Tuesday, April 15, 2014

کریمه : رای علیه امپریالیسم آمریکا


  پیمان پایدار
 *********************
شانزدهم ماه مارس 2014 بالاخره(1) منطقه کریمه در همه پرسی ائی بی سابقه, با اکثریت قریب باتفاق , رای به جدائی ازاوکراین و پیوستن به روسیه داد. و این خود باعث گردید تا خون اوباما را, بعنوان سردمدار و نماینده دولت ,هژمونیک سرمایه داری امپریالیستی آمریکا, بجوش آورده و با عربده کشی های آنچنانی, به خیال خام خویش, روسیه را-که علت پشت پرده تحولات کنونی میدانستند- تهدید به تحریم اقتصادی نماید!! زهی خیال باطل, توام با بیشرمی و وقاحت. انگار روسیه , که تا دیروز,تحت نام ا.ج.ش, برای تقریبا 4 دهه, در تقسیم غنائم دنیا با آمریکا شریک جرم محسوب میشده , بیدی ست که با این بادها بلرزد(2)!! باز, انگار"یادشان رفته" که روسیه, بعد از در هم پاشی تاریخی اش, خود جز یکی از سردمداران سرمایه داری مافیائی- نئو لیبرالی( با داشتن چندین میلیاردر بی سر و پا) میباشد و تازه میلیاردها دلار دارائی های مالی غرب در کشورش 'آب خنک میخورند' و اگر رقیب تاریخی شان, آمریکای جهانخوار(3), زیادی پا پیچشان شود میتوانند به "مصادره" آنها دست بزنند و بحران سرمایه داری جهانی را,که هنوز پس  از 6 سال کماکان بلای جان همگان گشته, وخیمتر گردانند .

باری ,بر گردیم سر اصل مطلب :هنوز 23 سالی بیش نگذشته که اوکراین,با 24 استان و 44 میلیون نفر جمعیت,که در ضمن در طی قرنها توسط قومهای گوناگون مورد تهاجم واقع شده(4), بعنوان کشوری مستقل تاسیس گردیده است .حال آنکه امروزه بدو بخش'تمایل' نشان میدهد : بخش غربی که روستائی نشین ,کاتولیک مذهب و اوکراینی زبان میباشد گرایش بسمت و سوی اروپا غربی دارد و بخش شرقی آن صنعتی, ارتدکس مذهب, و روسی زبان که قلبش برای, شرق اروپا, روسیه می تپد. حتی نام این کشور نشانی از 'شکستکی' در خود دارد: در زبان روسی, اوکراین بمعنی 'سرزمین مرزی' و در زبان اوکراینی 'وطن' خوانده میشود .
 
 نا گفته نماند "نظم نوین جهانی" تحمیل شده توسط واشنگتن(که در حقیقت همان نظم سابق سلطه میباشد ولی اینبار بگونه تک قطبی) با ترک برداشتن در اوکراین میرود که دستیابی به منابع وسیع نفت و گاز جهان را ,که خود روسیه سهم عظیمی از آنرا در دست دارد و ترانزیتی میباشد برای حمل این منابع به اروپای غربی, وسیله ای گردد برای مانور دادن هر چه بیشتر روسیه (5) در حیطه رقابت فی ما بین قطبهای سرمایه در منطقه و جهان .   

 در حقیقت, قسمت اعظم اوکراین در قرن نوزدهم میلادی به امپراطوری روسیه تزاری پیوست. و در ضمن سال پیش نیز, در پی جشن گرفتن 1025 سال از بدو ورود مسیحیت به کی اف, در سال 998, پوتین چنین گفت: "ما از یک قماش مردم هستیم, با یک غسل تعمید مشترک ". در سال 2008 نیز(6), در گردهم آیی پیمان نظامی ناتو در بوخارست-مجارستان, پوتین به جورج بوش پسر گفته بود:"اوکراین کشوری مصنوعی میباشد که در دوران اتحاد جماهیر شوروی به واقعیت پیوست". 

در سخنرانی اش نیز در پارلمان روسیه, برای قانونی کردن و چسباندن کریمه به فدراسیون روس, پوتین در پاسخ به جان کری, وزیر امور خارجه یانکی امپریالیسم ,که روسیه را به تهاجم نظامی به اوکراین متهم نمود, گفت:"این اولین باری خواهد بود که تهاجمی بدون انداختن تیری صورت میگیرد". او, بدون شک, به برخی از خاطرات تاریخی (7) اشاره میکرد.

سخن کوتاه: مسئله پشت پرده همانا کشیدن خط لوله طولانی , و بردن نفت و گاز روسیه, به کشورهای بالکان میباشد .این پروژه عظیم که در دسامبر سال پیش بودجه 56 میلیارد یوروئی بخود گرفته,اوکراین را- که اقتصادش به ورشکستکی کامل  کشیده شده - به حاشیه میراند. روسیه, پوتین, در چند روز گذشته اولتیماتومش را در گران فروختن و پیشاپیش گرفتن پول نفت و گاز را از اوکراین مطرح نموده است .
اینکه آمریکا و هم پیمانانش در ناتو(عمدتا آلمان, که ستون اقتصادی 27 کشور اروپائی با واحد پول یورو محسوب میشود) با کمک ناچیزشان خیال از سر برداشتن  بحران اخیر اقتصادی, با چاشنی شدید سیاسی ,اوکراین میکنند خیالی خام بیش نمی باشد .چرا که تا خرخره زیر بار فشار شدید اقتصادی فرو رفته اند. بقول معروف این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست. بحران مالی میرود که به بهمنی سنگین تبدیل شده و در سراشینی اش ,مجددا , کمر خیلی از کشورها-منجمله اوکراین- را بشکند .


پایان
*******************************

(1) صد البته این در روندی اجتناب ناپذیر(در پی دخالتهای ممتد آمریکا در امورات داخلی اوکراین و هل دادنش برای گسستن رابطه تاریخی اش با روسیه و پیوستنش به پیمان نظامی ناتو و در چند هفته گذشته با حمایت بیشرمانه شان از فاشیستهای اوکراینی که در کابینه جا باز کرده بودند) بالاخره به نقطه عطف خویش رسید. لازم  است یادآور شویم که اوکراین از دهه دوم قرن بیستم ,در پی "انقلاب اکتبر 1917", و در جنگ با سفیدهای ضد انقلاب -به رهبری ارتش انقلابی رفیق آنارشیستمان نستور ماخنو,هر چند در پی خیانت لنین اقتدارگر و ترتسکی جانی به قول و قرارهایشان عمل نکرده و ماخنو مجبور به ترک کشورش شد-در سال 1922 بعنوان یکی از بنیانگذاران "اتحاد جماهیر شوروی"به اصطلاح سوسیالیستی قلمداد می گردید و تا سرنگونی و تکه تکه شدنش در دهه 1990 همچنان پابرجا بود .خود کریمه نیز حتی قبل از آن برای سالیان سال تحت حاکمیت  روسیه تزاری قرار داشته است .

(2)مگر دولت روسیه ایران ملاهاست که همانطور که( بخاطر بسر آمدن تاریخی دوران دیکتاتوری امپریالیستی شاه مزدورشان) سرکار آوردند دمشان را بگیرند و بیرون اندازند !? (کما اینکه تحریم ایران بالاخره رژیم ملاها را به زانو در آورده و مجبور به دریوزگی آنچنانی انداخته است . هر چند من شخصا معتقدم همین رژیم آخوندی کماکان بهترین آلترناتیو امپریالیسم آمریکا در منطقه میباشد و به این زودی ها از شرشان خلاص نخواهند گشت. اسلامیزه کردن منطقه, نابودی زیر بنای عراق و افغانستان و... جنگ زرگری - نعمتی در پاکستان و....به نفع این مرحله ازسرمایه داری جهانی میباشد. مگر که جنبشی آنچنانی در ایران پا بگیرد و بساط جانیان قرون وسطی آخوندی پاشنه آشیل آمپریالیسم گردد) .
 
(3) دوازدهم آوریل ,در همینجا, مقاله ای از 'پیتر کونیگ' درج کردم که سخن از اقدام بی نظیر و تاریخی روسیه مبنی بر فروش نفت و گازش در بازارهای جهانی با پول کشور خودش-روبل- میکند و این خود مشت محکمی است بر پوزه امپریالیسم آمریکا.چرا که دلار از پایان جنگ دوم جهانی تا به امروز واحد پول جهانی بوده و قدر قدرتی مینموده و این خود زنگ شروع پایان هژمونی امپریالیسم آمریکا در دنیای سرمایه داری جهانی میکند.(همانطور که بر همگان آشکار گردیده علت اصلی تهاجم امپریالیستی به عراق و سرنگونی رژیم منفور صدام همانا اقدام مذبوحانه اش به فروش نفت به یورو بود که این خوب حرص سردمداران آمریکا را در آورد . در مورد قذافی, دیکتانور لیبی, نیز از آنجائی که نفتش را به طلا میفروخت و نه دلار طرح سرنگونی او را نیز بالاخره عملی نمودند و مانند 'سگی' او را بدست لاتهای هم کیش ولایت وقیح دادند و به وضع شنیعی کشتند). 'Peter Koeing' 

(4)  از سال 882 میلادی اوکراین فدراسیونی بود از قومهای اسلاو در زیر چتر شاهنشاهی ' روریک', نامور  وایکینگ تبار , که مرکزش در شهر ' نووگورود ' مستقر بود. فرزندان روریک بعدها پایتخت را به ' کیف' تغییر دادند, و با آنها سلسله تبار تزارهای روس تاسیس گردید . مسکو بخشی از این فدراسیون بود . کریمه در آنزمان قلمرو مغولان طلایی , فدراسیونی از مردم تاتارهای اتمیزه شده امپراطوری مغول, برهبری چنگیز خان , بود . 
 Rurik  / Novgorod

در سال 1689اوکراین به منطقه مستقل  قزاق ها,کومونیته اسلاو, که علیه لهستانی ها و لیتوانها می جنگیدند, نامگذاری شد . اول هم پیمانان عثمانی ها بودند و بعدها مسکو .
خانات کریمه( 1783- 1441) کشوری اشغال شده توسط تاتارها بود,که توسط فرزندان چنگیز خان اداره میشد . آنها تحت قیمومیت عثمانی ها بودند.
 
از 1795 اوکراین برای سالیان سال(تا 1922) تحت اشغال کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی بود تا زمانی که بین امپراتوری روسیه، خانه هابسبورگ و پروس تقسیم گردید .کریمه در سال 1783 ,در پی جنگ روسها با ترکیه- عثمانی با ارتباط دادنش به مدیترانه ,به امپراطوری روس وصل گردید .
 

(5)در اینجا من با امانوئل والرستاین, بعنوان یکی از 4 بنیانگذار مکتب "تئوری سیستم جهانی",همسوئی ایدئولوژیک دارم. او بدرستی مطرح میکند که روسیه در روندی به دامان اروپا خواهد پیوست و یکی از سه قطب سرمایه داری جهانی خواهد شد. دو قطب دیگر یکی خود آمریکا و دیگری در آسیا برهبری چین/ژاپن/کره خواهند شد!! 
Emmanuelle Wallerstein:World System Theory
چین نیز, با رشد بی نظیر و بی سابقه سرمایه داری وحشیانه اش در 42 سال گذشته, خواهان هر چه بیشتر منابع نفتی و گازی, از هر کجا که بدستش برسد, میباشد. در همان مقاله فوق الذکر, پیتر کونیگ, سخن از باز کردن مجدد جاده ابرشیم توسط چین و داد و ستد تجاری وسیعی فی ما بین آلمان, روسیه و چین میکند . گسترش این قطب تجاری سرمایه, خود ضربه مهلک دیگریست بر پیکر زخم خورده اقتصاد امپریالیسم آمریکا.

 (6)ناگفته نماند برای ما آنارشیستها مقوله 'ملت-دولت' ,بمانند تمامی پدیده های اجتماعی, یک مقوله تاریخی میباشد.همانگونه  که در مقطعی , با نیاز, از "رشد و تکامل" جوامع بشری پا به عرصه وجود گذارده اند, در مرحله ای نیز, در آینده ,از بین خواهند رفت(ناگفته نماند اگر جهانی باقی بماند و با گرمی محیط زیست به نابودی نگرود!!) .صد البته, نه بخودی خود بلکه با مبارزه ای آگاهانه و همه گیر از طرف 'جهان وطنان آنارشیست' بوقوع خواهد پیوست. در حقیقت برای ما آنارشیستها مرزها میبایست از همین الان برداشته شوند و رفت و آمد مردم(با هرزبان و فرهنگی) بدون هیچگونه دخالتی آزاد گردند.طبعا این در شرایط کنونی, متاسفانه با وجود همه گیر ناسیونالیسم کور و عقبگرای کشور داران و حامیانشان- حتی توده های میلیونی ,خیالی بیش نبوده و امکان پذیر نمی باشد و منوط به  تبلیغ و ترویج پیگیر ما جهان وطنان آنارشیست, آنهم در روندی تاریخی, از همین حال در دستور کار میباشد .
  
(7)فراموش نکرده ایم که در قرن نوزدهم(در پی تهاجم نظامی به همسایه جنوبی اش مکزیک) آمریکا نیمی از آن کشور را ضمیمه خود گرداند:پنج ایالت کنونی کالیفرنیا, تکزاس, نوادا ,آریزونا و نیو مکزیکو!! دگر تهاجمات نظامی آمریکا در آمریکای مرکزی و جنوبی(ازدو بار به هائیتی گرفته تا  نیکاراگوئه, پاناما را از کلمبیا جدا گرداندن, کوبا (و فیلیپین در آسیا) را از مستعمرات اسپانیا قاپیدن.. و کودتاهای متعدد در گواتمالا ,برزیل, اوروگوئه, آرژانتین و شیلی...وحمایت از ضد انقلابیون کنترا ودخالت در نابودی "دستاوردهای" انقلاب نیکاراگوئه کردن و قتل عام توده ها در السالوادور از طریق مزدوران نفوذیشان در جنبش انقلابی دهه 80 قرن پیش ....و چند سال پیش دولت هندوراس را سرنگون کردن و بارها سعی در سرنگونی  چاوز پوپولیست-ونزوئلا-نمودن .... و اخیرا -تا به امروز- سعی به سرنگونی دولت دیکتاتوری مآب , میان مایه و بی خاصیت مه دورو ونزوئلا کردن... );جنگهای خانمانسوز در فیلیپین و اندونزی(تحت حمایت سازمان سیا در سالهای 1966-1965 به کشتن 750 هزار کمونیست توسط دولت دست نشانده اشان سوهارتو دست زدند) و نابودی ویتنام ,کامبوج و لائوس در سالهای 1975-1967 با بمبهای نپالم و.... همه و همه یادآور تلخ و اندوهگین دخالت های 140 سال گذشته امپریالیسم آمریکا میکند .(از سرنگونی دولت ملی مصدق فاکتور گرفتم!!). تازه خود اروپا نیز از تهاجمات نظامی فی مابین شان مبرا نبوده اند و جنایات هیتلر, موسولینی و فرانکو در 50 سال گذشته برگهای ننگینی به صفحات قطورکتب تاریخی جنایات بشری افزوده اند.خلاصه کرده باشم : تاریخ 2500 سال نوشتاری جهان اگر 100 سال روی "صلح" بخود دیده باشد خیلی "هنر نمائی" کرده است .

No comments:

Post a Comment