جا خواهد بود و از درماندگی مرا بغل میکند ، مرا می پوشاند، با من خرد میشود. هر روزبا آن مبارزه میکنم . ' تو به اندازه کافی برای من خوب نیستی و هرگز نخواهی بود.' اما همین جاست ،منتظر منه که از خواب بیدارشم و مشتاق بغل کردنم وقتی به خواب میرم .نفسم را میگیرد. مرا گنگ و زبانم را بند می آورد."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"I'm afraid to live and I'm afraid to die. What a way to exist."
Photo and caption by Katie Crawford.
"من از زندگی کردن می ترسم و ازمردن نیز. چه راه غریبی برای زنده بودن ."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"It's strange — in the pit of your stomach. It's like when you're
swimming and you want to put your feet down but the water is deeper than
you thought. You can't touch the bottom and your heart skips a beat."
Photo and caption by Katie Crawford.
"عجیبه — در زیر استخوان سینه. مثل اینه که هنگام شنا می خواهی پات رو بزاری زمین اما آب عمیق تر از اونیه که فکر میکردی. نمیتونی ته رو لمس کنی و قلبت یک ضربان پرش داره."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"My head is filling with helium. Focus is fading. Such a small decision
to make. Such an easy question to answer. My mind isn't letting me.
It's like a thousand circuits are all crossing at once."
Photo and caption by Katie Crawford.
"سر من با هلیوم پر است. تمرکز در حال کمرنگ شدن است. چنین تصمیم کوچکی را گرفتن. چنین سوال ساده ای را پاسخ دادن. ذهنم بمن اجازه نمیدهد . مثل اینکه هزار مدار همزمان در حال عبور کردن هستند."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"A glass of water isn't heavy. It's almost mindless when you have to
pick one up. But what if you couldn't empty it or set it down? What if
you had to support its weight for days ... months ... years? The weight
doesn't change, but the burden does. At a certain point, you can't
remember how light it used to seem. Sometimes it takes everything in you
to pretend it isn't there. And sometimes, you just have to let it
fall."
Photo and caption by Katie Crawford.
"یک لیوان آب سنگین نیست. تقریبا فکری نمیخواد وقتی باید برش داری. اما چی میشه اگر نتونی خالیش کنی و یا بزاریش زمین ؟ چی میشه اگر وزنش رو واسه چندین روز...ماه ....سال تحمل کنی ؟ وزن تغییر نمی کنه، اما بارمسئولیت چرا. در یک مرحله / فاز خاصی، شما نمی تونی به یاد داشته باشی چقدر سبک به نظر می رسید . گاهی اوقات کلی طول میکشه تظاهر کنی که اونجا نیست . و گاهی اوقات، فقط باید بزاری سقوط کنه ."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"Numb feeling. How oxymoronic. How fitting. can you actually feel numb?
Or is it the inability to feel? Am I so used to being numb that I've
equated it to an actual feeling?"
Photo and caption by Katie Crawford.
" حس کرخ بودن (بی حسی) . چه حزن دلچسبی(غم مطبوع). چه تناسبی . آیا واقعا می توان کرخ بود؟ یا اینکه ناتوانی حس کردن است؟ آیا من آنقدر به کرخ بودن عادت کرده ام که آن را بمانند / معادل یک حس واقعی قرار داده ام ؟"
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد
"Depression is when you can't feel at all. Anxiety is when you feel too
much. Having both is a constant war within your own mind. Having both
means never winning."
Photo and caption by Katie Crawford.
"افسردگی هنگامیه که اصلاً نتونی حس کنی . اضطراب هنگامی که بیش از حد حس میکنی. داشتن هر دو مثل جنگی ست مداوم در ذهنت. داشتن هر دو بمعنی اینه که هرگز برنده نشی ."
عکس و شرح توسط کیتی کرافورد