انگلیس_توسط_گروهی_خودخدمت#
#Britain_is_run_by_a_self_serving_clique.
اداره_می_شود#به_همین_دلیل_در_بحران_است#
#That’s#why_it’s#in_crisis.
Government and culture are dominated by the same narrow section of the population.
It’s no way to run a country
.کنترل دولت و فرهنگ از طرف بخش کوچکی از جمعیت می باشد. این راه صحیحی برای اداره یک کشور نیست
...the Sutton Trust and the Social Mobility Commission issued a report into elitism in Britain that “paints a picture of a country whose power structures are dominated by a narrow section of the population [where] social mobility is low and not improving”.
...
صندوق امانت ساتون و کمیسیون تحرک اجتماعی درباره نخبه گرایی در انگلیس گزارشی منتشر کرده اند که "تصویری از کشوری را ترسیم می کند که ساختارهای قدرت در آن بر پایه/دوش بخش محدودی از جمعیت قراردارد [جایی که تحرک اجتماعی پایین است و در حال بهبود نیست".
Those who went to private schools comprise 7 percent of the country’s population but 39 percent of the elite; those who went to Oxford or Cambridge university comprise less than 1 percent of the population but 24 percent of the elite. Senior judges, junior ministers, permanent secretaries, and diplomats are among the least representative professions. But the media, and particularly newspaper columnists, are right up there, too.
کسانی که به مدارس خصوصی رفته اند 7 درصد از جمعیت کشور اما 39 درصد از نخبگان را تشکیل می دهند؛ کسانی که به دانشگاه آکسفورد یا کمبریج رفتند کمتر از 1 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند اما 24 درصد نخبگان را تشکیل می دهند. قضات ارشد ، وزیران تازه وارد/جوان ، دبیران دائمی و دیپلمات ها از کمترین حرفه های نماینده گی هستند. اما رسانه ها ، و به ویژه مسئولان روزنامه ، در همان جای بالا قرار دارند.
There is a clear and undeniable link between the entrenched and calcifying class stratification in British society and the inept chaos in which we currently find ourselves. The gene puddle from which the elite siphons its ranks has become shallow and fetid. Those who make the laws in government, oversee the civil service that will implement them, adjudicate on them in court or assess them in newspapers, are drawn from such a narrow social layer that they might as well be the same person.
یک ارتباط واضح و غیرقابل انکار وجود دارد بین قشر بندی طبقاتی پوسیده ای که در سنگر جا خشک کرده در جامعه انگلیس با بحران ناجوری که در حال حاضر خودمان را پیدا می کنیم . گودال ژنی ای که نخبگان صفوف خود را از آن نشات می گیرند، کم عمق و متعفن شده . کسانی که قوانین را در دولت وضع می کنند ، نظارت بر خدمات کشوری را دارند که به مرحله اجرا گذاشته می شود، در دادگاه به آنها حکم می دهند یا آنها را در روزنامه ها ارزیابی می کنند ، از چنان لایه ای اجتماعی باریک سر در می آورند که ممکن است همان شخص باشند.
Even when they do not form a majority, their critical mass is such that they set the tone, define the culture and shape the parameters for what is institutionally permissible.
حتی وقتی آنها اکثریت را تشکیل نمی دهند ، انتقاد وسیعشان بدانگونه است که لحن گفتاری را نظم می بخشند ، فرهنگ را تعریف می کنند و مولفه هایی را برای آنچه که از نظر نهادی مجاز است ، شکل می دهند.
--------------------------------
پسگفتار
.در حقیقت طبقه بورژوازی انگلیس، بر خلاف فرانسه و آلمان و هلند و...، بیشتر خصلت فئودال منشانه دارد
.اینرا حتی در مراسم سنتی/تشریفاتی نشست مجلس عوام و لردشان میتوان بوضوح دید
تهیه ، پسگفتار و ترجمه دو سوم مقاله از: پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment