How Gentrifiers Gentrify
جامعه شناس پاریسی سیلوی تیسوIn Good Neighbors , Parisian sociologist Sylvie Tissot shows how gentrifiers mobilize to obtain neighborhood power.
در همسایه گان خوب, نشان می دهد که چگونه جابجا کنندگان (بخوان نئو بورژواهای متعفن, در این مرحله از سرمایه داری نئولیبرالیسم / پسا مدرن , در آپارتمانهای سوپر لوکس- م) برای بدست آوردن قدرت در محله خودشان را سازماندهی میکنند .
publicbooks.org
"I'm skeptical of arguments that gentrification and displacement are something that new neighbors are responsible for; instead, they seem pawns with agency. Structures of power and domination, such as capitalism, state, and policing, are key. But as this piece explores, "neighbors" as complicit "allies" in league with economic, political, and judicial forces, as creating the culture for gentrification, are clearly an essential ingredient, too."
Cindy Milstein
من به این استدلال که تغییر ساختار محله های شهری و جابه جایی / بیرون کردن طبقات تحتانی از این مناطق چیزی است که همسایگان جدید مسئول آن باشند تردید دارم; درعوض، آنها به نظر می رسد آلت دست گردانندگان هستند. ساختار قدرت و سلطه،همچون سرمايه دارى، دولت و پلیس، مهره های کلیدی هستند. اما همانگونه که مقاله ذیل بررسی میکند "همسایه ها" به عنوان همدست "متفق" همسو با نیروهای اقتصادی، سیاسی و قضایی ،در ایجاد فرهنگ جابجائی ، به وضوح یک عنصر بیش از حد ضروری میباشند.
سیندی مایلستاین
"Through such benign-sounding activities as philanthropy, historic preservation, and serving on committees for parks and liquor licenses, gentrifiers solidified their position in the community and began to erase the cultural presence of those who preceded them. Tissot draws on years of ethnographic fieldwork and interviews, as well as historical material on the South End (much of which appears in fascinating boxed-text asides), to demonstrate how culture was used as a cudgel in a protracted battle of neighborhood realpolitik.
"از طریق فعالیتهای پرطمطراق بشر دوستانه، محافظت تاریخی، و خدمت در کمیته ها برای پارک ها و مجوزهای مشروبات الکلی، جابجا کنندگان موقعیت خود را در کومونیته محکم میسازند و شروع به پاک کردن حضور فرهنگی کسانی که قبل از آنها در آن محله میزیستند میکنند. تیسوت در پی استفاده از سالها کار میدانی مردم شناسانه و مصاحبه ها ، و همچنین متون تاریخی در ساوت اند/ انتهای جنوبی (ظاهر می شود که بسیاری از آنها در جذاب جعبه متن)، نشان میدهد که چگونه فرهنگ بمانند چماقی در نبرد طولانی سیاست واقعی/ روز محله مورد استفاده قرار گرفت.
Newcomers—armed with more time, education, connections, and “cultural authority”—professionalized the community groups they joined in ways that discouraged broad participation while extoling the virtues of involvement. Under the banner of community improvement and civic-mindedness, gentrifiers were able to concentrate on issues they found important, often over the objections of long-term residents.
تازه واردان - مسلح به اوقات بیشتر، تحصیلات ،ارتباطات، و"اقتدار فرهنگی" - با حرفه ای کردن گروه های اجتماعی ای که به آن می پیوستند بگونه ای دلسردی در مشارکت گسترده را ایجاد میکردند در حالی که از فضائل شرکت / دخالت داد سخن میراندند . تحت پرچم بهبود کومونیته و مدنی پسندی،جابجا کنندگان قادربودند بر روی مسائلی که مهم می پنداشتند تمرکز کنند ، اغلب با اعتراض ساکنان قدیمی .
These issues included: opposing “high density” housing (understood here as a euphemism for public housing, but also for apartment buildings in areas where single-family homes are the norm), more space for dogs, quality-of-life crackdowns on noise and public drinking, and more support for the carefully supervised renovation of Victorian homes. Tissot implies that these gentrifiers, in prioritizing upper-middle-class, white prerogatives, did not just disagree over the proper uses of public spaces but were specifically drawn to concerns that privileged their cultural knowledge and maintained them in a position of prominence."
این مسائل شامل: مخالفت با "تراکم بالا"ی مسکن (بعنوان حسن تعبیری در آپارتمان سازی دولتی/ برای طبقات تحتانی ، و همچنین برای آپارتمان سازی در مناطقی که در آن خانه های تک خانواری هنجار محسوب میشود)، فضای بیشتر برای سگها، کیفیت بالای زندگی و مخالفت با سر و صدا و نوشیدن مشروبات الکلی در فضای عمومی، و پشتیبانی بیشتر در دقت برای نوسازی تحت نظارت خانه های ویکتوریائی. تیسوت نشان میدهد که این جابجاکنندگان ، با اولویت بخشیدن به طبقه متوسط بالا،رجحان/ تفوق سفید پوستان ، نه تنها مخالف استفاده مناسب از فضاهای عمومی بودند بلکه به طور خاص گرایش دارند به مسائلی که امتیاز میدهد به معرفت فرهنگیشان و آنها را در موقعیت برجسته محفوظ میدارد.
No comments:
Post a Comment