Tuesday, December 2, 2014

در بیستمین سالگرد قتل نویسنده علی اکبر سعیدی سیرجانی، بنیاد عبدالرحمن برومند یاد این نویسندۀ شجاع و آزاده را گرامی می دارد

نکته سنجی و تیزبینی، نگارش ساده و روان توام با ایهام و طنز، بیان گرم و صمیمانه و استعداد ذاتی در قصه گویی داشت. مقدمه طولانی دو اثر او «سیمای دو زن» و «ضحاک ماردوش» در سال های ۶۷ و ۶۸، که به ظاهر ربطی به اوضاع سیاسی کنونی ایران نداشت، حاوی اشارات و استعاره هایی بود که در نگاه انتقادی او به حکومت دینی، جای شک و شبهه باقی نمی گذاشت. هر دو کتاب به سرعت در زمره پر فروش ترین کتابها در آمدند و این منجر شد به ممنوعیت کلیه آثار او. پاسخ سیرجانی به این وضع، ارسال نامه هایی بود خطاب به مقامهای کشور که در آن از سانسور دولتی انتقاد کرده بود. سیرجانی نه عامل کودتا بود و نه مشوق مبارزه مسلحانه. گناه او این بود که دفاعیه ای علنی در حمایت از اصل آزادی بیان برای همه مردم منتشر کرده بود. او با این عمل، جمهوری اسلامی را در مقابل چالش جدیدی قرار داده بود. برای اوّلین بار، یک نویسنده بدون هیچ وابستگی حزبی یا مکتبی، و بدون اینکه دولت و ایدئولوژیش را مستقیماً به معارضه بطلبد، در عرصۀ عمومی به دفاع از یک حق معتبر جهانی، که انسانها بنا به فطرت خود و ورای هر وضعیت تاریخی و سیاسی واجد آنند، بلند شد، و قلم پر قدرتش را در دفاع از آزادی فکر و بیان به کار انداخت.
 
دستگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران این توانایی را در خود ندید که نویسندۀ برجسته کشور را به جرم مطالبه مسالمت آمیز حق آزادی نوشتن و منتشر کردن به اعدام محکوم کند، پس دستگاه تبلیغاتی خود را به کار انداخت تا این صدای تنها را با موجی از اتهامات دروغین خاموش کند. سیرجانی امّا مرعوب نشد و با شجاعت به دفاع از حیثیت خود برخاست و به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «صاحب نظران بزرگواری که شغل شریف سانسور قلم را برعهده گرفته اند... به علت انتخاب خط فکری خاصی ـ جدا از اصول اعلام شده حکومت- میخواهند به هر قیمت و با هر شیوهای به سرکوب نویسندگان پردازند که به حکم گذشته بی آلایش خویش مورد توجه مردمند و در عین وابستگی به ملت و مملکت خود هرگز تسلیم زور و زر نشده اند... چرا حکومت قانون را جانشین شیوه های بدنام کننده و واقعا بی حاصل وزارت ارشاد نمیکنید و نویسندگانی را که مرتکب خلافی شده اند به محکمه نمیکشید؟» او را باز داشت کردند و ۲۰ سال پیش در چنین روزی، در ۶ آذر، در خانه امن وزارت اطلاعات او را کشتند. امّا راه او را یاران نویسنده اش و پس از آنها دانشجویان، زنان، معلمان، کارگران و اقلیت های قومی و دینی، با مطالبۀ حقوق جهانشمول انسانی، ادامه داده و می دهند.

در بیستمین سالگرد قتل آقای علی اکبر سعیدی سیرجانی، بنیاد عبدالرحمن برومند یاد این نویسندۀ شجاع و آزاده را گرامی می دارد و با اعلام همبستگی با همسر و فرزندان او یاد آور می شود که شناخت حقیقت در مورد قتل او، و دادخواهی حق آن هاست و باید آمران و عاملان این جنایت به پاسخگویی خوانده شوند.
 با سرگذشت سعیدی سیرجانی در امید آشنا شوید:http://goo.gl/P9iafc
 

‎نکته سنجی و تیزبینی، نگارش ساده و روان توام با ایهام و طنز، بیان گرم و صمیمانه و استعداد ذاتی در قصه گویی داشت. مقدمه طولانی دو اثر او «سیمای دو زن» و «ضحاک ماردوش» در سال های ۶۷ و ۶۸، که به ظاهر ربطی به اوضاع سیاسی کنونی ایران نداشت، حاوی اشارات و استعاره هایی بود که در نگاه انتقادی او به حکومت دینی، جای شک و شبهه باقی نمی گذاشت. هر دو کتاب به سرعت در زمره پر فروش ترین کتابها در آمدند و این منجر شد به ممنوعیت کلیه آثار او. پاسخ سیرجانی به این وضع، ارسال نامه هایی بود خطاب به مقامهای کشور که در آن از سانسور دولتی انتقاد کرده بود. سیرجانی نه عامل کودتا بود و نه مشوق مبارزه مسلحانه. گناه او این بود که دفاعیه ای علنی در حمایت از اصل آزادی بیان برای همه مردم منتشر کرده بود. او با این عمل، جمهوری اسلامی را در مقابل چالش جدیدی قرار داده بود. برای اوّلین بار، یک نویسنده بدون هیچ وابستگی حزبی یا مکتبی، و بدون اینکه دولت و  ایدئولوژیش را مستقیماً به معارضه بطلبد، در عرصۀ عمومی به دفاع از یک حق معتبر جهانی، که انسانها بنا به فطرت خود و ورای هر وضعیت تاریخی و سیاسی واجد آنند، بلند شد، و قلم پر قدرتش را در دفاع از آزادی فکر و بیان به کار انداخت. 

دستگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران این توانایی را در خود ندید که نویسندۀ برجسته کشور را به جرم مطالبه مسالمت آمیز حق آزادی نوشتن و منتشر کردن به اعدام محکوم کند، پس دستگاه تبلیغاتی خود را به کار انداخت تا این صدای تنها را با موجی از اتهامات دروغین خاموش کند.  سیرجانی امّا مرعوب نشد و با شجاعت به دفاع از حیثیت خود برخاست و به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «صاحب نظران بزرگواری که شغل شریف سانسور قلم را برعهده گرفته اند... به علت انتخاب خط فکری خاصی ـجدا از اصول اعلام شده حکومت- میخواهند به هر قیمت و با هر شیوهای به سرکوب نویسندگان پردازند که به حکم گذشته بی آلایش خویش مورد توجه مردمند و در عین وابستگی به ملت و مملکت خود هرگز تسلیم زور و زر نشده اند... چرا حکومت قانون را جانشین شیوه های بدنام کننده و واقعا بی حاصل وزارت ارشاد نمیکنید و نویسندگانی را که مرتکب خلافی شده اند به محکمه نمیکشید؟» او را باز داشت کردند و ۲۰ سال پیش در چنین روزی، در ۶ آذر، در خانه امن وزارت اطلاعات او را کشتند. امّا راه او را یاران نویسنده اش و پس از آنها دانشجویان، زنان، معلمان، کارگران و اقلیت های قومی و دینی، با مطالبۀ حقوق جهانشمول انسانی،  ادامه داده و می دهند.

در بیستمین سالگرد قتل آقای علی اکبر سعیدی سیرجانی، بنیاد عبدالرحمن برومند یاد این نویسندۀ شجاع و آزاده را گرامی می دارد و با  اعلام همبستگی با همسر و فرزندان او یاد آور می شود که شناخت حقیقت در مورد قتل او، و دادخواهی حق آن هاست و باید آمران و عاملان این جنایت به پاسخگویی خوانده شوند. با سرگذشت سعیدی سیرجانی در امید آشنا شوید:
http://goo.gl/P9iafc‎
 

No comments:

Post a Comment