قسمتی از كتاب کاش حقیقت داشت(*)
  مارك لوی

تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هرروز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتاد و شش هزار و چهارصد دلار پول می گذاره ولی دوتا شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول را به حساب دیگه ای منتقل کنی. هرروز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز می کنه. شرط بعدی اینه که بانک می تونه هروقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد. حالا بگو چه طوری عمل می کنی؟» او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا" ..... «همه ما این حساب جادویی را در اختیار داریم: زمان. این حساب با ثانیه ها پر می شه. هرروزکه از خواب بیدار میشیم هشتاد و شش هزار و چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که می خوابیم مقداری را که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم. لحظه هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هرروز صبح جادو می شه و هشتاد و شش هزار و چهارصد ثانیه به ما میدن. یادت باشه که من و تو فعلا  " از این نعمت برخورداریم ولی بانک می تونه هروقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده  ".  اما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل می کنیم و غصه می خوریم. بیا اززمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم.

********************

(*)قبل از هرچیز از کامبیز عزیز واسه فرستادن این متن متشکرم. دوما, میبایست اذعان داشت که از این گونه مطالب  که هی به ملت نقب میزنند که  مثلا "از زمان حال استفاده میبایست کرد و دم را غنیمت شمرد "..."دوستان و اقوامتون رو ببوسید و بهشون بگید دوستشون دارید " و....بلا بلا بلا...(بیک کلام بینش ماتریالیستی از نوع خیامی اش از دنیا )...تا دلتو  بخواد تو فضای مجازی فراون شده !! من یکی در ده سال گذشته, بدون اغراق ,بیش از 20 نوع از این گونه مطالب رو از دوستان عزیزم به زبانهای فارسی, انگلیسی و اسپانیائی دریافت کرده ام. بیشترشون هم با اسلاید شو از مناظر زیبا و موسیقی ملایم و رمانتیک همراه میباشد...!!خلاصه کلام بایستی بگم که از قرار بالاخره دو زاری آدما داره میفته که این دنیا ابدی نیست و بعضی اوقات خیلی زودتر از اونی که خیال میکنی اجل به سراغت میاد و بقول قدیمیها زرتت قمصور میشه ...اما چشمتون روز بد نبینه و  متاسفانه ,مثل خیلی چیزای دیگه تو این دنیای وانفسا ,اکثر آدما به این شیوه و با این بینش به دنیا و زندگیشون نگاه نمیکنند و کماکان سابق بر خلاف این نصایح  عمل میکنند....!! بیک کلام غرق در دنیای روزمره شون( یا بهتر بگم روزمردگی شون) به روز را به شب رسوندن و شب را به روز مشغولند ....ساده تر بگم از حرف تا عمل فرسنگها فاصله است ....!!

*******

باری ,سخت کوتاه , البته ناگفته نماند, و امر بر خود شیفتگی نباشد, من یکی تو اون دسته اقلیتهائی هستم که همیشه مخلص خیام بوده و درعمل نیز با فلسفه او زندگی ام  رو گذرونده ام....از حداکثر وقتم به نحو احسن استفاده کرده و میکنم....از زندگی در کشورهای مختلف و فراگیری زبان  بگیر تا  سفر کردن, غذاها(گیاهخواری البته) و میوه جات  گوناگون را چشیدن ,دیدن فیلم و رفتن به تئاتر و کنسرت (عمدتا خیابونی در کشورهای "جهان سوم "),خوندن مطالب گوناگون ....و مهمتر از همه وقت گذاشتن با عزیزان و نزدیکان و لذت بردن از همنشینی با دوستان و رفقای خوب و بحث و جدل کردن و در مبارزات اجتماعی- سیاسی شرکت کردن و خاری تو چشم دشمنان شدن و بودن....و دست آخر به گشت زدن با دو تا سگهام روزی نیم ساعت و بازی با اونا و.....خلاصه کنم از هشتاد و شش هزار و چهارصد ثانیه روزانه ام کمال استفاده بهینه را برده و میبرم....شما هم سعی کنید مرد و زن و هم سکس گرا و....عمل باشید......حرف  مفت زدن که نشد کار ....دوستدار همه تون !!  

پیمان پایدار