اصلاح طلبان در قتلهای زنجيره ای : فريبا داوودی مهاجر
https://www.youtube.com/watch?v=QhKuBELFS5E
پنجاه و دو دقیقه 47 ثانیه
21 dic. 2013بارگذاری شده در 21 دسامبر
پنجاه و دو دقیقه 47 ثانیه
21 dic. 2013بارگذاری شده در 21 دسامبر
بتازگی روشن شده است که وزارت اطلاعات اسلامی بسیاری از مردم قلدر در محله
ها گرفته تا هنرمندان پیر و کسانیکه که کمترین اعتراضی میکردند (وبلاگ نویس، عکاس، آدمهای سرشناس و محبوب) را با گلوله ، یا با کارد و یا آمپول سمی و خوراندن سم هایی چون اکسید ارسنیک (تشخیص ارسنیک بعد از مرگ بسیار سخت است) برای "دست گرمی و تمرین" جنایتکارنش می کشت تا افراد فرستاده شده برای ماموریتهای بزرگتر و مهم دیگر، آمادگی پیدا کنند و با کشتن خو بگیرند و کارکشتگی لازم را بدست آورند تا از امتحان قبولی بگیرند! ؛ ـ البته برای ما مردم عادی باورش سخت است ولی شواهد و گفته ها مطرح شده ، این ادعا ها را به کرسی می نشاند.
فریبا داوودی مهاجر از درون منجلاب به بیرون آمده است و با توجه دقیق به گفته های وی، میتوانیم به حقایق تازه ای دست یابیم و نگذاریم که خون آنان که در راه جن باخته اند فراموش شود!!! ما بایستی در آگاهی خودمان کوشا و استوار باشیم و وظیفۀ آگاهی دیگران و خبررسانی به بطن جامعه را بدوش بکشیم ـ ؛
فریبا داوودی مهاجر ، دانشآموخته رشته علوم سیاسی از دانشگاه آزاد تهران است. او سردبیر انجمن روزنامهنگاران جوان، عضو مرکزی کمیته سازمان مدافعان آزادی مطبوعات ایران و همچنین عضو شورای عالی سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار دفتر تحکیم وحدت) بود. وی برای نشریات اصلاحطلب از جمله «کنشگران» مطلب نوشته است. او از نوشتن برای نشریات مستقل منع شده بود و مطالب و نوشتههای وی در نشریاتی همچون «روز»، «اعتماد»، «یاس نو»، و «گویا نیوز» منتشر میگردید. داوودی در ۲۹ فروردین ماه سال ۱۳۸۶، بخاطر شرکت در تظاهراتی مسالمت آمیز، به چهار سال زندان محکوم شد. اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، گفتار با رسانههای خارجی، و پراکندن دروغ بود. فریبا داوودی مهاجر در یک خانواده مدرن رشد کرد (پدرش افسر ادارۀ آگاهی) ولی در تماس با مذهبیون مغزشوئی شد و چادر را بعنوان پوشش پذیرفت. وی پس از فرار به آمریکا، در برنامه تلویزیونی پارازیت (از صدای آمریکا) در برابر دوربین، لچک روی سر خود را برداشت.
داود کریمی (حاج داود کریمی) ۱۳۲۶ ـ ۱۳۸۳ از فرماندهان سپاه در جنگ ایران و عراق بود. کریمی در جوانی با مهدی عراقی و سپس با روحالله خمینی آشنا شد. او با مجاهدین خلق نیز همکاری نزدیک داشت و همزمان نان آور خانواده بود و تراشکاری میکرد. در سال ۱۳۵۵ با چندین تن به لبنان رفت و در لبنان با مصطفی
چمران و محمد منتظری (معروف به "محمد رینگو"، که روانی بود) آشنا میشود. وی پس از انقلاب، عضو هیات مرکزی سپاه پاسدران تهران بود. داود کریمی
مسئول آموزش نظامی سپاه شد و سپس مدتی هم فرمانده سپاه پاسداران تهران بود که در جنگ عراق نیز شرکت داشت. داود کریمی از مقلدان حسینعلی منتظری بود که دستگیر شد و چندین ماه در زندان بود وی پس از سالیانی بعلت تاثیر گازهای شیمیایی در جنگ سرانجام جان داد ولی پس از مرگش ناگهان از جانب علی خامنه ای بعنوان «سردار» یاد شد و بدان ترتیب نام داود کریمی به اسناد و مدارک مربوط به جنگ و سپاه و انقلاب بازگشت.
No comments:
Post a Comment