Sunday, June 24, 2012

<>
ساختن زندگی انسانی یا " امرار معاش" در جامعه طبقاتی!؟
مارك البيون در كتاب خود تحت عنوان « ساختن زندگی و امرار معاش » ، درباره يك مطالعه آشكاركننده از سوداگرانی می نويسد كه دو مسير كاملا متفاوت را پس از فراغت از تحصيل دانشگاهی طی كرده اند.
وی چنين می گويد:يك بررسی از فارغ التحصيلان دانشكده بازرگانی، سابقه 1500 نفر را از سال 1960 تا سال 1980 مورد مطالعه قرار داده است. در آغاز، فارغ التحصيلان به دو گروه تقسيم شدند.
گروه الف: كسانی بودند كه گفته بودند می خواستند اول پول درآورند تا بعداً هر كار خواستند بكنند. يعنی اول مشكلات مالی خود را حل و فصل كنند، بعداً به امور ديگر زندگی بپردازند.
گروه ب : شامل كسانی بود كه ابتدا به دنبال علاقه واقعی خود بودند و اطمينان داشتند كه پول عاقبت خود به دنبال آن می آيد.
چه درصدی در هر گروه وجود داشت؟ از 1500 فارغ التحصيل در مطالعه مورد نظر، كسانی كه در گروه الف « اول پول» بودند 83 درصدكل يا 1245 نفر را تشكيل می دادند. گروه ب « اول علاقه واقعی» يعنی خطرپذيرها جمعاً 17 درصد يا 255 نفر بودند.
پس از بيست سال 101 نفر ميليونر در كل اين دو گروه به وجود آمده بود كه يك نفر از گروه «الف» و 100 نفر از گروه «ب» بودند …!!
********************************
و منم اضافه میکنم: خوب که چی؟! این صد نفر اخیر گروه ب هم ول معطلند , چرا که اصولا از سوداگرانی که در نهایت امر بالاخره به پولدار شدن,هر چند بگونه ای غیر مستقیم, بیاندیشد انسانیتی نمی مونه که قابل تحسین و تقدیر باشه !! با لنتیجه برای من نوعی اینان نیز, با کالائی اندیشیدن و سر تعظیم به روابط فتیشیستی سرمایه دارانه فرود آوردن, پشیزی ارزش انسانی ندارند. بدیگر کلام ساختن زندگی انسانی / معنوی تنها و تنها با ارزشهای ضد سرمایه دارانه / پولکی آنهم بر پایه روابطی توام با عشق, همدردی / همبستگی و کمک متقابل معنا و مفهوم بخود میگیرد و بس!! کوتاه سخن : جامعه ای که آدمهاش (مثل همین دوست عزیز خانم هدیه که متن فوق الذکر رو فرستاده ) کماکان به روابط عمودی/هرمی معتقد باشد و آنرا "طبیعی" جلوه بدهد ,یعنی یک عده قلیلی خودشون رو برتر از دیگران بدانند و طبیعتا به رهبریت و در مسند قدرت قرار گرفتن خود افتخار کنند و پایبند باشند و پیروی اکثریت قریب باتفاق توده های مردم را نیز, بمانند گوسفند, از خود مدح نظر داشتند را نمیتوان جامعه ا ی با ارزش خواند و واسش تره خرد کرد را!!
ننگ و نفرت نثار روابط شیئی , پوچ و از خود بیگانه سرمایه دارانه
زنده باد آزادگی, وارستگی, صمیمیت و عشق به همنوع , بخوان آنارشی
پیمان پایدار

No comments:

Post a Comment