از قرآن انتقاد شدهاست که بر اوهام و خرافات عرب جاهلی صحه گذاشتهاست.{ دونمونه در اینجا قابل ذکر است. یکی اعتقاد به جن است. و دیگری سحر و چشمزخم. علی دشتی در بیست و سه سال مینویسد: «جای شگفت نیست که عربهای قرن ششم میلادی بهرهای کافی از اوهام داشته باشند. ولی شگفت این است که هر دو موضوع در قرآن منعکس شده باشد. آن هم به صورت ایجابی و مانند یک امر واقع»[1] بهویژه موضوع جن ممکن است برای باورمندان عقل گرا هضمش دشوار باشد. در قرآن بیش از ده بار به جنیان اشاره شدهاست. و حتی سورهای به این نام در قرآن هست. پس نمیتوان به آسانی با تأویل و توجیه قضیه را فیصله داد. مثلاً در آیه ۲۸ سورهٔ جن گفته شدهاست که چند نفر از جنیان پس از شنودن بندهایی از قرآن به قدری متأثر شدند که اسلام آوردند. علی دشتی با ذکر این مورد و چند مورد مشابه میگوید: آیا آمدن این مطالب «در کتابی که آن را کلام خدا میگویند آن هم از طرف شخصی که بر ضد خرافات و عادات جاهلانهٔ قوم خود قیام کردهاست و در مقام اصلاح فکر و اخلاق آنها بر آمدهاست موجب تأمل و حیرت نمیشود؟»[2]
1 علی دشتی 104
2 علی دشتی 105
البته سحر (نیروی خارق عادت به مدد عفریتها ) در تورات و انجیل هم آمده و محدود به عقاید عرب زمان پیامبر اسلام(بخوان محمد راهزن و پدوفل:پ.پ) نبوده است.
******************
حالا انگار این کتب مذهبی چقدر"مهم" هستند که بخواهیم به آنها پوئن مثبتی داده باشیم در اینجا. انجیل و قرآن , هرچند از لحاظ نوشتاری میتوانند بگونه ای شیوا و خوش آهنگ بیان کرده باشند داستانهایی را , اما یقینا ,هیچگاه , نمیتوان به آنها بعنوان سندیت تاریخی و علمی رجوع کرد .
پیمان پایدار
2 علی دشتی 105
البته سحر (نیروی خارق عادت به مدد عفریتها ) در تورات و انجیل هم آمده و محدود به عقاید عرب زمان پیامبر اسلام(بخوان محمد راهزن و پدوفل:پ.پ) نبوده است.
******************
حالا انگار این کتب مذهبی چقدر"مهم" هستند که بخواهیم به آنها پوئن مثبتی داده باشیم در اینجا. انجیل و قرآن , هرچند از لحاظ نوشتاری میتوانند بگونه ای شیوا و خوش آهنگ بیان کرده باشند داستانهایی را , اما یقینا ,هیچگاه , نمیتوان به آنها بعنوان سندیت تاریخی و علمی رجوع کرد .
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment