Sunday, July 8, 2012

در باره سریال تلویزیونی میرزا کوچک خان جنگلی و جنبش گیلان

با تشکر از رفیق فرشاد عزیز واسه فرستادن این متن به نه سخد
ییمان پایدار

**************************
 شبی تا سحر هم‌نشینی با «یار موافق»، نشاندمان پای سریال قدیمی کوچک جنگلی (به کارگردانی بهروز افخمی) که گذشته از حسرت ساخته نشدن سریال‌هایی این‌چنینی در دهه‌های بعدی؛ خوانده‌هایم از دو کتاب سردار جنگل (ابراهیم فخرایی) و شوروی و نهضت جنگل (مصطفی شعاعیان) را دوباره ریخت روی دایره و به این نتایج رسیدم:

یکم/ گذشته از یاغی و طاغی و دزد و رابین‌هود و بی‌سواد و خرافاتی و کمونیست و...
جدایی‌طلب و عامل روس و عامل عثمانی و عامل آلمان و این و آن خواندن جنگلی‌ها در منابع کم‌حوصله در اندیشه و مطالعه، واقعیت این است که مغزهای متفکر جنبش انقلابی جنگل و بعدتر جمهوری گیلان، در میان خود، نویسنده و روزنامه‌نگار و پزشک و روشن‌فکر داشتند و این‌ها نه در اقلیت که بخش مهمی از بدنه‌ی سیاسی‌اش بودند و سویه‌ی روشن‌فکری برخی از فعالان آن، در تسلیم و بعد، اعدام دکتر حشمت و یا گوشه‌نشینی میرزا حسین کسمایی قابل بررسی‌ست. نشر روزنامه، احداث کانال حشمت‌رود (نجات‌دهنده‌ی کشاورزی شرق گیلان)، تاسیس مدرسه در کسما و راه‌سازی نیز نشانه‌های خوبی برای بررسی این موضوع هستند.

دوم/ جنگل و جمهوری گیلان برابر با میرزا نبود و میرزا هم انسانی اسطوره‌ای نیست. اشتباه‌های رومانتیک میرزا که در تضاد با الزامات نبرد چریکی بود و نیز موقعیت جهانی که جمهوری گیلان در آن قرار گرفته بود و سرگذشت دیگر سران جنگل (هم‌چون دکتر حشمت یا احسان‌اله خان)، تنها در تحلیلی تراژیک قابل بررسی‌ست نه در تحلیلی سیاه و سپید و مبتنی بر وطن‌پرستی یا مذهب.

سوم/ ویژگی جالب این جنبش، انترناسیونالیست (به معنی جهان‌وطنی، و نه بی‌وطنی!) بودن آن است و این ربطی به آشنایی جنگلی‌ها با بلشویک‌ها ندارد. حضور افراد غیرایرانی در میان جنگلی‌ها، پیش و پس از ورود بلشویک‌ها به گیلان امری طبیعی بود. این نوع پذیرش همان‌قدر که ریشه در فرهنگ قومی گیلکان داشته، ریشه در آرمان‌های تجددخواهانه‌ی مشروطه و نیز موقعیت گیلان در تماس با جهان مدرن هم دارد.

چهارم/ هنگامی که والی گیلان برای کنترل عبور قشون روس از گیلان برای بازگشت به روسیه، از جنگلی‌ها درخواست کمک و حفظ امنیت گیلان را می‌کند و در مقابل جنگلی‌ها از او می‌خواهند که کنترل نظمیه به جنگلی‌ها سپرده شود، والی گیلان به اعتراض می‌گوید که این از اختیارات حکومت مرکزی‌ست نه شما! و نماینده‌ی جنگلی‌ها پاسخ می‌دهد: پس امنیت گیلان را هم خودتان تامین کنید، نه این‌که از جنگلی‌ها بخواهید! (که البته در نهایت، والی شرط جنگلی‌ها را می‌پذیرد).
این موضوع به خوبی رابطه‌ی جنبش جنگل و بعدتر جمهوری گیلان با حکومت مرکزی ایران را نشان می‌دهد. در چنین وضعیتی بحث از جدایی‌طلبی یا اصلاح‌طلبی میرزا، هر دو خنده‌دار است.

پنجم/ در سریال کوچک جنگلی و در صحنه‌ای نمادین، دکتر حشمت به عنوان نماینده‌ی جنگل به تهران آمده تا با میرزا حسن مستوفی‌الممالک (وزیر الوزرا) که مورد حسن نیت جنگلی‌ها بود مذاکره کرده و توضیح دهد که هدف جنگلی‌ها چیزی در خلاف جهت منفعت ایران نیست. پس از پایان بی‌نتیجه‌ی مذاکره و خداحافظی حشمت با مستوفی‌الممالک، وزیرالوزرا با لبخند به منشی خود می‌گوید: همین یکی را در پایتخت کم داشتیم. یک جنگلی!

منبع : سایت ورگ

No comments:

Post a Comment