شعری از پل الووار
ترجمه احمد شاملو
تو را به جای همه کسانی که
نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می
دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست مي دارم
برای
اشکی که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندی که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي
دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم
تو را به خاطربوی لاله های
وحشی
به خاطر گونه ی زرين آفتاب گردان
برای بنفشیِ بنفشه ها دوست مي
دارم
تو را به جای همه کسانی که نديده ام دوست می دارم
تورا به
اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم ديد دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی
که نمی شناخته ام ... دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی
زيسته ام ... دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و
برای نخستين گناه
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست می دارم
تو را
به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم ... دوست می دارم ...
No comments:
Post a Comment