پیروزی جیر بولسونارو ، به عنوان رئیس باند سرمایه داری الیگارشی،فاشیسم عریان، در پنجمین اقتصاد جهان سرمایه داری جهانی، نتیجه "عقلانی" روند سرمایه داری نئولیبرال در 38 سال گذشته در برزیل و جهان است.چرا؟! برای اینکه حزب به اصطلاح کارگر، بخوان سوسیال دموکراسی دروغین لولا و دیلما، نه تنها نتوانست ذره ای ضربه بربدن متعفن سرمایه داری حاکم بر برزیل، به نفع اکثریت اقشار ضعیف/فقیر و بیکار، بزند بلکه نتوانست- و بعضا خودشان در گیرش بودند- جلوی فساد نهادینه شده را بگیرند . به دیگر سخن : اکثریت مردم از فسادی که ریشه در هر جا دوانده به تنگ آمده اند. تازه ، مزید بر علت، از یکطرف جنبش رو به رشد پروتستانهای دست راستی (ایونجلیکا) حامی بورژوازی لجام گسیخته ای که از بعضی از مالیاتهای لولا و دیلما به تنگ آمده بودند و از طرف دیگر خرده بورژوازی مرفه ای (کسب و کار طبقه متوسط مستقل رو به بالا) که ازبیکاری مزمن توام با جرم و جنایت دله دزدان کارش به استیصال کشیده شده "عقل و هوش"اشان را از دست داده و "مدینه فاضله"اشان را در این شخصیت کاذب و جنایت پیشه یافته اند . وعده "نظم" بورژوائی بولسونارو سرابی ست که این قشر دوم فعلا با جان و دل پذیرفته است . حال آنکه دیری نخواهد پاید که با رشد هر چه بیشتربیکاری، نابودی هر چه بیشترخدمات شهری، رشد تصاعدی اختلاف طبقاتی و فساد صد چندان سرسام آورهم پیمانان این جوجه فاشیست ،نابودی هر چه بیشتر جنگلهای آمازون - شریان زندگی- همراه با سرکوب نیروهای مترقی / دگر اندیشان ، جنبش 'ال جی بی ت کیو' جنبش بی زمینان، و الی آخر جامعه بحران زده برزیل را به تشدید تضادها و طبعا قهقرای فقر و فلاکت بیشتری خواهد کشاند. آمریکای ترامپ مشتی است نمونه خروار اینگونه سیاستهای مافوق ارتجاعی. اینکه این مردک کوته بین فاشیست مسلک از ارتش برای "نظم" خیابانها و دانشگاهها و حلبی آبادها(فه وه لا) استفاده خواهد کرد نه تنها دردی از مشکلات ریشه ای ، که خود از سیستم مریض گونه سرمایه نشات میگیرد، دوا نمیکند که درست برعکس - در نهایت- جامعه قطبی شده برزیل را به شقه شقه شدن خواهد کشاند.
!! این خط و این نشان
***********
طبعا، در این برهه از زمان، کار نیروهای مترقی چپگرای ضد سرمایه، نژاد پرستی و مردسالاری ...خیلی خطیر است.تنها راه برون رفت موجود ،جبهه ایست که اکثریت قریب باتفاق توده های ستمدیده به آن نیازمندند.حفظ دستاوردهای جنبش بی زمینان، زنان و الی آخر لازمه اش همبستگی و کمک متقابل هر چه گسترده تر این نیروها میباشد. طبعا رفقای آنارشیست برزیلی میبایست، با حفظ تشکلهای مستقل خود، با این جبهه همکاری گسترده ای داشته باشند. ناگفته پیداست : این به معنی حل شدن و یا انحلال جنبش مستقل آنارشیستی نبوده و نمی باشد . چرا که در اینصورت هویت مستقل جنبش آنارشیستی زیر سئوال خواهد رفت.
هر چه مستحکمتر باد پیوند نیروهای چپ ضد فاشیستی در برزیل
پیش بسوی نابودی فاشیسم در برزیل، آمریکا، آلمان، فرانسه.، ایتالیا، اتریش و الی آخر
زنده باد انجمنهای دموکراتیک مستقل محله ای در برزیل و اقصی نقاط جهان
زنده بادآزادی- زنده باد آنارشی
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment