الگوهای اجتماعی چگونه شکل می گیرند؟ متن زیر توضیح آزمایش فوق است؛
نویسنده: شکاک منطق
کانون آتئیستها و آگنوستیکهای ایران
Iran.Atheist.agnostic/videos/1042583642471998/
پژوهشگران در پوشش یک برنامه چشم پزشکی رایگان آزمونی انجام دادند که نتایجش بسیار خیره کننده بود.
در اتاق انتظار همهء افراد منتظر وقت پزشک جزو عوامل این آزمایش هستند بجز دختر خانمی که لباس بنفش پوشیده. همگی آنها طبق یک برنامه هماهنگ شده با شنیدن صدای بوق بی دلیل از صندلی خود بلند می شوند و طوری وانمود می کنند که رفتارشان عادی است.
دختر خانم بدون حتی پرسشگری بعد از سه بوق رفتار دیگران را تقلید می کند تا به قول قدیم "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو".
عوامل آزمایش یکی یکی به اصطلاح به داخل چشم پزشکی فرا خوانده می شوند تا جایی که این خانم تنها می شود؛ حتی زمانی که ایشان تنها هست این رفتار اجتماعی را که الگو برداشته در نبود دیگران تکرار می کند.
اما در مرحلهء سوم آزمون به مردم عادی دیگر اجازه ورود به اتاق انتظار داده می شود و این خانم رفتار الگو گرفته (که حتی نمی داند دلیل آن چه بوده) را به دیگران سرایت می دهد و حتی پس از او، این رفتار بی دلیل ادامه می یابد و به هنجار اجتماعی در این اتاق تبدیل می شود.
چیزی که پژوهشگر دانشگاه پنسیلوانیا از آن به عنوان "یادگیری اجتماعی" یاد می کند.
فرگشت مغز ما بطوری بوده که برای بقا و حفظ زندگی گروهی به ما دستور می دهد که از رفتارهای محیط تبعیت کنید تا از جمع جدا نیفتید. رفتارهای خوب یا بد اجتماعی، همین گونه تقلید و تکثیر می شوند. عرف و مراسم دینی هم از همین "یادگیری اجتماعی" نشات می گیرند.
خیلی از مراسم مذهبی و حتی رفتار افراد در مراسم مذهبی بر پایهء این الگوبرداری تقلیدی می باشد.
نمونهء ساده اش را در مراسم صوفیان یا در کلیسای انجیلی می بینید. در ویدئوهای کلیسای انجیلی بارها دیده شده که افراد با اشارهء دست کشیش بر زمین می افتند و خود را به حالت های خلسه مشابهی می اندازند. در مراسم صوفیان هم مثلا "هو" می کشند و بر زمین می افتند. در همین مراسم مذهبی مرسوم در ایران آویزان شدن به ضریح قبور امامان و امامزادگان، کرامت سازی برای خود یا دیگران، ادعای شفا یافتگی برای دردی که اصلا وجود نداشته (برای نشان دادن اینکه مقرب بوده اند و دعایشان مستجاب شده) و خیلی الگوهای تقلیدی دیگر مانند انداختن عریضه در چاه جمکران را افراد بدون اینکه پرسشی بکنند و یا در مقابل آن مقاومت خاصی نشان دهند چشم بسته می پذیرند و انجام می دهند و این عادت را نسل به نسل منتقل می کنند.
در کل باورها و مراسم دینی یکی از عوارض جانبی فرگشت اجتماعی ماست و تنها با روشنگری و با بالا بردن آگاهی و شعور فردی و اجتماعی می توان از پیشرفت آن جلوگیری و حتی با این خرافات مبارزه کرد.
یکی از راه های مبارزه با این گونه پارادایم ها و الگوبرداری ها مدسازی الگوهای خوب و سازنده است. نویسنده خودش چندین بار این الگوسازی ها را امتحان کرده و حتی آزمونش را پس داده.
نمونه مشهود آن حضور دینداران در این برگه است؛ بطور ناخوداگاه می دانند در این برگه دیندار بودن چیز خوبی نیست برای اینکه خود را در میان ما جا کنند تقریبا بدون استثنا وقتی می خواهند از دین دفاع کنند می گویند "من آدم مذهبی نیستم ولی" یا "من خودم بی دینم ولی" یا حتی پا فراتر می گذارند و می گویند "من خودم آتئیستم ولی". یعنی ناخودآگاه از بیان اینکه فردی دین باورهستند و خرافه باورهستند شرم دارند و همین فرد در جمعی که خرافه پرست هستند به راحتی باور به خرافه ها را بیان می کند. حالا با گسترش بی دینی در جامعه ایران بارها و بارها نویسنده خود دیده که در برخوردهای دوستانه افراد دینداری خود را پنهان می کنند و حتی شرمسار هستند چراکه اکثریت جوانان اکنون بی دین هستند.
نمونه های امتحان شده: شما هر روز وقتی در وسیله نقلیه عمومی مانند اتوبوس یا مترو که نشستید یک کتاب یا روزنامه باز کنید. اگر تعداد افراد مشارکت کننده بیشتر باشد این الگوبرداری سریعتر رخ می دهد. اما اگر تنها هستید هم می توانید الگوسازی کنید فقط باید صبور باشید و زمان زیادی را بگذارید. خواهید دید بعد از مدتی تعداد بیشتری را در اتوبوس یا مترو می بینید که کتاب یا روزنامه می خوانند. همانطور که در این زمان مطالعه نکردن و بدون مطالعه یا منبع نظر دادن عادت اجتماعی است و بعید می دانم حتی بیش از ۱۰ نفر تا اینجای این مقاله را خوانده باشد (اگر خوانده اید در کامنتها خود را شگفت زده از ماجرای قورباغه ها نشان دهید. می دانیم که در متن دربارهء قورباغه ای سخن نرفته است و دلیلش تنها این است که مطمئن شویم کامنت شما نظر کلی نیست و تا اینجای مقاله را خوانده اید)
نمونه دیگر از این الگوسازی مفید مثلا جمع کردن اشغال سطح شهر یا رعایت قوانین راهنمایی رانندگی که دیگران رعایت نمی کنند و ... می باشد. همانطور که گفته شد برای تاثیرگزار بودن بهتر است آن را بصورت گروهی انجام دهید. و حتی کسی که این عادت خوب را رعایت نکند را با چشم بد نگاه کنید. ببینید با چه سرعتی می توان عادت های خوب را جانشین عادت های بد کرد.
No comments:
Post a Comment