یک مشت گدای عرب از راه رسیدنددرمیهن پر رونق ما خانه گزیدندبا روضه و با روزه در این باغ پراز گلچون گاو دویدند و چریدند و خزیدندبا چوب و چماق و قمه و دشنه و چاقوسرها بشکستند و شکمها بدریدندگفتند که این منطق ؛ اسلام عزیز استاینان که سیه کارتر از شمر و یزیدندبستند ز نفرت در دانشکده ها رااستاد و مبارز همه دربند کشیدندآنگاه به صحن چمن دانش و فرهنگهر جمعه چنان گلّه ی بز غاله چریدندبا چرک و شپش لشگر جرّار گدایاناز سامره و کوفه و بیروت رسیدندروزی که جوانان وطن در صف پیکارلبخند زنان ذائقه ی مرگ چشیدندامروز سرافراشته درعین وقاحتاین مرده خوران مدعی خون شهیدنداینک همه با غارت این مردم بدبختگویی شرف گمشده را باز خریدندبا زور و ریا کاری و دزدی و تقلببر قامت دین جامه ی تزویر بریدندموسیقی شان شیون مرگ است و گداییاین کوردلان دشمن شادی و امیدند!کوته نظران قاصد دوران توحّشبر سقف جهان تار خرافات تنیدندجز مفت خوری مرده خوری نوحه سراییمردم هنر دیگری از شیخ ندیدنداکنون که سفیهان همه در مسند جاهنداکنون که فقیهان همه چرمنگ و پلیدنددر میهن ما . منطق اسلام . چماق استدزدان همگی پیرو این دین مبین اندهادی خرسندی
****************************
و من اضافه میکنم که تمامی ادیان جز حماقت, خرافات و توحش چیز دیگری ندارند ارائه کنند...سگ زرد برادر شغاله....مرگ بر همشون , بخصوص دین مبین اسلام (ناب محمدی) کثیف و جنایت منش
پیمان پایدار
Saturday, June 23, 2012
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
سلام رفیق
ReplyDeleteمنم بیخدا هستم ولی همیشه فکر می کنم که باید بین اسلام ستیزی و عرب ستیزی تفاوت قائل شد من عرب ستیز نیستم همه ی عرب ها مسلمان نیستند و نبودند در ثانی حساب انسان هایی که معلوم نیست به چه خاطر وبرای رفع کدوم نیازشون به اسلام گریویدند رو از بقیه رئاساشون باید جدا کرد اما در مورد ٬حمله٬ی اعراب و تخریبشون از اونجایی که توی این هفته تولد اماگلدمن رو داریم بد نیست ازش یک نقل فول بیارم یک جایی گفته بود که «به محله های ثروتمند بروید تقاضای نان کنید اگر ندادند تقاضای کار کنید اگر هردو را دریغ کردند اونوقت می تونید نان خودتون رو بردارید »به نظرم مشکل اعراب نیست مشکل ایرانی ها بوده که منابعشون رو در انحصار خودشون گرفتند (ایران خوش و آب و هوا کجا و عربستان گرم و خشک و بیابانی کجا!!) اونها به زندگی اعراب (همسایه هاشون )بی تفاوت بودند (نمی دونم از کی به بی تفاوت بودن به بدبختی و گرسنگی مردم می گن فرهنگ غنی و اصیل و انسانی ایرانی !!) و بالاخره در زمانی مناسب اعراب مجبورشون کردند که منابع خدادی ! رو باهاشون شریک بشن البته شاید راهش رو اشتباه انتخاب کردند ولی قطعا راه بهتری تو اون زمان و متناسب با افکارشون نداشتند در کل فکر می کنم که گذشته مال بشریت هست همه ی خوب هاش وبد هاش انحصاری متعلق به یک مردم نیست
می دونی من سید هستم بهش افتخار نمی کنم ولی نمی شه که نادیده اش بگیرم (واقعیت با انکارش از بین نمی ره ) زمانی که صحبت از سال نو باستانی می شه وقتی به دوستان دانشگاه و کوچه و خیابونم می گم که سال نو باستانی من با محرم شروع می شه و اینکه سال نو باستانی من ربطی به فروردین نداره (من اصلا کهنه پرست نیستم ولی وفتی خودشون فروردین بهم تبریک می گن باید آگاهشون کنم) فقط مسخره می کنند (مدعیان فرهتگ ایرانی اند !)خیلی اذیت می شم به خاطر کاری که نکردم مجبورم مجازات بشم با خوندن این پستت دوباره این اتفاقات روزمره !برام زنده شدند بدبختی اینکه بعد از این همه مدت برام عادی نمی شه
زنده باد برابری و همبستگی چهانی
مرگ بر وطن پرستان
در مورد تفاوت قائل شدن از اسلام ستیزی با اعراب ستیزی صد در صد باهات موافقم.بعدش هم این دیگه تا حالا بایستی برای تو و دیگر خوانندگان "نه سخد" مشخص شده باشه که گذاشتن هر مطلبی-صد البته بجز مطالب مشخص آنارشیستی- به این معنی نیست که من با تمامی مطلب گفته شده موافق باشم !!کمااینکه بلافاصله متنی مینویسم در زیرش و نظر خودمو مختصرا میگم.در ضمن مطلب اما گلدمن و ربطش رو با شعر خرسندی و...نفهمیدم !!(2)منظورت از اینکه اعراب ایرانیان رو مجبور کردند که منابع طبیعی (و نه ""خدا دادی"!!)رو باهاشون شریک شوند رو نفهمیدم.(3) اینکه تهاجمات تاریخی هر امپراطوری در گذشته رخ داده خوب گذشته(و یا حال اونطوری که امریکا داره میکنه) و درش شکی نیست و حرف نوئی نیست !!ولی ما بایستی نقد بهش داشته باشیم و گرنه نمیتونیم خودمونو انقلابی بخونیم.بخصوص که بعنوان آنارشیست با هرگونه ظلم و ستم و کشت و کشتار چه در گذشته و حال و آینده مخالفیم. همانطور که امپراطوری کوروش و داریوش رو محکوم میکنیم ! کمااینکه من مثلا بعنوان یک "پرو شناس"(و مطالعات آمریکای لاتین شناس)"...جنایات اسپانیائی ها رو در قاره آمریکا محکوم میکنم و ...!!خلاصه کنم مثلا در صد سال و هزار سال دیگه مردم راجع به جنایات آمریکا در جهان همین حرفا رو خواهند زد که ما الان راجع به گذشته ایران و اعراب و اسپانیا و پرتقال و فرانسه و جنایاتی که مرتکب شدند میزنیم ...!!(4) در مورد سید بودنت و ...(مادر منهم سیده !!) خوب که چی!! اینم از اون حرفاست رفیق.اینکه اعراب دینشون اسلام آدمخوار بوده و هست بمن ضد دین ربطی نداره و من ضدیتم با تمامی ادیان مشخصه و ربطی به جشن باستانی ...نداره!!و وقتی میگی اذیت میشی رو "نمیفهمم" و اینجاست که بنظرم ناخودآگاه داری ناسیونالیسم عرب رو در خودت تشویق میکنی و این برای من بعنوان آنارشیست مورد قبول نیست....در ضمن من شخصا "عید باستانی ایرانیان" رو لزوما با زرتشتیت نمیبینم و برام ربطی نداره... باری مطالب رو قاطی کردی و کمی گیج کننده و ناپسند نتیجه گیری کردی بنظرم.
ReplyDeleteزنده باد بشریت بدون دین و با آرمان برابری و برادری و آزادی
زنده باد آنارشی
دوباره سلام
ReplyDeleteبله کاملا می دونم که مطالبی که می زاری لزوما نظر مورد قبولت نیست برای همین هم کامنت می زارم سعی می کنم که در پایین بیشتر بگم
=====
"در ضمن مطلب اما گلدمن و ربطش رو با شعر خرسندی و...نفهمیدم !!"
==========
منظورم این بود که شاید قصد اعراب از حمله به ایران این بوده که به تعبیر اماگلدمن نان خودشون رو بردارند
========
2)منظورت از اینکه اعراب ایرانیان رو مجبور کردند که منابع طبیعی (و نه ""خدا دادی"!!)رو باهاشون شریک شوند رو نفهمیدم
==============
این هم در راستای همون مطلب بالایی هست منظورم این هست وقتی که ایرانیانی که از منابع طبیعی و غنی یی که داشتند هیچ سهمی برای همسایه هاشون (که همون اعراب بودند) قائل نبودند بالاخره باعث می شه اعراب حمله کنند که بتونند از میوه ها و غذا ها و منابع طبیعی (که به نظرم حق همه ی انسانهاست بدون در نظر گرفتن محل تولدشون که به یکسان ازش استفاده کنند)استفاده کنند
=====
.(3) اینکه تهاجمات تاریخی هر امپراطوری در گذشته رخ داده خوب گذشته(و یا حال اونطوری که امریکا داره میکنه) و درش شکی نیست و حرف نوئی نیست !!ولی ما بایستی نقد بهش داشته باشیم
=====
آره باید نقد بشه من در این شکی ندارم
============
بخصوص که بعنوان آنارشیست با هرگونه ظلم و ستم و کشت و کشتار چه در گذشته و حال و آینده مخالفیم
========
منم کاملا مخالف کشتار انسان ، حیوان و کره ی زمینم! ولی منظورم اینکه باید شرایطی رو که اعراب داشتند رو درک کرد نه برای اینکه بخواهم بهشون حق بدم نه! ، بلکه برای اینکه بیش اندازه محکوم نشوند همین !
============
(4) در مورد سید بودنت و ...(مادر منهم سیده !!) خوب که چی!!...
==========
هیچی ! فقط خواستم بدونی که برای چی این کامنت رو گذاشتم یا در واقع بهتره که بگم برای چی این واکنش رو نشون دادم
======
اینکه اعراب دینشون اسلام آدمخوار بوده و هست بمن ضد دین ربطی نداره و من ضدیتم با تمامی ادیان مشخصه و ربطی به جشن باستانی ...نداره!!
======
من می خوام همین رو بگم که اعراب با اسلام مترادف نیستند می خوام بگم که من قربانی این پیشداوری شدم و می شم به خاطر اینکه عربم مثل مسلمانان در دادگاه اسلام ستیزان محاکمه می شوند در کل من شعر رو مورد نظرم قرار دادم نه افکار شما رو یک بار دیگه شعر رو بخونید و خودتون رو جای من بزارید که همش باید به خاطر عرب بودن جور مسلمانیه نبوده ام رو بکشم
=======
اینجاست که بنظرم ناخودآگاه داری ناسیونالیسم عرب رو در خودت تشویق میکنی
========
من که سعی می کنم که ناسیونالیسم رو در خودم و جامعه ام از بین ببرم به اندازه کافی از وطن پرستی و ایران پرستان تنفر دارم که نخوام خودم تبدیل به این افراد بشم ولی خب این جزء مسائلیه که دیگران بهتر از خود آدم می دونند
موفق باشی
وحید برهانی
من با تنها جمله بالا که میگی "بلکه برای اینکه بیش اندازه محکوم نشوند همین" ,حرف دارم !!!!!! رفیق عزیزاین هم از اون حرفاست ها!!یا محکومند تمامی جهانخواران و مستبدان و دزدان و جانیان یا نیستند!!بین دو تا صندلی که نمیتونی بشینی!! بیش از اندازه و کمتر از اندازه هم که نشد حرف....در "بهترین حالت" بینش فلسفی آبکی و منداوردی هست و در "بدترین حالت" ,اگه نگیم بورزوائی و ارتجاعی,انحرافی و ضد تاریخی ست!!تکرار میکنم حرف قبلیمو با جمله ای بدین گونه... بینش بربریت گونه آدمها را در هر دوره تاریخی باید محکوم کنیم حالا میخواد از هر نژاد و مملکت و ...و بر علیه هر گونه جانداری که اعمال میشه(همانطور که خودت قبول داری) !!اینکه تو ناآگاهانه بدامن ناسیونالیسم (بدون خواست قلبیت ) افتادی "مجبورت" میکنه هر چی زودتر به خوندن فروید و مقوله نا خودآگاه و...(که چندی قبل ازش حرف میزدیم)رجوع کنی و به مطالعه سیستماتیک دست بزنی.....موفق و سر بلند باشی
ReplyDeleteمرگ با ناسیونال شونیسم از هر نوعش
زنده باد انسانیت بدون عینک طبقاتی, نژادی و سکسیتی
مرگ بر جاهلیت و نادانی در چهارچوب تاریخی/ جهانی و بخصوص منطقه ای
زنده باد آزادی بشریت و /یش بسوی آنارشی با گامهای استوار