توصیه اصلاح طلبان به مردم: بهترین کار، سکوت
و خفه شدن است
*************************
مثلی است فوق العاده با مسما که میگوید : چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. این دقیقا مصداق جریان به اصطلاح "اصلاح طلب" درون حاکمیت فاشیستی اسلامی ولایت وقیح میباشد . یاد آور میشوم که در "انتخابات" دور دوم به اریکه قدرت نشستن محمد خاتمی موزی صفت و دستمال یزدی بدست بود که در اولین شماره نشریه 'نه خدر'(نه خدا نه دولت نه رهبر) بتاریخ پائیز1380/2001,
در مقاله ای بنام "خیمه شب بازی انتخابات رئیس جمهوری و استیصال حاکمیت اسلامی جمهوری جوخه های دار و سنگسار", چنین نوشتیم:"چهار سال پیش- 1376-پس از8 سال رئیس جمهوری رفسنجانی .....رژیم اسلامی صلاح را بر آن دید که شخصیت "کم خطر و پوپولیست نما" که در حرف و تبلیغات ندای " آزادی جامعه مدنی و تبادل فرهنگ ها" را سر داده بود , به رئیس جمهوری برگزیند!...شرکت میلیونی جوانان...در انتخابات بخشا بخاطر گول تبلیغات چی های باند خاتمی و اعوان و انصارش را خوردن و بخشا به خاطر اتخاذ تاکتیک شیطان کوچکتر بود!بخش دوم خیال میکرد که با رای اعتماد به خاتمی جلوی به اصطلاح جناح محافظه کارتر را بالاخره خواهند گرفت! اما چند صباحی بیش نگذشت که تمامی توهم ها فرو ریخته شد ! "دستاوردهای" دو سال اول رژیم خاتمی که عمدتا در کثرت روزنامه های نیمچه مخالف....خلاصه میشد-چرا که در هیچ حیطه دیگر نفوذ و قدرتی آن چنان نداشت-یکی پس از دیگری به بن بست رسیدند! بستن روزنامه ها ,به زندان فرستادن عده ای از سر دبیران,به دنبالش ترور افراد "لیبرال" و نوچه سرمایه چون فروهر(که همراه زنش پروانه در آذرماه 1377 به وضع فجیعی به قتل رسیدند) شروع پایان "دوران شکوفائی" خاتمی بود!فراموش نمی کنیم که سنگسار زنان در دوران خاتمی رو به افزایش یافت و ترورهای زنجیره ای ...منجمله جعفر پوینده و محمد مختاری و ناپدیدی(بخوان سر به نیست شدن) زال زاده در سال 1378 و به زندان کشیدن شرکت کنندگان کنفرانس برلین(که عده ای از آنان به مانند اکبر گنجی وزیر اطلاعات و جلائی پور جلاد کردستان, خود در بنیان ترور و اعدامهای انقلابیون در دو دهه گذشته نامی برای خود دسا و پا کرده بودند!!) و به خون کشیدن تظاهرات (بخوان قیام جدید دانشجوئی و پرتاب کردن آنان از پنجره های خوابگاهشان) در سال 79, همه و همه بی جواب ماندند....دست خاتمی و باندش را بیش از پیش رو گردانید.......".
البته حالا دیگر ,برای اکثریت قریب باتفاق مردم, این دلقک بازیها بمانند روز روشن میباشند. نه تنها جناح دوم خردادی ها خاتمی و باند اعوان و اعصارش که شیادی رهبران"جنبش سبز" نیز , پس از به خاک و خون کشیده شدن قیام 1388 و قتل نداها و سهراب ها و...- در پس تقلب عیان انتصابات 1388, دستشان رو گردیده .
سخن کوتاه : تاوان نادانی, سادگی و حماقت میلیونی شرکت کنندگان در آن خیمه شب بازیهای مسخره را در دو دوره رژیم احمقی نژاد به گرانی فجیعی پرداختیم . و حال دوره رئیس جمهوری حکومت تزویر و ریای روحانی رسیده , سازش نهائی پیرامون مقوله نیروگاها با 5+1 و نوشیدن جام زهر دوم برای خامنه ای جلاد!!
------------------------
باری, در زیر برای شما خوانندگان عزیز متنی را انتخاب کرده ام که برای بار چندم مهری بر صحت نظرات بالا ,اینبار از زبان خود پس فطرتان روباه صفت, میزند. باشد که حقیقتا مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید بترسد و با نفی 100%ی کلیت نظام فاشیستی اسلامی آنرا هر چه زودتر به گورستان تاریخ بفرستیم. بامید آنروز.
پیمان پایدار
*****************************
*************************
مثلی است فوق العاده با مسما که میگوید : چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. این دقیقا مصداق جریان به اصطلاح "اصلاح طلب" درون حاکمیت فاشیستی اسلامی ولایت وقیح میباشد . یاد آور میشوم که در "انتخابات" دور دوم به اریکه قدرت نشستن محمد خاتمی موزی صفت و دستمال یزدی بدست بود که در اولین شماره نشریه 'نه خدر'(نه خدا نه دولت نه رهبر) بتاریخ پائیز1380/2001,
در مقاله ای بنام "خیمه شب بازی انتخابات رئیس جمهوری و استیصال حاکمیت اسلامی جمهوری جوخه های دار و سنگسار", چنین نوشتیم:"چهار سال پیش- 1376-پس از8 سال رئیس جمهوری رفسنجانی .....رژیم اسلامی صلاح را بر آن دید که شخصیت "کم خطر و پوپولیست نما" که در حرف و تبلیغات ندای " آزادی جامعه مدنی و تبادل فرهنگ ها" را سر داده بود , به رئیس جمهوری برگزیند!...شرکت میلیونی جوانان...در انتخابات بخشا بخاطر گول تبلیغات چی های باند خاتمی و اعوان و انصارش را خوردن و بخشا به خاطر اتخاذ تاکتیک شیطان کوچکتر بود!بخش دوم خیال میکرد که با رای اعتماد به خاتمی جلوی به اصطلاح جناح محافظه کارتر را بالاخره خواهند گرفت! اما چند صباحی بیش نگذشت که تمامی توهم ها فرو ریخته شد ! "دستاوردهای" دو سال اول رژیم خاتمی که عمدتا در کثرت روزنامه های نیمچه مخالف....خلاصه میشد-چرا که در هیچ حیطه دیگر نفوذ و قدرتی آن چنان نداشت-یکی پس از دیگری به بن بست رسیدند! بستن روزنامه ها ,به زندان فرستادن عده ای از سر دبیران,به دنبالش ترور افراد "لیبرال" و نوچه سرمایه چون فروهر(که همراه زنش پروانه در آذرماه 1377 به وضع فجیعی به قتل رسیدند) شروع پایان "دوران شکوفائی" خاتمی بود!فراموش نمی کنیم که سنگسار زنان در دوران خاتمی رو به افزایش یافت و ترورهای زنجیره ای ...منجمله جعفر پوینده و محمد مختاری و ناپدیدی(بخوان سر به نیست شدن) زال زاده در سال 1378 و به زندان کشیدن شرکت کنندگان کنفرانس برلین(که عده ای از آنان به مانند اکبر گنجی وزیر اطلاعات و جلائی پور جلاد کردستان, خود در بنیان ترور و اعدامهای انقلابیون در دو دهه گذشته نامی برای خود دسا و پا کرده بودند!!) و به خون کشیدن تظاهرات (بخوان قیام جدید دانشجوئی و پرتاب کردن آنان از پنجره های خوابگاهشان) در سال 79, همه و همه بی جواب ماندند....دست خاتمی و باندش را بیش از پیش رو گردانید.......".
البته حالا دیگر ,برای اکثریت قریب باتفاق مردم, این دلقک بازیها بمانند روز روشن میباشند. نه تنها جناح دوم خردادی ها خاتمی و باند اعوان و اعصارش که شیادی رهبران"جنبش سبز" نیز , پس از به خاک و خون کشیده شدن قیام 1388 و قتل نداها و سهراب ها و...- در پس تقلب عیان انتصابات 1388, دستشان رو گردیده .
سخن کوتاه : تاوان نادانی, سادگی و حماقت میلیونی شرکت کنندگان در آن خیمه شب بازیهای مسخره را در دو دوره رژیم احمقی نژاد به گرانی فجیعی پرداختیم . و حال دوره رئیس جمهوری حکومت تزویر و ریای روحانی رسیده , سازش نهائی پیرامون مقوله نیروگاها با 5+1 و نوشیدن جام زهر دوم برای خامنه ای جلاد!!
------------------------
باری, در زیر برای شما خوانندگان عزیز متنی را انتخاب کرده ام که برای بار چندم مهری بر صحت نظرات بالا ,اینبار از زبان خود پس فطرتان روباه صفت, میزند. باشد که حقیقتا مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید بترسد و با نفی 100%ی کلیت نظام فاشیستی اسلامی آنرا هر چه زودتر به گورستان تاریخ بفرستیم. بامید آنروز.
پیمان پایدار
*****************************
منبع : فوروم ایرانیان
حسن داعی
بهزاد نبوی از رهبران "اصلاح طلب"، پس از آزادی از زندان، به عیسی سحرخیز که نگران نقض گسترده حقوق بشر و بی عملی روحانی است گفته "بهترین کار برای ما در شرایط کنونی "خفه شدن" است". محمد خاتمی نیز توصیه کرده که نباید خواهان آزادی موسوی و کروبی شد و "فکر زندگیشان باشیم و بگذاریم معالجهشان صورت بگیرد". محمد رضا خاتمی هم با طلبکاری گفته: "من نمي دانم كجا و كدام اصلاح طلب گفته است كه نظام بايد عوض شود يا ولايت فقيه برافتد؟"
-------
بهزاد نبوی یکی از رهبران جناح معروف به اصلاح طلب در ایران است که چند روز پیش از زندان آزاد شد. نبوی در گفتگوی تلفنی، به عیسی سحرخیز که نگران نقض فاحش حقوق بشر و ناتوانی روحانی در آزادی زندانیان اصلاح طلب از زندان است تأکید کرده که بهترین کار در شرائط کنونی، سکوت و خفه شدن است.
بهزاد نبوی یکی از رهبران جناح معروف به اصلاح طلب در ایران است که چند روز پیش از زندان آزاد شد. نبوی در گفتگوی تلفنی، به عیسی سحرخیز که نگران نقض فاحش حقوق بشر و ناتوانی روحانی در آزادی زندانیان اصلاح طلب از زندان است تأکید کرده که بهترین کار در شرائط کنونی، سکوت و خفه شدن است.
عیسی سرخیز که از روزنامه نگاران داخل کشور است، در مقاله ای در سایت روز می نویسد: "روز اول آزادی بهزاد نبوی وقتی با او تلفنی صحبت می کردم اولین توصیه و پیامش این بود که فلانی توجه داشته باشید که بهترین کار برای ما در شرایط کنونی "خفه شدن" است؛ هشدارش در زمان دیدارهای حضوری و در میان جمع هم همین بود و اشاره ای هم داشت به نامه ای که از زندان برای حسن روحانی فرستاده و در آن متذکر شده بود که شما آزادی زندانیان سیاسی را در اولویت کارهای خود قرار نده...."
سحرخیز در مقاله خود میگوید: "در یک دو ملاقات بعدی و همچنین در زمان دیدار حقوقدانان و کنشگران اجتماعی با دختران موسوی در سالگرد دوم خرداد، من هم این نکته را یادآور شدم که دیگر زندانیان سیاسی از جمله روزنامه نگاران و وب نگاران در بندهای اوین و رجائی شهر هم پیام مشابهی داشتند مبنی بر اینکه انتظار ندارند دولت تدبیر و امید اولویت کار خود را بر آزاد ساختن زندانیان در حصر و در بند قرار دهد. البته برای اینکه خیال بهزاد هم راحت شود به او گفتم که تمام ما "خفه خون" گرفته ایم و حرفی نمی زنیم و سانسور و خودسانسوری حرف اول و آخر را در فضای رسانه ای کشور می زند!"
سحرخیز ضمن اشاره به موج بی سابقه دستگیری و سرکوب که سراسر کشور را فرا گرفته ، درمورد بی عملی و بی تفاوتی دولت روحانی می نویسد: "شاید گناه از ما بوده است که به حسن روحانی پیغام داده ایم زیاد فکر زندانیان در حبس و در بند نباش و تصویب و اجرای "حقوق شهروندی" را در اولویت کارها و برنامه هایت قرار نده."
در پایان، سحرخیز خطاب به بهزاد نبوی می نویسد: "مصلحت جویانه "خفه" می شویم و محافظه کارانه "خفه خون" می گیریم و تن به "سانسور" و "خودسانسوری" می دهیم."
سحرخیز ضمن اشاره به موج بی سابقه دستگیری و سرکوب که سراسر کشور را فرا گرفته ، درمورد بی عملی و بی تفاوتی دولت روحانی می نویسد: "شاید گناه از ما بوده است که به حسن روحانی پیغام داده ایم زیاد فکر زندانیان در حبس و در بند نباش و تصویب و اجرای "حقوق شهروندی" را در اولویت کارها و برنامه هایت قرار نده."
در پایان، سحرخیز خطاب به بهزاد نبوی می نویسد: "مصلحت جویانه "خفه" می شویم و محافظه کارانه "خفه خون" می گیریم و تن به "سانسور" و "خودسانسوری" می دهیم."
بهزاد نبوی و دیگر همپالکی های اصلاح طلب اش که امروز به مردم توصیه میکنند تا خفه شوند، همان کسانی هستند که قبل از انتخابات نمایشی، از داخل زندان ستاد انتخاباتی تشکیل داده و با صدوراعلامیه و نشان دادن درب باغ سبز، مردم را به شرکت در سیرک انتخاباتی دعوت میکردند.
دو هفته قبل، محمد خاتمی رئیس جمهور سابق نیز ضمن سخنرانی برای جوانان "اصلاح طلب" به آنان توصیه کرد که سقف انتظاراتشان را پائین بیاورند و بعنوان مثال، خواهان آزادی موسوی و کروبی از حصر نباشند و از اینکه ولی فقیه اجازه دارو و درمان آنها را میدهد، شکرگزار هم باشند. خاتمی در سخنرانی اش گفت:
"در مورد رفع حصر اصلا سکوت نشده بلکه احساس میکنیم هرچه صحبت بکنیم کار بدتر میشود تلاش واقعا صورت گرفته نمیدانیم چطور شد که تحقق پیدا نکرد! حالا که رفع حصر صورت نگرفته لااقل به فکر زندگیشان باشیم و بگذاریم معالجهشان صورت بگیرد."
اظهارات ذلت بار خاتمی و نبوی، و نمونه های مشابه دیگر در داخل و خارج کشور، یکبار دیگر جایگاه، نقش و عملکرد جناح معروف به اصلاح طلب در نظام ولایت فقیه را نشان میدهد. جماعتی که دغدغه اصلی شان حفظ نظام ضد انسانی و قرون وسطائی حاکم بر کشورمان است.
چندی پیش، محمد رضا خاتمی (برادر رئیس جمهور سابق) که وی نیز از رهبران اصلاح طلب است، در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد) به همه کسانی که دچار توهم شده اند توضیح داد که اصلاح طلبان به ولایت فقیه اعتقاد دارد، از نظام دفاع میکند و هیچ زمان، اقدامی در جهت جایگزینی این نظام پلید انجام نخواهند داد. خاتمی گفت:
"من اين نكته را مي خواهم صريحا اينجا اعلام كنم و اين دندان طمع را از همه بكشم. من اعلام مي كنم كه در هيچ زماني اصلاح طلبان براي براندازي اين نظام هيچ گونه اقدامي نخواهند كرد و مخالف جدی آن هستند. اصلاح طلبان تمام تلاششان را مي كنند كه اين نظام را اصلاح كنند، اما اگر نظام اصلاح پذير نبود و اصلاح نشد وارد فاز ديگري نخواهند شد. ممكن است گوشه گيري و سكوت پيشه كنند يا به دنبال كار و زندگي خود بروند. اصلاح طلبان در عرصه سياسي كه ارتباط با حاكميت پيدا مي كند، هيچ وقت ، تاكيد مي كنم هيچ وقت وارد فاز براندازانه نخواهند شد. ما پرچم براندازي را براي هميشه در جبهه اصلاح طلبان پايين كشيده ايم.
اصلاح طلبان بچه هاي اين انقلاب هستند، براي اين انقلاب زحمت كشيده اند، شهيد داده اند، مجروح شده اند، بسياري از اصلاح طلبان از خانواده شهدا هستند، جانباز هستند، در جنگ حضور داشته اند، در جريان هاي ضد نفاق و ضد ترور شركت داشته اند. درست است كه امروز فهميده اند بعضي از مواضعشان در باره برخي چيزها اشتباه بوده است. اما در اصل نظام هيچ ترديدي ندارند... من نمي دانم كجا و كدام اصلاح طلب گفته است كه نظام بايد عوض شود يا ولايت فقيه برافتد؟ ... ما مي خواهيم بگوييم همين نظام ولايت فقيه مي تواند يك نظام دموكراتيك باشد."
با نگاهی به رفتار و گفتار این جماعت، میتوان به درستی اظهارات موسوی تبریزی، داستان سابق انقلاب در دهه شصت از اصلاح طلبان کنونی پی برد. وی در مصاحبه ای با ایلنا گفت که نظام باید شکرگزار خدا باشد که بهترین اپوزیسیون (اصلاح طلبان حکومتی) را دارد:
"این حکومت باید آن چنان شکر خدا کند که منطقیترین بیتوقعترین اپوزیسیون در این حکومت وجود دارد؛ اگر این زندانیان را بگوییم بهترین و منطقیترین اپوزیسیون است، دیدیم که در همان زندان نامه نوشتند که مردم باید در انتخابات شرکت کنند. عدهای از ایرانیان هم که مجبور شدند و به خارج کشور رفتند هم از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت کردند؛ البته آنها که به دشمنان ملحق شدند را کار نداریم اما عقلای افرادی که به خارج از کشور رفته و مستقل فکر میکنند، در زمان انتخابات نامه نوشتند که در انتخابات شرکت کنید؛ آدم ارزش این منتقدان منصف و خوب را نباید بداند؟ این نعمت بزرگی است."
No comments:
Post a Comment