Morticolasحامیان حکم اعدام
مقاله ای از: سزار هیلده برن
Cesar Hilderbrandt
ترجمه از : پیمان پایدار
از هفته نامه سزار هیلده برن در کمال سرسختی/کله شقی
HILDEBRANDT en sus trece
جمعه سوم نوامبر2017
PRENSA@HILDEBRANDTENSUSTRECE.COM
ANO 8,NUMERO 371/DEL3 AL 9 DE NOVIEMBRE DEL 2017
سوم - نهم نوامبر 2016- سال هشتم شماره 371
جمعه سوم نوامبر2017
PRENSA@HILDEBRANDTENSUSTRECE.COM
ANO 8,NUMERO 371/DEL3 AL 9 DE NOVIEMBRE DEL 2017
سوم - نهم نوامبر 2016- سال هشتم شماره 371
*******************************************
جمعیت مردم(*) خواهان مجازات اعدام اند. این جمعیت حامی حکم اعدام است. خون آشام. یک بنای تاریخی برای دکتر ژوزف گیوتین(+) اختصاص میدهد، کسی که در واقع مخترع این ماشین قطع کننده عضو نبود بلکه پیشنهادش را داد، در اکتبر 1789، که فرانسه از آن استفاده کرد (این یک شیوه برای جلوگیری از خطاهای خونریزی اعدام بود).
(*)La Morralla / (+)Joseph Guillotin
یک خانم 'فوجی موریستی'(*) عضو کنگره تقاضای حکم اعدام برای تجاوزگران به کودکان زیر 5 سال کرده است. و متجاوزگران کودکان 6 ساله چطور؟ و متجاوزگران، به طور کلی؟ و چرا نه آدم کشان اجاره ای، آدم کشانی که سرویس تحویلی دارن (مثل موتور سوارانی که پیتزا و یا هر کالای دیگری را دم خونه براتون میارن:بقول فارسینگلیش نویسان:'دیلی وری'-م) ؟ و کسانی که برای یک تلفن همراه کشته می شوند؟ چگونه می توان دقیقا تعیین کرد ماهیت جرمی را که سزاوار دریافت بیشترین مجازات است؟ برای خود جرم و جنایت، برای شرایط ، برای تجدید جرم، برای توبه کننده و یا حالت بدبینی ای که جنایتکار در مقابل قاضی ظاهر می شود؟ برای سر و صدای رسانه ها، بمانند برخورد در مورد "هیولای ارمنده ریس"(+)؟
(*)Alberto Fujimoriرئیس جمهور جانی و دزد سابق:2000-1990( در 2008 به 25 سال در زندان محکوم شده) که شیوه اقتدارگرایانه اش-متاسفانه- حامیان 25% ی در جامعه عقب نگه داشته شده پرو دارد و در شرایط کنونی با 72 عضو در کنگره 130 نفری اکثریت را در دست دارند. به این میگن : تاریخ تراژیک کمدی مدرن در پرو!!
(+)"Monstruo de Armendariz"صبح روز 12 دسامبر 1957، 'خورخه ویا نووا'(یک آفریقائی پروئی 35 ساله) به جرم کشتن پسر بچه ای سه ساله ( تقریبا سه سال قبل- 9 سپتامبر 1954 - در منطقه ای بین دو منطقه میرافلورس و به رنکو(*+) شهر لیما بنام 'ار منده رس' ) محکوم به اعدام شد و حکمش اجرا نیز هم. حال آنکه دو سال بعد مشخص شد که او بیگناه بوده و مرگ کودک مذکور توسط بزیر رفتن ماشین رخ داده بوده!!
(+*) Miraflores & Barranco
هستند کسانی که به اقتصاددانان استناد میکنند برای اثبات این فرضیه که کشتن مجرمان انصراف دهنده و ارعاب کننده است. هیچ نشانی از این استدلال وجود ندارد. با توجه به آمار و ارقام سال 2004، به عنوان مثال، در صد قتل به طور متوسط در ایالاتی از آمریکا با داشتن حکم مجازات اعدام 5.71 در هر 100،000 نفر بود در مقایسه با 4.02 در ایالاتی که مجازات اعدام لغو گردیده است. سازمان عفو بین الملل می پندارد که، با آمار قابل حصول در دست، در کشورهای مالزی، سنگاپور، چین و یا ایران، که قاچاق مواد مخدر حکمش اعدام است، میزان عودت این جنایت نیز در سال 2007 نزول نکرده(داده ها از -خانم- کوستاریکائی 'ملیسا به ناویدس' است*). این پژوهشگر در سال 2012 یک مقاله کوتاه در مورد هزینه های اقتصادی - زندان، رویه ای - در مورد مجازات اعدام در ایالات متحده آمریکا منتشر کرد (تازه ما در باره نژادپرستی، اشتباهات قضائی، کاشت شواهد صحبتی نمی کنیم). نقل قول میکنم: "یک فرایند، به عنوان مثال در تگزاس، می تواند تا 20 سال بطول انجامد (مجازات اعدام و صدور حکم مرکز اطلاعات، 2001). در ایالت کالیفرنیا، که دارای بالاترین تعداد محکومین است (721)، حدود 137 میلیون دلار در سال برای مجازات اعدام خرج میکند و حتی یک حکم اعدام از سال 2009 انجام نداده است . در رده دوم فلوریدا قرار دارد ،با 398 محکوم، و حدود 51 میلیون دلار در سال هزینه میکند، که از سال 2009 فقط هفت اعدام کرده است. در تگزاس (321) با 58 اعدام در همان دوره، این رقم بسیار شبیه است و سه برابر است هزینه زندانی کردن یک نفر در زندان حداکثر امنیتی برای 40 سال . "
(*)Melissa Benavides
اینکه مجازات اعدام ارعاب کننده/انصراف دهنده است چیزیست که هرگز ثابت نشده . جانی، در هر صورت، یک رابطه صمیمی و منحرف/شرورآمیز دارد با خطر و، به طور کلی، بخشی از این واقعیت که دستگیر نخواهد شد. حقوقدان معروف ایتالیایی 'فرانچسکو کرنه لوتی'(*) ، مخالف سر سخت مجازات اعدام، در مورد این سوژه با خرد و حکمتی که زبانزد اوست سخن میگوید: "مجرمین تنها کسانی نیستند که در خطر مرگ هستند، تعداد فزاینده ای از فعالیت های انسانی وجود دارد که افرادی که به آنها اقدام میورزند را در معرض خطر تمام شدن زندگیشان قرار میدهد، در میان آنها، ورزش اهمیت بیشتری را به خود جلب میکند. این یک مطالعه بسیار جالب درباره واکنش های روانشناختی خواهد بود که خطر مرگ را افزایش می دهد.
(*)Francesco Carnelutti
احتمالا به نظر می رسد که خلق و خوی وجود دارد که نسبت به آن، چنین ریسکی کمتر از یک محرک عمل میکند. احتمالا ریشه این پدیده در یک نوع نابینائی ذهن ما در برابر مرگ است، که در آن ما تقریبا قادر به فکر کردن نیستیم. من جرأت می کنم بگویم که ترس از مرگ هرگز جلوی کسی را نگرفته .... "
کر نه لوتی، همانطور که تز 'کورت ورت مایستر ال وه ال'(*) شیلیائی بما یادآوری میکند ، کاتولیک است و به کتاب مقدس رجوع میکند، که قانون طلحه را بیان نمی کند، بلکه مقوله برجسته " شما نکشید" را. اما به عنوان یک حقوقدان، او اشاره می کند که مجازات اعدام، در میان بسیاری از چیزهای ناخوشایند دیگر، تخریب قاضی را تصدیق می کند . ورت مایستر به دقت از او نقل قول می کند :" کسی قصد دارد که اصلاح کند: در هر صورت، جرم نمی تواند محکومیت باشد، بلکه پیاده کردن آن است. اما من، از سوی دیگر، با دانش کامل، می گویم این محکومیت است. حقیقت این است که کسی که میخواهد بکشد، اگر محکوم به مرگ شود، قاضی است، نه مجرم. به طور معمول، انسانها همه چیز را برعکس میبینند، برای کسی که میکشد احساس وحشت دارند، نه برای کسی که دستور قتل را میدهد: در ونیز باستان مجرم جداگانه و ایزوله
زندگی میکرد
. "
در میان کمپ 'سنتا مارگارتا'
، زیرا هیچکس نمی خواست همسایه اش باشد. در اسپانیا، خانه مجرمین را به رنگ قرمز در می آوردند، به طوری که هر کس بتواند از او دوری کند؛ اما، چه کسی افتخار نمیکند
،
از طرف دیگر، با دوستی قاضی، برای احکام بیشتری از اعدام که اعلام کرده است؟ با این حال،
قتل یا دستور به کشتن ، ارزش اخلاقی یکسانی دارند؛ در بیشترین حالت، بی رحمی کمتریست با دستان خود کشتن
(*)Kurt Wertmeister
چیزی که 'کرنه لوتی 'در نهایت می گوید اینست که مجازات واقعی حکم اعدام مرگ نیست بلکه اعلام حکم اعدام است. و در آن احتمالا یک مقدار بازجویی از سادیسم وجود دارد :'کرنه لوتی 'اشاره میکند: "مجازات در کشتن نیست، بلکه به محکوم خبر مرگ قریب الوقوعش را اطلاع دادن است. تجربه نشان می دهد که چنین دانشی ممکن است زمینه مناسبی را برای توبه کردن فرد محکوم و حتی رستگاری فراهم کند، اما در اینجا معضلی مطرح میشود: یا قبل از مرگ محکوم به رستگاری رسیده یا نه، هم در مورد اول و یا مورد دیگر، مرگ چیز پوچی ست: اگر به رستگاری رسیده برای اینست که مجازات که حکم است ، نه مرگ، در حال حاضر به هدفش رسیده، اگر به رستگاری نرسیده ، برای اینست که شما هرگز نمیتوانید امید را برای رستگار شدن از دست بدهید. با چنین ا
ستدلالی، ...بنابراین بنظر میرسد یا شما حداقل خطای انتقام گرفتن را می بینید"
حکم اعدام می خواهد ما را متقاعد کند که اعدام ها ما را کمتر آسیب پذیر می کنند و ما را به یک دنیای بهتر نزدیک تر نیز هم . خوب، با تمام انواع مختلف آن ،هم اینگونه می اندیشیدند هیتلر، استالین، پینوشه، گروه کولینا(1)، گروه امره تیستاس(2)، گروه سندریستاس(3)،
ملوانان زندان 'ال فرونتون'(4). همینطور می اندیشد 'دوترته'(5) وحشی
Hitler, Stalin, Pinochet,
(1)Los Colina شبه نظامیانی که مونتسینو- مشاور رئیس جمهور- بدستور ' فوجی موری' سازماندهی کرد برای ترور .فعالین سیاسی در دوره رئیس جمهوری کذائی اش
(2)Los emerretistas چریکهای شهری که- در دوران فوجی موری- با ربودن سرمایه داران و اخازی کردن مثلا ادعای انقلاب اجتماعی را در سر می پروراندند..یکی از کارهای حیرت انگیزشان اشغال سفارت ژاپن- بمدت 126 روز- بود برای افشا سیاستهای ارتجاعی نئولیبرالیسم فوجی موری. در نهایت با ورود گروه ضربت به سفارت(22 آوریل 1997) تمامی چریکها جان سپردند و گروهک مذکور کارش تمام شد
(3) Los senderistas,همان حزب کذائی "کمونیست" ملقب به' راه روشنائی' برهبری ابی مائل گوزمن!! کادر رهبری این حزب خرده بورژوا در 12 سپتامبر1992 - پس از 12 سال جنگ داخلی- در یک خانه تیمی در لیما بدست گروه مخصوصی از پلیس های ضربت -بدون اینکه فوجی موری و مونتسینو خبر دار باشند- دستگیر شدند و به حبس ابد . محکوم گردیدند: در زندان با قبول شکست استراتژی مائوئیستی محاصره شهر ها از طرف روستا ها و امضای قطعنامه ای توسط گوزمن و مونتسینو آغاز پایان این حزب شبه فاشیستی و دوران نحس ترورهایش اعلام شد
(4)Los marinos de El Fronton در این زندان(در جزیره فرونتون- شهرلیما) پس از شورش چریکهای'راه روشنائی'(19-18ژوئن 1986) ملوانان ارتش بدستور رئیس جمهور وقت( آلن گارسیا) دستور قتل عام آنها را صادر کرد.300 نفر در جا- با دستهای بالا برده شده- به طرز فجیحی ترور شدند. هنوز که هنوزه گارسیا برای این جنایتش بزندان نرفته !!
(5) Duterteرئیس جمهور لومپن کنونی فیلیپین: دست کمی از ترامپ نداره
No comments:
Post a Comment