Wednesday, December 26, 2012



در سرزمین من(*)
 

شعری از مریم تعویقی

*********************
 
در سرزمین من
هیچ کوچه ای
به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی …
بن بست ها اما
فقط زنها را می شناسد انگار...
 
در سرزمین من
سهم زنها از رودخانه ها
تنها پل هایی است
که پشت سر آدمها خراب شده اند...
اینجا
نام هیچ بیمارستانی
مریم نیست
تخت های زایشگاهها اما
پر از مریم های درد کشیده ای است
که هیچ یک ، مسیح را
آبستن نیستند ...
من میان زن هایی بزرگ شده ام که شوهر برایشان حکم برائت از گناه را دارد ...!!!
نمي دانم چرا شعار از لياقتم ،صداقتم ،نجابتم و ... مي دهی تويی که مي دانم اگر بدانی بکارتم به تاراج رفته ،انگ هرزه بودن می زني و می روی اما بگرد ،پيدا خواهی کرد اين روز ها صداقت و ،لياقت و ،نجابتی که تو می خواهی زياد ميدوزند!!
امروز پول تن فروشیم را به زن همسایه هدیه کردم ، تا آبرو کند ...
برای نامزدی دخترش !
و در خود گریستم ...
برای معصومیت دختری که بی خبر دلش را به دست مردی سپرده که دیشب ،
تن سردم را هوسبازانه به تاراج برد ...
و بی شرمانه می خندید از این پیروزی ...!!!!
روی حرفم، دردم با شماست
اگر زنی را نمی خواهيد ديگر
يا برايش قصد تهيه زاپاس را داريد
به او مردانه بگو داستان از چه قرار است
آستانه ی درد او بلند است .
...يا می ماند
يا می رود!
هر دو درد دارد!
اينجا زمين است
حوا بودن تاوان سنگينی دارد...
*********************
(*)ممنون از دوست عزیزم دکتر آزاده وارسته برای ارسال این متن زیبا به نه سخد
 
زنده باد زنان شریف ایران و جهان که در مجموع از تباری دگرند و ما مردان (در مجموع)قرنهاست که از آنان عقب تریم . باشد تا مردان نیز بخود آیند و با نقب زدن به گذشته و حال ننگین جامعه مردسالارانه , سیه روزی را با صداقت و انتقاد از خود بزدائیم و عصرنوینی را در کنار زنان فرهیخته با وارستگی و آزادگی رقم زنیم .
بامید آنروز و با تلاشی صد چندان به پیش  
پیمان پایدار
 

No comments:

Post a Comment