رابطه سالم
نوشته ای از: رهائی
مندرج در نشریه تئوریک و سیاسی(*) گروه قیام
سال دوازدهم , شماره یک, تابستان 1368
قسمت دوم
برای قسمت اول رجوع کنید به تاریخ 21 اکتبر 2012
*******************************
بخش دوم
در این بخش از زاویه دیگری به مسئله می نگریم. بحث ما در این مورد متمرکز بر روی یک شخصیت ادبی میباشد. این شخص, زنی است بنام آیوی کمپتون برنت(*) که درادبیات انگلستان چهره ناشناخته ای نمی باشد. زندگی و آثار این نویسنده آئینه تمام نمائی است از تاثیرات مخرب خانواده و ریاکاریهای آن بر زندگی فرد. آیوی در پنجم ژوئن 1884 متولد شد. وی فرزند اول از هفت فرزند جیمز کمپتون بود. جای پای مادر وی, که زنی بغایت خودکامه بود و تقریبا همه عمر خویش را در خانه ای بزرگ و متعلق به عصر ویکتوریا بسر بوده بود, در زندگی شخصی و ادبی آیوی کاملا محسوس است .
(*)Ivy Compton Burnett
عمق روی این شخص از زوایای مختلفی امکانپذیر میباشد.اگراز نقطه نظرادبی آثار وی را مورد مداقه قراردهیم ,سبک ادبی اوست که توجه ما را بخود جلب مینماید . بعنوان یک زن, مبارزات فمینیستی ایوی است که چشم را خیره میکند. بالاخره اگر از زاویه روانشناسانه به بررسی وی بپردازیم تیزبینی وی در بررسی خانواده و تصویر نمودن زخمهای روانی ناشی از آنست که جلوه خاصی میابد .
مسئله فوق برای من, یعنی نویسنده این سطور, نیز بوقوع پیوست. زمانی که در دانشگاه در رشته ادبیات تحصیل میکردم تز خود را در مورد سبک ادبی آیوی نوشتم . درجریان مبارزه برای رهائی زنان, فمینیسم وی, حواس من را بخود مشغول داشته بود. و بالاخره وقتی که به تحصیل دررشته روانشناسی پرداختم,و پس از سالها, دو باره به دکترای خود در باره آیوی برگشتم. متوجه شدم که چه گنجینه ای از مطالعات روانی در آثار وی پنهان است .
آیوی در طول عمر خود بیش از بیست رمان نوشته است. همه این رمانها در مورد قدرت, خانواده, روابط نامشروع خانوادگی, روابط جنسی ناسالم(پدر با دختر, خواهر با برادر, خواهر با خواهر) وغیره میباشند. نگاهی کوتاه به عناوین رمانهای آیوی نیز نشان میدهد که توجه عمده وی متمرکز بر روی خانواده میباشد(1). دراکثراین آثار شاهد حضور شخصیتهای زنهای بالای 40 سال میباشیم. زنهائی که خودکامه اند و خانواده را تحت کنترل خود نگاه داشته اند . بوضوح پیداست که این زنها همگی تصویرگر چهره مادر خودکامه آیوی میباشند. خانه ها نیز همگی مانند خانه خود آیوی متعلق به عصر ویکتوریا میباشند. به عبارت دیگراین خانه ها هم چیزی بجز تصویر خانه ای نیستند که خود آیوی در آن بزرگ شده است. دراین رمانها همه خواهر و برادرها به یکدیگر تمایل جنسی دارند, که آنهم انعکاس روابطی است که وی در خانواده خود مشاهده و تجربه کرده بوده است, خود وی بعنوان مثال با دو برادرش رابطه جنسی داشته.آیوی در نقدی بررمانهای خود مینویسد:"تنها در جامعه ای که روابط آزاد باشند, روابط خانوادگی جای مناسب خود را خواهند یافت. ما فقط در خانه هایمان میتوانیم خود را پنهان کنیم .خانه ها شرمساری را بوجود می آورند و در عین حال پناهگاه آن را هم برایش می سازند,شرم را و پناهگاه شرم را".آیوی همیشه کارها را از روی وظیفه انجام میداد. در یکی از رمانهایش بنام دولورس(اسم مونث), دختری وجود دارد که در تمام عمرش صرفا وظایف خود را نسبت به پدر و مادر خویش انجام داده است. همان پدری که معتقد بوده است که وی بایستی همه عمر در خانه بماند. تمام اعمال این شخص در دیگر عرصه های زندگی نیز عبارت بوده است از تکرار همین انجام وظیفه. وظیفه نسبت به دوستی که هیچگاه نمی بایستی موضوع خشم وی واقع می شده حتی اگر با مردی که او عاشقش بوده ازدواج کرده باشد . وظیفه نسبت به مردی که با صمیمی ترین دوست وی روابط عاشقانه برقرار نموده و.....این رمان بیانگر شخصیت خود آیوی است. دررمان دیگری بنام 'بیشتر زنان تا مردان' همه شخصیتهای رمان به یکدیگر احساس جنسی دارند. خواهر, برادر, مادر, پدر, دوست و خلاصه همه و همه . همانطور که مشاهده میشود این رمان نیز تصویری از خانواده خود آیوی است. آیوی همه روابط را رابطه جنسی می بیند و همه افراد را بدنبال قدرت و یا اسیر قدرت میداند. مثلا در یکی از رمانهایش بنام ' یک میراث و تاریخچه اش ' خانه ای را تصویر میکند که دارای قدرت و نفوذ بر روی افراد است . این خانه مثل یک موجود واقعی همه شخصیتهای داستان را زیر سلطه خویش قرار داده است .
غرض از مراجعه به زندگی وآثار آیوی نشان دادن این امراست که وی دوران کودکی خود را دررمانهایش باز آفرینی میکند.درآثار آیوی جهان به همان ترتیبی تصویر شده است که خود وی آنرا دیده و تجربه کرده بوده.او خود مینویسد:"ما زندگی راآنگونه که دیده ایم ادامه میدهیم, زیرا نوع دیگری اززندگی را نمی شناسیم".
**********
غرض از مراجعه به زندگی وآثار آیوی نشان دادن این امراست که وی دوران کودکی خود را دررمانهایش باز آفرینی میکند.درآثار آیوی جهان به همان ترتیبی تصویر شده است که خود وی آنرا دیده و تجربه کرده بوده.او خود مینویسد:"ما زندگی راآنگونه که دیده ایم ادامه میدهیم, زیرا نوع دیگری اززندگی را نمی شناسیم".
**********
(1)-Doloresدولورس
-Pastors and Masters پیشوای روحانی و ارباب-کارفرما
-Brothers and Sistersبرادران و خواهران
-Man and Wives مرد و زنانش
-Parents and Childrenوالدین و کودکان
-A Family and a Fortuneیک خانواده و یک ثروت
-Elders and Bettersمسن تر ها و بهترها
-Man Servent and Maid Serventخدمتکار مرد و خدمتکار زن
-Present and the Pastحال و گذشته
-Mother and Sonمادر و پسر
-A Father and his Fateیک پدر و سرنوشتش
-A Heritage and its Historyیک میراث و تاریخچه اش
-More Women than Menبیشتر زنان تا مردان
-Pastors and Masters پیشوای روحانی و ارباب-کارفرما
-Brothers and Sistersبرادران و خواهران
-Man and Wives مرد و زنانش
-Parents and Childrenوالدین و کودکان
-A Family and a Fortuneیک خانواده و یک ثروت
-Elders and Bettersمسن تر ها و بهترها
-Man Servent and Maid Serventخدمتکار مرد و خدمتکار زن
-Present and the Pastحال و گذشته
-Mother and Sonمادر و پسر
-A Father and his Fateیک پدر و سرنوشتش
-A Heritage and its Historyیک میراث و تاریخچه اش
-More Women than Menبیشتر زنان تا مردان
ادامه دارد: پیمان پایدار
************************
(*) فلسفه غالب بر گروه 'قیام' (1994- 1980) "مارکسیسم آزادیخواهانه" بود (ضدیت شدید با چپ سنتی , پیرو بینش سیستماتیک از مارکس - بدون تقسیم بندی نوشتاری او به مارکس جوان و "پخته ", آنگونه که بغلط آلتوسر مدعی آن بود.
و در ضمن حامی اندیشه های نوین متفکرین ضد استالینی ای چون اریک فروم -از مکتب فرانکفورت- و ....نیز هم!! من خوشوقتی فعالیت با گروه قیام را بمدت دو سال1990تا 1992 (که من از آن بعنوان دوران گذار یاد میکنم -همانطور که قبلا در همین صفحه گفته ام) داشتم. حال آنکه , با موضع گیری قاطع و سمتگیری آنارشیستی من طبعا دوران ماه عسل ایدئولوژیک فی مابین شکراب شد و به راه مجزا خویش رفتم.
باری, از آنجائی که بحثهای مطرح شده در این مقاله ,بنظر من, حائز اهمیت میباشند تصمیم به بازتکثیرآن در اینجا گرفتم. امیدوارم مورد پسند خوانندگان قرار گیرد .
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment