Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون
واژگان فروید Le vocabulaire de Freud
ترجمه دکتر کرامت موللی
چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه
قسمت سیزدهم
قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
وقسمت یازدهم ودوازدهم در2م و 7م ماه ژولای2012 درج شده است
وقسمت یازدهم ودوازدهم در2م و 7م ماه ژولای2012 درج شده است
************************************
Imago ایماگو
*اصطلاح ایماگو را کارل گوستاو یونگ(*) در دگرگونی و سمبل های لیبیدو 1911 پیشنهاد کرده است و به رمانی به همین نام به قلم کارل اشپیتلر(**) ارجاع دارد.در عرف فروید ایماگو عبارت است از تصویری خیالی که فرد از نخستین مطلوبات آرزومندی خود برای خویش ساخته و پرداخته و آن را به صورتی ایده آل در آورده و با آن انطباق هویت کرده است .
(**) Carl Spitteler / (*) Carl Gustave Yung
**ایماگو مقوله ای دیرینه در سرگذشت فرد است که به حضور اولیه والدین مربوط شده و بدان ها حالتی برجسته بخشیده است . فروید تاثیرات بعدی آن را در تصویری که فرد از مربیان خود بدست می آورد, توصیف میکند. این مربیان در واقع جانشینی از صور خیالی والدین هستند که نه تنها پس از به وجود آمدن احساس مهرآکین* نسبت بدآنها ظاهر میشوند بلکه حاکی از بزرگداشت خاطره حسرت آمیز(*)آنهاست .
انتقال قلبی*بیمار نیز نسبت به شخص روان کاو* بازگشت همین ایماگو هاست.
(*) nostalgique
***این مفهوم نشان دهنده اهمیت غیریت غیر(*) در پیدایش و تکوین فاعل نفسانی است که به هیئت تصویری نفسانی ظاهر شده است .
(*) Alterite
مراجع:
در باب روان شناسی شاگردان دبیرستانی 1914 -
**************************
Le ca این و آن نفسانی
*اصطلاحی است که گرودک (1) در کتابی به همین نام به کار گرفته است. منظور او از این و آن نفسانی (2) نیرویی بود که در درون ما زنده است و حیات مان را اداره میکند, نوعی اساس و پایه ای ارگانیک و در عین حال نفسانی که ذات غیر شخصی وجود فرد را تشکیل میدهد . لفظ ای اس در آلمانی ضمیر اشاره غیر شخصی است ." این و آن" معادل فارسی آن است . نزد فروید عبارت است از ساحتی نفسانی که قطب رانشی (3) شخصیت آدمی را نشان میدهد .
** در مواضع مختلفی که فروید برای دستگاه روانی قائل است, این و آن نفسانی
بخشی است که عناصر اساسی را در کارکرد ضمیر ناآگاه به عهده دارد .مع الوصف نمی توان آن را با ضمیر ناآگاه یکسان دانست .فرامن یا نفس لوامه (4) نیز تا حدود قابل توجهی جزو ضمیر ناآگاه است و در مورد من نفسانی*نیز میتوان گفت که گرچه متقبل وجدان آگاه است, ولی در عین حال از این و آن نفسانی منشا میگیرد . بر خلاف دیگر ساحت های نفسانی, این و آن " واجد سازمان بندی خاصی" نیست,"قدرتی برای اخذ هیچ گونه اراده و تصمیمی ندارد" و "تنها مملو از انرژی حاصل از رانش هاست ". این و آن نفسانی فاقد موجودیتی اصولی است و در" تجزیه شخصیت نفسانی آدمی " کانونی بیش از رانش ها نیست .
(1)Georg Groddeck , Le livre du ca,1992 / (2) das Esبه آلمانی
(3) Pulsionnel / (4) Le surmoi
***فروید با ارجاع خود به مفهوم این و آن نفسانی نه تنها حقانیت ساحت رانش ها را به اثبات رسانده, بلکه از انتساب نیرویی غیرعقلانی و شیطانی بدان اجتناب ورزیده است .اگر این و آن نفسانی را به معنای جوهر و ذات اولیه نفسانیات به حساب آوریم ,در آن صورت میتوان گفت که عامل عمده ضمیر ناآگاه است,ولی در عین حال نباید فراموش کرد که معنای خود را در تنش و کشمکشی که میان من نفسانی از یک سو و فرامن از سوی دیگر وجود دارد, به دست می آورد .
مراجع:
-من و این و آن نفسانی 1923
ادامه دارد: پیمان پایدار
**************************
No comments:
Post a Comment