ترجمه بخشی از مقاله عقیل دقاقله: ابعاد دیگری از کودتای نظامی مصر
از صفحه مهرک کمالی
فهمی هویدا یکی از روشنفکران و نویسندگان معتدل مصر در توضیح رویدادهای چند روز اخیر مصر می نویسد که: "مجموعه ای از گروه ها و احزاب مخالف و همچنین موافقان محمد مرسی به یک توافق رسیده بودند. این توافق دو محور اساسی داشت. اول برگزاری انتخابات پارلمانی که بر اساس آن دولت جدید شکل بگیرد. و دوم رفراندوم برای تداوم حکومت محمد مرسی تا پایان 4 سال. او توضیح می دهد که به این شکل هم مطالبات مخالفان برآورده می شد و هم آنکه رای ملت بود که مشخص میساخت محمد مرسی باید بماند یا برود. بخشی از مخالفان این موضوع را پذیرفته بودند. محمد مرسی هم این موضوع را تایید کرده بود و قرار بود تا بعداز جلسه با وزیر دفاع و نخست وزیر موافقت خود را اعلام کنند و نمایندگانی که قرار بود واسطه این اقدام شوند نیز مشخص شده بودند. اما در زمانی که جلسه مرسی برقرار بود، ارتش مهلت نداد و وارد کارزار شد". این نوشته روشن می سازد که ارتش تصمیم کودتا را گرفته بود اما به حضور آن پانصد هزار نفر در میدان تحریر نیاز داشت و به همین دلیل به محض روشن شدن بارقه هائی از حل مسالمت آمیز موضوع اینگونه وارد شد تا فرصت را از دست نداده باشد. تا کودتای نظامی به نام انقلاب مردمی انجام شود. چنین فرصتی تکرار شدنی نیود. نوشته فهمی هویدا برای آنانی که فکر می کنند آنچه در مصر می گذرد انقلاب مردمی است حائز اهمیت است. کودتای نظامی را توجیه نکنیم و برای آن دست نزنیم. مفاهیم بار معنائی خاص خود را دارا هستند. کودتای نظامی، کودتای نظامی است. گر چه نتایج و تبعات آن قابل مناقشه است
فهمی هویدا یکی از روشنفکران و نویسندگان معتدل مصر در توضیح رویدادهای چند روز اخیر مصر می نویسد که: "مجموعه ای از گروه ها و احزاب مخالف و همچنین موافقان محمد مرسی به یک توافق رسیده بودند. این توافق دو محور اساسی داشت. اول برگزاری انتخابات پارلمانی که بر اساس آن دولت جدید شکل بگیرد. و دوم رفراندوم برای تداوم حکومت محمد مرسی تا پایان 4 سال. او توضیح می دهد که به این شکل هم مطالبات مخالفان برآورده می شد و هم آنکه رای ملت بود که مشخص میساخت محمد مرسی باید بماند یا برود. بخشی از مخالفان این موضوع را پذیرفته بودند. محمد مرسی هم این موضوع را تایید کرده بود و قرار بود تا بعداز جلسه با وزیر دفاع و نخست وزیر موافقت خود را اعلام کنند و نمایندگانی که قرار بود واسطه این اقدام شوند نیز مشخص شده بودند. اما در زمانی که جلسه مرسی برقرار بود، ارتش مهلت نداد و وارد کارزار شد". این نوشته روشن می سازد که ارتش تصمیم کودتا را گرفته بود اما به حضور آن پانصد هزار نفر در میدان تحریر نیاز داشت و به همین دلیل به محض روشن شدن بارقه هائی از حل مسالمت آمیز موضوع اینگونه وارد شد تا فرصت را از دست نداده باشد. تا کودتای نظامی به نام انقلاب مردمی انجام شود. چنین فرصتی تکرار شدنی نیود. نوشته فهمی هویدا برای آنانی که فکر می کنند آنچه در مصر می گذرد انقلاب مردمی است حائز اهمیت است. کودتای نظامی را توجیه نکنیم و برای آن دست نزنیم. مفاهیم بار معنائی خاص خود را دارا هستند. کودتای نظامی، کودتای نظامی است. گر چه نتایج و تبعات آن قابل مناقشه است
No comments:
Post a Comment