نامه ای به یک رفیق همرزم
A mi compañero:
تهیه و ترجمه از: پیمان پایدار(از صفحه مجازی رفیق همرزم آنارکوفمینیست پروئی)
*****************************
Tu fortaleza, tu insurreccion, tu desobediencia y esa forma de ser tan tuya, siempre fue parte de mi seguridad al caminar y esa alegria que me caracteriza para seguir.
قدرت تو، قیام تو، نافرمانی ات و این نوع خاص بودنت، همیشه بخشی از امنیتی بود که در هنگام راه رفتن داشتم و این شادی ای که من را به ادامه راه ترغیب می کند.
Tenerte luchando codo a codo, caminando juntxs o tomarnos de la mano entre besos, abrazos y juegos, siempre son los momentos mas bonitos que compartimos.
داشتنت در مبارزه ای شانه به شانه ، باتفاق راه رفتن یا دستان همدیگر را گرفتن در بین بوسه ها، در آغوش گرفتن و بازیها، همیشه زیباترین لحظه هایی است که ما به اشتراک می گذاریم.
Amo tu sonrisa mi aguerrido compañero.
من شیفته/عاشق خنده هایت هستم ، رفیق سرسخت و شجاعم
Amo esos comentarios de aliento y empuje subversivo.
من شیفته/عاشق این نظراتی هستم که حامل تشویق و هل دادنهای انقلابی ست .
Amo esos dias de ocio tu y yo revoloteando la cama y encendiendo de placer constantemente.
من شیفته/عاشق روزهای تنبلی/اوقات فراغت هستم که تو و من در رختخواب غلت میزنیم و مملو از شور و لذت دائمی
No, nos vemos siempre, y si, si te pienso diario. Estas en mi a cada instante. Saberte siempre bien, y feliz me hace tambien feliz y sobre todo valiente. Tenemos mil y un historias de momentos agradables y una que otra, de momentos lamentables pero dia a dia seguimos adelante, se que serás siempre mi compañero estes aquí o te hayas decido ir.
نه، ما همیشه همدیگر را می بینیم، و بله، هر روز بهت فکر می کنم. تو در هر لحظه با من هستی. دونستن اینکه همیشه خوب و خوشحال هستی، منرو نیز خوشحال میکنه و بالاتر از همه شجاع . ما هزار و یک داستان از لحظات دلپذیر و یک یا چند از لحظات تاسف بار داشته ایم، اما هر روز به جلو حرکت می کنیم، می دانم که اینجا همیشه رفیقم خواهی بود و یا تصمیم خواهی گرفت که بری .
Hoy moría un poco, la desesperacion aceleró mi corazón, la angustia me puso fría y la impotencia de mi lejanía me hizo temblar.
امروز، داشتم کمی میمردم ، ناامیدی قلبمو را تسریع کرد، درد و رنج منو سرد کرد و ناتوانی دور بودنم باعث لرزشم شد.
No estoy contigo ahora y aunque te pienso harto no basta, no me basta. Hacia ti voy ahora para vernos escribiendote esto deseandote el bien desde mis profundos sentires, todo mi cariño y mi aguante siempre estan contigo, Mi compañero subversivo.
من الان باهات نیستم و هرچند کلی بهت فکر می کنم کافی نیست، برام کافی نیست. من بسمت تو میام تا همدیگه رو ببینیم، برات اینو مینویسم و از صمیم قلب آرزو میکنم خوب باشی، با تمام عشق و استقامت همیشه با تو هستم ، همدم انقلابیم .
Quizas no lo leas, pero esto es para ti, recuperate mi #DEMONIO
شاید نخونیش، اما این مال توه ، خوب و بهتر باشی عشقم
No comments:
Post a Comment