Henry Rollins هنری رولینز: Musicianموسیقیدان  Says میگوید White Americans 'Couldn't Handle' Issues Faced by Black Americans

 سفید پوستان آمریکائی توان مقابله با مسائلی که سیاه پوستان با آن روبرو هستند . را ندارند

ترجمه از : پیمان پایدار

********************************

In an LA Weekly article Thursday, Rollins wrote that black Americans face hardships related to the justice system and "countless other facts of life" that would make white citizens "lose their minds."

در مقاله ای در هفته نامه  پنجشنبه، رولینز نوشت: سختی هائی که آمریکائی

های سیاه پوست در رابطه با سیستم قضایی و "حقایق بی شماری دیگر در زندگی" 

 با آن مواجه اند  باعث میشود که  شهروندان سفید پوست  " عقلشان را از دست 

بدهند ." 

"In light of the recent police shootings in Texas and the deaths of Alton Sterling in Louisiana and Philando Castile in Minnesota, both killed by members of law enforcement — just the latest three of the many examples of obscene, needless deaths in America — one could conclude that all hell has broken loose and things are falling apart. I do not agree.

"با توجه به تیراندازی های اخیر پلیس در تگزاس و مرگ آلتون استرلینگ در لوئیزیانا و فیلاندو کاستیا در مینه سوتا، هر دوکشته شده توسط مجریان قانون - فقط آخرین سه نفر از نمونه های بسیار زشت ، ناپسندی از مرگ  در امریکا - یک نفر می تواند نتیجه گیری کند که عنان از دست گریخت و همه چیز در حال سقوط میباشد. من موافق نیستم.

Things are bad, but I would posit that they have been this way for as far back into American history as you want to go. What has changed is the amount of information available to the average citizen. Thanks to cellphones and people employing social networking to spread news quickly, what goes on minute to minute has crossed the line into overload.

همه چیز بد است، اما من مطرح می کنم که این وضعیت  بهمین گونه بوده است حالا هر چقدر که میخواهید برگردید به تاریخ گذشته در آمریکا . چیزی که تغییر کرده مقدار اطلاعاتی ست که  در دسترس شهروندان عادی میباشد. میباست از تلفنهای  همراه و به کارگیری از شبکه های اجتماعی توسط مردم برای گسترش سریع خبر، چیزی که دقیقه به دقیقه بشدت زیاد از حد عبور کرده است، تشکر کرد 

Now that you can watch people die on Facebook, your evaluation of the facts and the sheer amount of information you want to deal with is up to you. But you can no longer say you don’t know what’s going on.

حالا که شما می توانید شاهد مردن مردم  در فیس بوک باشید ، ارزیابی شما از حقایق و مقدار مطلق اطلاعاتی که می خواهید با آن مقابله کنید به شما بستگی دارد. اما شما دیگر نمی توانید بگوئید که نمیدانید چه خبر است.

The despicable litanies of willfully ignorant denial and misinformation I have heard spouted in the last several days by pieces of shit like Rudy Giuliani all but ensure that things will get worse. The mainstream media outlets allow this utter crap to slide by unchallenged and, by doing so, legitimize falsehoods that could get people killed. Ratings-based, 24/7, for-profit media is the complete death of true journalism and a catapult for propaganda.

مناجاتهای شنیع احمقانه از انکار آگاهانه و اطلاعات غلطی که من در چند روز گذشته توسط افراد گهی/کثیفی چون رودی جولیانی(شهردار فاشیست مسلک سابق نیویورک -م)  شنیده ام همگی نشان از بدتر شدن وضعیت در آینده میکنند . کانالهای رسانه های 
 غالب اجازه می دهند که این مزخرفات مطلق بگونه بلامنازع درز پیدا کنند, و 
 با انجام این کار، به دروغ  چنان مشروعیتی میبخشند که می تواند به کشتن مردم 
بی انجامد. رسانه های مبتنی بر سود که به درجه مقبولیشان فخر میفروشند ،24 ساعت در روز ، مرگ کامل روزنامه نگاری واقعی هستند و منجنیقی برای تبلیغات .

If white America experienced a fraction of what black America deals with regarding law enforcement, incarceration, the court system, employment and countless other facts of life, they would immediately and collectively lose their minds."

اگر سفید پوستان آمریکائی درصد ناچیزی را که سیاه پوستان آمریکائی  با اجرای قانون در مورد، حبس، سیستم قضایی، اشتغال و حقایق بی شماری دیگری از زندگی  را تجربه میکردند، آنها بلافاصله و بگونه جمعی عقلشان را از دست میدادند. "

****************


پسگفتار


وقایع چند سال گذشته  در آمریکا , برای هزارمین بار,  حاکی از هولوکاستی میکند  

که طبقه حاکم سفید 

پوست در برابر سیاهان - که بعنوان برده و بگونه تلنبار شده در 

کشتیهای تجار یهودی به قاره آمریکا آو

رده شدند- مرتکب شده است و بس .

 این

  -ننگ بشری - همانگونه که رفیق 'ملکوم اکس' قبل از ترور شدنش گفته بود 

 با استفاده

 از تمامی اشکال مبارزه میتواند به رسالت تاریخی خود پاسخ 

دندان شکنی دهد . بزبان دیگر- بمانند رفقای انقلابی 'ببرهای سیاه' سالهای دهه

شصت قرن بیستم , ولی با یک تفاوت کیفی- با سازماندهی

در

 انجمنهائی

 دموکراتیک

  مستقل محله شان بدفاع مسلحانه از خود بپاخیزند . و این خود میتواند کاتالیزوی 

گردد برای دیگر نژادها و  اقشار و طبقات انقلابی در آمریکا  برای ساختن جامعه ای 

عاری از 

طبقات و تبعیض نژادی نهادینه شده منحط و تهوع آور. ناگفته نماند , صد 

البته , با

همسوئی رفقای زن آنارشیست در سازمانی مستقل در کنار رفقای

 مرد 

.سیاهپوست  

زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی 

پیمان پایدار