# آینده_ی_ایران_درعصرآشوب_جهانی

برنامه_کاوه_آهنگر:#آینده_ی_ایران_درعصرآشوب_جهانی#

https://www.youtube.com/watch?v=TUHoUfUdFnw

3:01:49

11 Sept. 2020

بیست و یک شهریور ۹۹

.با شرح آشوبی که در جهان، با رو به پایان رفتن عصر گلوبالیزم در دنیای پساکرونا، ایجاد خواهد شد

پیشگفتار

دو مشکل اساسی با جناب عرفانی در پر حرفیهای اینجا دارم:اول اینه: طبق معمول سنواتی بیش از حد لی لی به لا لای مملی شاه- پهلوی- میذاره!!! بزبانی ساده ایشان، از قرار،هی،"یادش" میره که (الف) بعد از بیرون کردن پدِرش توسط متفقین، و تفویض کردن سلطنت رضا شاه به او، در 12 سال اول اینقدر جوان، بیسواد و بی تجربه بود که هر کاری میخواست بکنه از ارباب انگلیس ش دستور میگرفت- و یا از اطرافیان پخته تره از خودش پرس و جو می کرد(ب) با قبول نکردن توصیه دکتر مصدق، پس از 30 تیر 1331، مبنی بر جایگاه اش در قانون اساسی به عنوان شاه مشروطه (خواست قلبی اش دیکتاتور بودن بود) فرار را بر قرار ترجیح داد و (پ) با کودتای 28 مرداد مجددا گذاشتنش سر کار...دهسال اول از ترسش تا میتونست کشت و بالاخره به دستور ارباب جدیدش- دولت وقت آمریکا- در 1342 و حقنه کردن طرح کندی- روستو اصلاحات ارضی را (برای تبدیل ایران از جامعه ای نیمه فئودال نیمه مستعمره به سرمایه داری وابسته) پیاده کرد...(ج) با پولهای بادآورده از فروش نفت در راستای سازمان اوپک راه برای گسترش شهر نشینی باز شد و(د) در سال 1352 با طرح نیکسون -کیسینجر نقش ژاندارمی منطقه به او محول شد و اینکه اکثر درآمد پول نفت را بهمین خاطر میبایست به خرید تسلیحات دست اول و گرانقیمت، و سرازیر کردن پولهایش به خزانه آمریکا اختصاص می داد-که داد، را نباید یادمون بره...از ورشکستگی درآوردن شرکت کروپ آلمان و لیلاند انگلیس نیز در همین راستا معنا پیدا میکند: خوش خدمتی به اربابان غربی اش!!پس جناب عرفانی از مرحله پرته وقتی میگه"شاه برای ایران برنامه داشت و.." این حرفها خزعبلاتی بیش نیست!!

چرا اینو میگیم!؟: مملی امر بهش مشتبه شده بود که خیلی "سرش میشه": از بیسوادیش در حیطه الفبای اقتصاد سرمایه داری -عرضه و تقاضا - همین بس که طرح "مبارزه با گرانی" برای او یعنی بستن خرده مغازه داران !!! در حیطه سیاسی: در عمل، و پس از نابودی اکثریت جنبش چریکی ، با تشکیل حزبِ تازه تاسیس رستاخیز، که داریوش همایون براش رقم زده بود، امر "قدر قدرتی" براش مسجل شده بود: در سخنرانی ای که سه سال قبل از قیام 57 کرد گفت: "هر که نمیخواد تو مملکت بمونه پاسپورتش رو بگیره و بره"!!!

خیر، جناب عرفانی: این مردک مزدوری بیش نبود !!! باری:تاریخ مصرف شاه با طرح اسلامیزاسیون منطقه توسط آمریکا اسرائیل و انگلستان و نهایی کردن طرح سازش در گوادولوپ با باند جدیدی از نوکران(خمینی بنی صدر قطب زاده یزدی)، که خود ایشون بدرستی بهش اذعان داره، تکمیل شد و بقیه اش رو همگان میدانیم.

دومین مشکل نویسنده این سطور با حرفهای ایشون -در یکساعت آخر سخنانش نهفته است-در رابطه با "کار"، "تولید زیاد"، "رشد اقتصادی" (شیفتگی ایشون همانا رشد صنعت و تولیدات بی حد و حصر، بخوان بینش کلاسیک از سرمایه داری...) در صد بالای "آمار" آنهایی که " کار دارن " در مقابل "بیکاران" و... است: برای منِ آنارشیست که (1) نابودی همزمان سرمایه داری و دولت مد نظرم هست (2) با جایگزینی همبستگی، عشق و کمک متقابل در مقابل رقابت و فردگرایی انحطاط گرایانه و از خود بیگانگی مطلق سیستم منحوس سرمایه داری بنیان جامعه انسانی را با تشکیل انجمنهای دموکراتیک مستقل محله رقم خواهیم زد (3) کار "تولیدی" در تمامی عرصه ها- که دیگر جدا از هم نیستند و اسامی نا مانوسی همچون اقتصاد و سیاست و فرهنگ بر خود ندارند- روابطی انسانیست که صرفا با حداکثر 15 تا 20 ساعت در هفته اونهم در حیطه مورد "تخصصی"(مثلا اگر دکتر یا مهندس یا نجار و برقکار و نجار و پرستار و...هستی) هر فرد خلاصه خواهد شد: بقیه ساعات هفته به رشد و گسترش علایق دیگر هر فرد تاکید خواهد داشت...خلاصه کنیم : سوسیالیسم یا آنارشیسمی که ما ازش دم میزنیم .همانا طرحی بلافاصله است و نه برای آینده ای نامعلوم

پیمان پایدار