روزگار پر مشقت کارگران و دگر زحمتکشان در ایران
در حالی چنین روز تاریخی را جشن میگیریم که یک درد هولناکی دیگر بر تمام دردهای همیشگی زحمتکشان ایران و جهان اضافه شده:و آن چیزی نیست جز شیوع ویروس کرونا!! اینکه این ویروس ساخت آزمایشگاهی در چین یا آمریکا بوده و یا نتیجه "توسعه نسل پنجم شبکه تلفن همراه(گسترش انتشار امواج الکترومغناطیسی) که می تواند سرطانزا و ضد باروری، اختلالات عصبی ،آسیبهای ژنتیکی و ناباروری را افزایش و کاهش حافظه و سطح یادگیری انسان را کاهش می دهد(و احیانا موجب تولید کرونا بوده باشد-خودم) و بیش از 230 دانشمند از چهل کشور جهان با انتشار بیانه ای نگرانی خود را در مورد .تبعات انسانی و زیست محیطی" آن هشدار داده اند(به نقل از یورونیوز) خود جای بحث جداگانه و در این مختصر نمی گنجد
**************************88
شرایط اسفناک کارگران صنعتی(خرد و کلان)، با تعطیلی کلی از کارگاه ها، به خاطر نبود مواد خام، و پیوستن سیل عظیمشان به جرگه کارگران فصلی، دستفروشان و جمع کنندگان زباله ها در شهرهای بزرگ بر هیچکس پوشیده نمی باشد.گزارش ها در مورد تعدیل نیروی کار در واحدهای تولیدی موجود ،اخراج کارگران و به عقب ماندن پرداخت چندین ماه حقوق ناچیزشان بیانگر وضعیت بحرانی قشرهایی است که در شرایط عادی نیز یکشان گرو دویشان میباشد... و قلب هر انسان آزادیخواه و شریفی را بدرد می آورد.
وضعیت کارگران بیکار شده قند فسا یکی از هزاران نمونه شرایط دهشتناک زحمتکشان ایران است. در سال گذشته به برگزاری بیش از 10 تجمع اعتراضی برای دریافت حقوق معوقه شان منجر شد و بی نتیجه ماند. حتی بازداشت دو مرتبه ای مدیر عامل کارخانه نیز دردی از کارگران دوا نکرد و اکنون حدود 300 شاغل این واحد تولیدی همچنان با معضل مطالبات معوقه هفت ماه دست و پنجه نرم می کنند. هادی محدود،عضو شورای کارگری کارخانه قند فسا، با اشاره به بیکاری و خانه نشینی اغلب کارگران به ایلنا(خبرگزاری کار ایران) گفت: "این افراد تنها با پول یارانه امور خود و خانواده را می گذرانند، این در حالیست که بعضی از کارگران برای کسب در آمد به زباله گردی و خرید و فروش پلاستیک کهنه و مواد ضایعاتی روی آورده اند." نا گفته نماند مالک اصلی کارخانه قند فسا وزارت دفاع است که در جریان به اصطلاح خصوصی سازی به طور مشروط واگذار شده است. به بیان دیگر نداشتن "تخصص" خود قوز بالا قوز اقتصاد ورشکسته و رانتخوار و حاکمیت 60 درصدی سپاه پاسداران و دگر شاخه های نظامی، بسیج و سازمان فاسد بنیاد مستضعفین بر اقتصاد سرمایه داری وابسته به امپریالیسم جهانی(=سرمایه داری جهانی) سرانجامش چیزی جز این نمی شود.
*****************************
متاسفانه وجود نامبارک جریانات کوچک و ورشکسته چپ سنتی،که عمدتا در خارج از کشور اتراق کرده اند، کماکان خود را جز در تشکلات چند نفری "حزب کمونیست کارگری" ،اونهم در سوئد و آلمان و فرانسه و نه ایران، هیچ جای دیگری بروز نداده و طبعا هیچ غلطی نکرده و نمی توانند بکنند. نطفه های بینش آنارشیستی، به عنوان تنها دیدگاه رهایبخش جهانی، در بین جوانان در ایران نیز هنوز مادیت عینی وسیع و اجتماعی بخود نگرفته و عمدتا به شکل انفرادی و حداکثر در حد شعار نویسی، و موسیقی زیر زمینی خود را نشان داده است. تشکیل انجمنهای دموکراتیک مستقل محلی، که از طرف نویسنده این سطور سالهاست-به عنوان جایگزین انقلابی برای تفکر ورشکسته م.ل- مطرح شده ،نیز هنوز اندر خم کوچه هایی ناآشناست...پس میماند خروش بیکران و خودجوش توده های بیکار و جوانان جان بر کفی که بروز انقلابیشان را در جریان قیام پا برهنگان آبانماه 98 عمدتا دربخشهای حاشیه نشین غرب تهران ، جنوب کشور و صد شهر دیگر به عین دیدیم...نتیجه بلافاصله آن نیز متاسفانه سرکوب خشن و سبعانه رژیم ددمنش و کشتن چند هزار نفر از بهترین جوانان بود.
****************************
باری، تنها نیروی بُرنده و غالبی که بر جمعیت 65 در صدی جوانان در ایران سوار میباشد ،متاسفانه، همانا قدرت بیکران جریانات منحط بورژوایی بوروکراتیک حاکم بر نظام سیاسی ولایت وقیح دزد بازار نظام سرمایه داری ملایان - پاسداران است...امپریالیستها نیز،بخصوص اروپاییان، با لاس زدنهای اینجا و آنجا، کماکان هوای رژیم ملایان را کم و بیش داشته و دارند...پس کماکان ،فعلا، تنها امیدمان همانا بروز قیامهای خود جوش دیگریست-بمانند آبان 98- که بطور متناوب در اقصی نقاط کشور بتواند ،بالاخره، تاب و توان نیروهای سرکوبگر رژیم را گرفته و با انشعاب در صفوفشان حداقل زمینه آزاد سازی بخشی از کشور را بدست نیروهای آزادیخواه فراهم سازد...شاید بتوان در این بحبوحه با کمک نیروهای انقلابی در منطقه و جهان زمینه ساز اولین و مهمترین انقلاب آنارشیستی را در منطقه خاور میانه رقم زنیم . بامید چنین روزی.
پیش بسوی تشکیل انجمنهای دموکراتیک مستقل محلی
زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی
پیمان پایدار
در حالی چنین روز تاریخی را جشن میگیریم که یک درد هولناکی دیگر بر تمام دردهای همیشگی زحمتکشان ایران و جهان اضافه شده:و آن چیزی نیست جز شیوع ویروس کرونا!! اینکه این ویروس ساخت آزمایشگاهی در چین یا آمریکا بوده و یا نتیجه "توسعه نسل پنجم شبکه تلفن همراه(گسترش انتشار امواج الکترومغناطیسی) که می تواند سرطانزا و ضد باروری، اختلالات عصبی ،آسیبهای ژنتیکی و ناباروری را افزایش و کاهش حافظه و سطح یادگیری انسان را کاهش می دهد(و احیانا موجب تولید کرونا بوده باشد-خودم) و بیش از 230 دانشمند از چهل کشور جهان با انتشار بیانه ای نگرانی خود را در مورد .تبعات انسانی و زیست محیطی" آن هشدار داده اند(به نقل از یورونیوز) خود جای بحث جداگانه و در این مختصر نمی گنجد
**************************88
شرایط اسفناک کارگران صنعتی(خرد و کلان)، با تعطیلی کلی از کارگاه ها، به خاطر نبود مواد خام، و پیوستن سیل عظیمشان به جرگه کارگران فصلی، دستفروشان و جمع کنندگان زباله ها در شهرهای بزرگ بر هیچکس پوشیده نمی باشد.گزارش ها در مورد تعدیل نیروی کار در واحدهای تولیدی موجود ،اخراج کارگران و به عقب ماندن پرداخت چندین ماه حقوق ناچیزشان بیانگر وضعیت بحرانی قشرهایی است که در شرایط عادی نیز یکشان گرو دویشان میباشد... و قلب هر انسان آزادیخواه و شریفی را بدرد می آورد.
وضعیت کارگران بیکار شده قند فسا یکی از هزاران نمونه شرایط دهشتناک زحمتکشان ایران است. در سال گذشته به برگزاری بیش از 10 تجمع اعتراضی برای دریافت حقوق معوقه شان منجر شد و بی نتیجه ماند. حتی بازداشت دو مرتبه ای مدیر عامل کارخانه نیز دردی از کارگران دوا نکرد و اکنون حدود 300 شاغل این واحد تولیدی همچنان با معضل مطالبات معوقه هفت ماه دست و پنجه نرم می کنند. هادی محدود،عضو شورای کارگری کارخانه قند فسا، با اشاره به بیکاری و خانه نشینی اغلب کارگران به ایلنا(خبرگزاری کار ایران) گفت: "این افراد تنها با پول یارانه امور خود و خانواده را می گذرانند، این در حالیست که بعضی از کارگران برای کسب در آمد به زباله گردی و خرید و فروش پلاستیک کهنه و مواد ضایعاتی روی آورده اند." نا گفته نماند مالک اصلی کارخانه قند فسا وزارت دفاع است که در جریان به اصطلاح خصوصی سازی به طور مشروط واگذار شده است. به بیان دیگر نداشتن "تخصص" خود قوز بالا قوز اقتصاد ورشکسته و رانتخوار و حاکمیت 60 درصدی سپاه پاسداران و دگر شاخه های نظامی، بسیج و سازمان فاسد بنیاد مستضعفین بر اقتصاد سرمایه داری وابسته به امپریالیسم جهانی(=سرمایه داری جهانی) سرانجامش چیزی جز این نمی شود.
*****************************
متاسفانه وجود نامبارک جریانات کوچک و ورشکسته چپ سنتی،که عمدتا در خارج از کشور اتراق کرده اند، کماکان خود را جز در تشکلات چند نفری "حزب کمونیست کارگری" ،اونهم در سوئد و آلمان و فرانسه و نه ایران، هیچ جای دیگری بروز نداده و طبعا هیچ غلطی نکرده و نمی توانند بکنند. نطفه های بینش آنارشیستی، به عنوان تنها دیدگاه رهایبخش جهانی، در بین جوانان در ایران نیز هنوز مادیت عینی وسیع و اجتماعی بخود نگرفته و عمدتا به شکل انفرادی و حداکثر در حد شعار نویسی، و موسیقی زیر زمینی خود را نشان داده است. تشکیل انجمنهای دموکراتیک مستقل محلی، که از طرف نویسنده این سطور سالهاست-به عنوان جایگزین انقلابی برای تفکر ورشکسته م.ل- مطرح شده ،نیز هنوز اندر خم کوچه هایی ناآشناست...پس میماند خروش بیکران و خودجوش توده های بیکار و جوانان جان بر کفی که بروز انقلابیشان را در جریان قیام پا برهنگان آبانماه 98 عمدتا دربخشهای حاشیه نشین غرب تهران ، جنوب کشور و صد شهر دیگر به عین دیدیم...نتیجه بلافاصله آن نیز متاسفانه سرکوب خشن و سبعانه رژیم ددمنش و کشتن چند هزار نفر از بهترین جوانان بود.
****************************
باری، تنها نیروی بُرنده و غالبی که بر جمعیت 65 در صدی جوانان در ایران سوار میباشد ،متاسفانه، همانا قدرت بیکران جریانات منحط بورژوایی بوروکراتیک حاکم بر نظام سیاسی ولایت وقیح دزد بازار نظام سرمایه داری ملایان - پاسداران است...امپریالیستها نیز،بخصوص اروپاییان، با لاس زدنهای اینجا و آنجا، کماکان هوای رژیم ملایان را کم و بیش داشته و دارند...پس کماکان ،فعلا، تنها امیدمان همانا بروز قیامهای خود جوش دیگریست-بمانند آبان 98- که بطور متناوب در اقصی نقاط کشور بتواند ،بالاخره، تاب و توان نیروهای سرکوبگر رژیم را گرفته و با انشعاب در صفوفشان حداقل زمینه آزاد سازی بخشی از کشور را بدست نیروهای آزادیخواه فراهم سازد...شاید بتوان در این بحبوحه با کمک نیروهای انقلابی در منطقه و جهان زمینه ساز اولین و مهمترین انقلاب آنارشیستی را در منطقه خاور میانه رقم زنیم . بامید چنین روزی.
پیش بسوی تشکیل انجمنهای دموکراتیک مستقل محلی
زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment