Saturday, June 9, 2012

شما چه می‌دانيد بر ميهنِ من چه رفته است!

پيتزا، درينک، دريا
سالاد فصل
کلمات
...
کيش و مات، کوکا
می‌خانه، ماه، سکس.
سِنْت به سِنْت
شمارشِ بی‌پايانِ بشکه‌های نفت
و سايه‌سارِ دو برج بلند.

باد از تنفسِ توطئه می‌ترسد
از آسمان
غبارِ سياه‌زخم و دلهره می‌بارد.

ديدی جهان همه از مگویِ من است و
مويه‌هايی همه از مپرسِ تو!؟
تو چه می‌دانی
که بر ميهنِ من چه رفته است!

در حيرتم از تحمل پروردگاری
که گويی ترکه‌ی کهن‌سالِ خويش را
تنها بر گُرده‌ی فلک‌زدگانِ زمين می‌شکند!


سید علی صالحی


No comments:

Post a Comment