اوايل جمهوري اسلامي يه ارمني ميفته زندان؛
ازش مي پرسند چرا آوردنت اينجا؟
ميگه: خودمم نميدونم! من يه ساندويچ فروشي دارم؛ بعد از انقلاب چند نفر يک عکس آوردند تو مغازه گفتند: اين عکس رو بزن روي ديوار! عکس امام بود، ماهم عکس رو چسبونديم...يه مدت بعد همونا يک عکس ديگه آوردند گفتند: اين رو هم بچسبون! عکس بني صدر بود؛ شيش ماه بعد چند نفر اومدند گفتند: عکس اون جاکش رو بيار پايين!
من پرسيدم کدومشون رو؟...که ديدم منو گرفتند آوردند اينجا... :|
ازش مي پرسند چرا آوردنت اينجا؟
ميگه: خودمم نميدونم! من يه ساندويچ فروشي دارم؛ بعد از انقلاب چند نفر يک عکس آوردند تو مغازه گفتند: اين عکس رو بزن روي ديوار! عکس امام بود، ماهم عکس رو چسبونديم...يه مدت بعد همونا يک عکس ديگه آوردند گفتند: اين رو هم بچسبون! عکس بني صدر بود؛ شيش ماه بعد چند نفر اومدند گفتند: عکس اون جاکش رو بيار پايين!
من پرسيدم کدومشون رو؟...که ديدم منو گرفتند آوردند اينجا... :|
No comments:
Post a Comment