بررسی دو شعار ارتجاعی در تظاهرات قهرمانانه اخیر رشت و قم و بازتابهای تاریخی آن

بررسی دو شعار ارتجاعی در تظاهرات قهرمانانه اخیر

 رشت و قم و بازتابهای تاریخی آن

با سلامی مجدد به محضر خوانندگان عزیز این صفحه. ضروری یافتم که(تا دیر نشده) به دو شعار ضد انقلابی و بعضا  ضد بشری اخیر نظری-هر چند اجمالی - افکنده و ریشه های  انحرافی آن را (در حد توان) بررسی نیز هم. ناگفته پیداست -خوشبختانه- این شورش ها خود بخودی میباشند و(از این جهت) جای شکرش باقیست. ولی از طرف دیگر کمبود "رهبری" جمعی / کلکتیو برای "سمت و سو دادن" انقلابی به این خیزش ها بیشتر از پیش دیده میشود. از آنجائی که تفکر آنارشیستی کماکان در دوران طفولیت خود در جامعه ایران بسر میبرد (*) و آنارشیستهای جوان و قلیلی که موجودند-متاسفانه - بشدت پراکنده میباشند, طبعا نمیتوان انتظار زیادی در بهبود وضعیت شعارها داشت (هر چند امیدوارم که اشتباه کنم). از طرف دیگر دگر جریانات مترقی "چپ"همچنان در عهد بوق بسر میبرند و اگر دری به تخته بخورد کماکان خواهان برقراری حاکمیت ارتجاعی "دیکتاتوری پرولتاریا"(بخوان دیکتاوری یه مشت مفتخور حزبی هیرارشیک و مرتجع) میباشند. بدیگر سخن برقراری رژیمی ارتجاعی با حاکمیت حزبی لنینی - استالینیستی!! و طبعا این بهیج وجه مورد پسند ایران بعد از ملاها نمیباشد  

------------------

این دو شعار چه بودند که نویسنده این سطور را چنین منقلب/ناراحت کرده اند!؟ 

اولین آن: " رضا شاه روحت شاد" است که در قم و مشهد در 7 و 8 م دیماه شنیده شد و من درمقاله ای(دهم دیماه/ 29دسامبر)بعنوان "انقلاب جدیدی در شرف تکوین است: باید هوشیار بود و گول نفوذ ضد انقلاب را نخورد" به آن بگونه مختصر و مفید نظری انداخته و تکرارش را در اینجا  ضروری نمیبینم و خوانندگان را به آن رجوع میدهم. ودومین آنها همانا شعار " ما آریائی هستیم - عرب نمی پرستیم" در رشت در دهم دیماه(اگر اشتباه نکنم) است . ویدئو تظاهرات این آخری را رفیق عزیز دیرینه ام (که متاسفانه هنوز در م.ل استالینیستی پوسیده اش غوطه میخورد ولی چون قلبش پاک است به او میبخشم) دیروز از آمریکا برایم فرستاد

------------------

همانطور که خوانندگان گرامی حتمن میدانند, در یکی دو دهه اخیر- متاسفانه- موج ناسیونالیسم ضد عرب در ایران رشد تصاعدی داشته(کاشکی بجاش بهمین شدت ضد اسلام میبود) و هر از چند گاهی جوانان با شور و شوق فراوان به مقبره کوروش در پاسارگاد رفته و با دیدی مذهبی در پیرامون محوطه مذکور سر به سجده گذاشته (بخوان "اسلام ایرانی" افراد مرتجع و مشکوکی چون مشائی و بعضا احمقی نژاد فرصت طلب را بجا آوردن) و از او تجلیل میکنند: هم در روز تولدش و هم حول و حوش قیام دلیرانه 22-21  بهمن57 (که  قرار نبود رخ دهد و از دست سر سپردگان امپریالیسم در رفت و در حافظه تاریخی ما حک نیز هم) و به یاد بود ننگ تاریخی ورود خمینی دجال به ایران!! فراموش نمیکنیم که این خمینی جلاد / خوناشام بود که بگونه مذبوحانه سعی در نفی جشن نوروز باستانی داشت و بخیال خامش میخواست آنرا از تقویم ایرانیان حذف کند. و او بود که مدعی شد که انقلاب57 "نه بخاطر خربزه که اسلام "بوده(بخوان نه برای فشار اقتصادی سالهای آخر رژیم منفور محمد رضا شاه- سگ زنجیری آمریکا- و نه برای آزادی از دست ساواک و شکنجه و زندان و خواست تجمعات آزاد و ...) . زهی بیشرمی !! پس بیهوده نیست که بخشی از جوانان نسل بعد ازانقلاب اینگونه نفرت خویش را - حال آنکه به شیوه غلط - از رژیم ملایان مرتجع و اسلام کثیف(محرم و صفر: 2 ماه عذا داری و مرگ پرستی و یکماه رمضان : روضه اجباری در ملع عام) بنمایش بگذارند : بت ساختن یک شخصیت تاریخی ما قبل اسلام !! حال آنکه دید صحیح و انقلابی از تاریخ همانا -از یکطرف- ارج گذاشتن به بخشهای افتخار آمیز تاریخ  فرهنگ و هنر و ادب و زبان ایران (که شامل قومهای عدیده کرد و بلوچ و ترکمن و آذری و عرب نیز میباشد) و نفی جنایات و دیکتاتوری شاهان عدیده خاندانهای کثیف متعددی که خون توده ها را در شیشه میکردند(منجمله داریوش: رجوع کنید به 'بیستون و سنگ نبشته تاریخیش' به 13 زبان آندوران ...) و در بارگاه شان حرمسرا و زن بارگی فراوان نیز بر پا مینمودند!! و -از طرف دیگر - نفی دین(بطور عام ) بعنوان تفکری ارتجاعی خرافاتی و اسلام شیعه مسلک(بطور خاص) رژیم ملاها( که در ضدیتشان با بهایت و سنی ها ید طولانی دارند) میباشد. تازه , ناگفته نماند : این خاندان کثیف صفویه بود که مذهب شیعه را (بخوان تجلیل از تقیه/دروغ  و شهید پرستی و امامزاده سازی و گسترش فاحشگی علنی تحت نام صیغه و...) بنا نهاد!! و  طبعا مورد تقبیح نویسنده این سطورنیز هم.

-------------------

کوتاه سخن :علت اصلی این گرایش انحرافی از طرف یکسری از جوانان همانا - از یکطرف(طبعا) - تاکید ارتجاعی رژیم ملایان بر "بی ارزش خواندن"(+) تاریخ ما قبل اسلام میباشد(که نویسنده این سطور بارها -در سخنرانی ها و بحثهای تلویزیونی - پشم شیشه- شاهد آن بوده ام) و از طرف دیگر موج تهوع آور تبلیغات و ترویج همین فرهنگ "عرب پرستی" در صدا و سیما(که نه تنها به تجلیل از زبانشان نیز وسعت داده میشود بلکه با تحریف تاریخ در سریالهای دروغین و تجلیل از کشتار ایرانیان از طرف عربها و حاکمیت بلامنازع اسلام در ایران) و روزی نامه های سوبسید شده شریعتمداری ها است و بس. دست آخر : وقتی توده ها میبینند که فقر و فلاکت در ایران هر روزه بیشتر میشود و نه تنها شکم ملاهای رژیمی کنده تر بلکه شهرهای جنوب لبنان باز سازی شده و زلزله زدگان پل سر ذهاب /کرمانشاه کانکس ندارند که شب در سرما نمیرند...و قول بازسازی آتی کشور جنگ زده سوریه از طرف رژیم ملاها از حالا داده شده......و بالاخره  با انداختن نگاهی به بودجه سرسام آور  نهادهائی مرتجع مذهبی در سال 1397 که از تمامی بودجه بهداشت / آموزش و پرورش/ محیط زیست/ صنعت و معادن و راه و ترابری بیشتر است میتوان نفرت بیش از حد جوانان نسل بعد از انقلاب پر شکوه بهمن 57 را از رژیم ملایان خایه مال "عرب پرست" درک کرد . 

----------------------

پس بیایم دست بدست هم دهیم و تومار این رژیم سفاک مرتجع ضد بشری مذهبی را از جا کنده و آزادی و آبادی ایران و منطقه و جهان را نه بر مبنای شخصیت(بت) پرستی و یا دین پرستی( که در اسلام ناب محمدی زن جنس دوم است و زدن و طلاق دادنش یکطرفه و از طرف مرد شونیست و ماچو مورد تجلیل و ارثش نصفه و تا دلتان بخواهد صیغه گرفتن مردانش صواب و....) و یا دولت پرستی(تمامی دولتها - منجمله دولت پس از انقلاب در راهمان - سر و ته یه کرباسند و سرکوبگر و دزد و جانی و جنگ طلب و ...) و یا سرمایه داری پرستی(فرهنگ کالائی/ فتیشیستی  که انسانها در آن بی ارزش هستند و سود و فقط سود ملاک "خوشبختی و آرامش و آزادی" ست!! بخوان چرت) بلکه بر مبنای انسانیت( عشق و همبستگی و کمک متقابل: سه اصل اساسی آنارشیستی) بنا نهیم .

مرگ بر رژیم تا مغز استخوان پوسیده اسلام ناب محمدی شیعه مسلک داعش مرام

مرگ بر هر گونه ناسیونالیسم = فاشیسم

مرگ بر مردسالاری: زن ستیزی/ زنکشی : ستم مضاعف بر 51 درصد جامعه بشری

 زنده باد آزادی - زنده باد آنارشی- زنده باد آنارکوفمینسم

نه سرمایه - نه خدا- نه دولت : نه سخد

پیمان پایدار

=================

(*) برعکس, ترکیه با داشتن جنبش آنارشیستی جوان و پر شورش - در یک دهه اخیر- توانسته نقش نسبتا فعالی در زمینه جنبش محیط زیست ایفا کند و با نهادینه شدن هر چه بیشترش در آینده نزدیک میتوانند جایگاه تاریخی و بحق خویش را بازیابد. در مراکش و سوریه نیز (هر چند متفکر شان را اسد دیکتاتور و جانی - چند سال پیش - در زندان اعدام کرد) رفقای آنارشیست توانسته اند تا حدی-هر چند کم و ضعیف- نقشی ایفا کنند.

(+)این دقیقا همان چیزیست که اسپانیائی ها جهانخوار وقتی بزرگترین امپراطوری آمریکای جنوبی - اینکاها- را شکست دادند به مردم "تحقیر" شده آنزمان  در پرو و اکوادور و بولیوی ...می گفتند: که شما انسانهای بی فرهنگی هستید و خدای ما عیسی مسیح شما را به عزت خواهد رساند و ....و خزعبلاتی از این دست!! بماند که 43 سال تمام(بین 1572-1429) طول کشید تا کل منطقه را بزیر چکمه های زورگویشان در بیاورند. ایرانیان نیز حدود دویست سال در مقابل اعراب مقاومتهای جانانه کردند تا دست آخر اعراب  توانستند با براه انداختن حمام خون ...ایران را تصاحب شوند. اگر تضاد دو برادر و جنگ داخلی فی مابینشان در پرو و دگر مشکلات زیست محیطی اینکاها را ضعیف گردانده بود و به این دلیل اسپانیائی ها توانستند آنها را شکست دهند (داشتن اسب و سلاحهای جنگی و سگهای وحشی اسپانیائی ها نیز کم بی تاثیر نبودند)... امپراطوری ساسانیان نیز با مشکلات .عدیده(منجمله ورود دین زرتشتی در حاکمیت)خود زمینه پیروزی اعراب را تا حد زیادی فراهم کرده بودند . حال آنکه هم اینکاها فرهنگ و تمدنی پیشرفته داشتند و هم ایرانیان ما قبل اسلام. تاریخ را میبایست خواند و باز مجددا خواند. باری این جبر تاریخ است و... گذشته ها گذشته.... همینکه اکثریت جوانان ایران و جهان( حتی کشورهای به اصطلاح پیشرفته غرب) در حال حاضر بیشترین مطالعاتشان تیکه پاره های جویده شده و قرقره گردیده در فضاهای مجازی ای چون تلگرام و واتس آپ است , خود زمینه دهشتناکی را برای عقب نگه داشته شدن مجدد - در فازی نوین- فردای ایران و پرو و....رقم میزند که نباید دست کمش گرفت. امیدواریم که همین جوانان از خواب غفلت بدر آیند و با مطالعه گسترده و مبارزات کوبنده بتوانند آینده بهتری را برای خود و آیندگان بسازند. بامید آنروز.