Friday, April 11, 2014

پل- لوران اسون

واژگان فروید Le vocabulaire de Freud


ترجمه دکتر کرامت موللی

چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه

قسمت پنجاه و دوم  

قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می2012
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
قسمت یازدهم تا چهاردهم در2م , 7م, 9 م و19 م ماه ژولای
قسمت پانزدهم در 29 ماه سپتامبر
قسمت شانزدهم تا بیستم و چهارم در 3م ,6م ,8م ,10م, 15م ,17 م, 21م ,26م و 30 ماه اکتبر
قسمت بیست و پنجم تا بیست و نهم در 1م, 6م , 12م ,15م و 24ماه نوامبر
قسمت سی ام و سی و یکم در 4 م و 30 دسامبر2012
قسمت سی و دوم و سی و سوم در 21 و 30 ژانویه 2013
قسمت سی و چهارم وسی و پنجم در 14 فوریه و 7 مارس
قسمت سی و ششم , سی وهفتم و سی و هشتم در اول و 14 و 28 آوریل
قسمت سی و نهم  و چهلم  در 14  و 29 ماه می
قسمت چهل و یکم  و چهل و دوم در 2م و 26 نوامبر 2013 
قسمت چهل و سوم و چهل و چهارم در 9م و 22 دسامبر2013
قسمت چهل و پنجم , چهل و ششم و چهل و هفتم در 6م و 20 و 27م ژانویه 2014
قسمت چهل و هشتم  و چهل و نهم در 17م و 28م فوریه 2014
قسمت پنجاه م در 11 مارس 2014
قسمت پنجاه و یکم در 8 آوریل 2014
************************************

Nevroseنوروز 
* اصطلاحی است که ویلیام کولن (1) در سال 1777 وارد کرد و بطور تحت الفظی به معنی "بیماری اعصاب" است . در روانکاوی نوروز(2) عبارت از تعارضی است نفسانی که از مکانیسم دفع امیال * منشا گرفته است .
1.William Cullen / 2.Neuroseبه آلمانی

**پسیکونوروز(3) از نوروزهای کنونی(4) که واکنشی بیش نسبت به حرمان های موجود در زندگی فعلی فرد نیستند, متمایز میشود, زیرا منعکس کننده تعارضاتی قدیمی است که به زندگی گذشته مربوط میشوند. نوروز دارای دو نوع مهم و اصلی است:از یک سو هیستری که از دیر باز ذهن آدمیان را به خود مشغول داشته بود و سرانجام توسط شارکو(5) مورد تجدید نظر قرار گرفت و از سوی دیگر نوروز وسواسی - اجباری که فروید به کشف آن نائل آمد.
3. Psychonevrose / 4. Nevroses actuelles  / 5.Jean-Marie Charcot

فروید مطالعات بالینی خود را بر اساس برداشتی که از نوروزها داشت,به رشته تحریر در آورد; از آن جمله اند مطالعه ای راجع به دختر جوانی به نام دورا(1), مطالعاتی چون مرد گرگ آذین(2) مرد موش آذین(3) و هانس کوچک(4)
1.Dora / 2. L'homme aux loups / 3. L'homme aux rats / 4. Le petit Hans

فروید نوروزهای انتقالی (5) را که درطول روانکاوی در رابطه بیمار با روانکاو ظاهر میشوند و شرایط بهبود او را با تکرار تعارضات گذشته فراهم میکنند, از نوروزهای نارسیسیک که منشا پسیکوز * را تشکیل میدهند, متمایز میسازد .
5. Nevroses de tranfert

نوروز حاصل تعارضی میان من*و این و آن نفسانی*است. در وهله اول ,این و آن نفسانی به نام مقتضیات خارجی دفع و از ضمیر آگاه رانده میشود , ولی بلافاصله تقاضای جبران خسارت میکند . جبران این خسارت ها از طریق عوارض بیماری و فانتسم های مختلف صورت میگیرد . نوروز در مقابل پسیکوز* قرار دارد و از لحاظ ساختمان و تشکل نفسانی کاملا از آن متمایز است .

***درعرف فروید, نوروز تنها به معنای بیماری نیست بلکه شاهدی است از تعارضاتی که در بطن آرزومندی های فرد به وجود می آیند. به قول فروید,"نوروز پدیداری بی معنی نیست" بلکه "شکلی از وجود نفسانی انسان است". میتوان آنرا بیماری تمنای آدمی دانست یعنی فرآورده ای پر معنی از ضمیر ناآگاه .

مراجع:
-نوروز و پسیکوز,از دست دادن واقعیت در نوروز و پسیکوز 1924

No comments:

Post a Comment