Monday, December 14, 2015



زیبایی : شارل بودلر(*)
آی مُردگان!
زیبا هستم، همچون رؤیایی از سنگ

و سینه ام، جایی است که در آن هر کس خود را زخمی می یابد
جایی که شاعران الهام ِ عشق می آموزند
عشقی نانوشته با مضمونی ابدی.
بر تخت ابوالهولی ناشناخته نشسته ام
وقلبی از برف را بر سپیدی قوها پیوند می زنم
بیزار از ناهمواری ها که مسیر را جابجا می کنند
مسیری که هرگز نه مرا می گریاند و نه می خنداند.
شاعران در برابر بی کرانگی نگاهم
که گویی از سرافرازترین جاودانگی ها بهره برده است
روزهای خود را در آزمونی دشوار به پایان می رسانند
چرا که من برای افسون کردن این دلباختکان فرمانبردار
همچون آینه ای پاکیزه ام که همه چیز را زیباتر می کند
با چشمانم، چشمانی باز و گسترده که درخشندگی ابدی را در خود دارند.
(*) از دفتر " گل های شـَــر" / Les Fleurs du mal ، شارل بودلر، به روایت آنتوان آدم/ چاپ : برداران گرنیه/ ص 24

No comments:

Post a Comment