پولدارها حتی پولدارتر میشن
The Rich Get Even Richer

مقاله ای از

استیون رتنر Steven Ratner

 نیویورک تایمز 26 مارس2012

نویسنده صفحه نظرات و مدیر اجرائی  دیرین در وال استریت
ترجمه از : پیمان پایدار 

*************************************************

آمار جدید نشان از اختلاف  شگفت انگیز بیشتری فی ما بین دارائی های ثروتمندان و دیگران میکند- و نیاز مبرمی  برای رسیدگی به این مشکل غم انگیز . حتی در کشوری که گاهی اوقات به نظر می رسد که به نابرابری درآمدها خو گرفته، این اختلافات واقعا خیره کننده است .

در سال 2010,در حالی که کشور(منظور آمریکاست-مترجم) در حال بهبودی از رکود  اقتصادی بود, 93 در صد از درآمد گیج کننده اضافی ایجاد شده در کشور در آنسال, در مقایسه با 2009- 288 میلیارد دلار(بیلیون به آمریکائی-مترجم) - به جیب یک در صد بالای مالیا ت دهندگان,آنانی که بیش از 352 هزار دلار در آمد دارند, ریخته شد. واین به معنای پرداخت میانگین 11.6 % در آمد اضافی برای هر خانواده در یکسال.


هنوزهم بیشتر و شگفت آورتر اینکه تا چه حد افراد فوق العاده ثروتمند سریعتر از صرفا ثروتمندها غنی ترشدند . در سال2010, 37 در صد از همین درآمدهای اضافی به فقط 0.01 درصد بالائی ها, به اندازه مجموعه قاشق چای خوری حدود 15 هزار خانوار با میانگین در آمد 23.8 میلیون دلار , سرازیر شد. این معدود خوش اقبالان شاهد اضافه درآمد 21.5 در صد بوده اند .

نود و نه(99) درصد افراد رده پائینی مقدار میکروسکوپی 80 دلار در سال 2010, پس از تعدیل نرخ تورم , به درآمدشان اضافه گردید . یک در صد رده بالا, که میانگین حقوقشان 1,019,089 دلار میباشد, 11.6 در صد اضافه در آمد داشتند .

این آمار جدید ,که توسط  توماس پیکتی و امانوئل سائز اقتصاد دانان فرانسوی از برگه های مالیاتی استخراج شده, همچنین نشاندهنده اینست که رده های بالائی
بیشتر احتمال دارد که ثروت شان را خود در بیاورند تا اینکه به ارث برده باشند . 
این بهیچ وجه تعجب انگیز نمی باشد: رشد سریع صنایع جدید آمریکائی- از تکنولوژی گرفته تا خدمات مالی - نیاز به کارگران بسیار تحصیل کرده و ماهر را افزایش  داده است. هم زمان، صنایع قدیمی مانند تولیدات (مانوفاکتور) به کارگیری   کمتری از کارگران (یقه آبی) دست میزنند .

نتیجه؟ پرداخت شهریه برای تحصیلات عالیه 15.7 در صد در 32 سال گذشته, پس از تعدیل نرخ تورم , بالا رفته است. در حالی که در آمد کارگر بدون دیپلم دبیرستانی 25.7 در صد , درهمین مدت مشابه, کاهش یافته است .

دولت نیز نقش خود را بازی کرده است, به خصوص کاهش مالیاتی جورج دبلیو بوش ، که، در میان چیزهای دیگر، به ثروتمندان 15 درصد مالیات بر سود سرمایه و سود سهام اهدا نمود . این همان ماده ای است که باعث شد منشی وارن بافت(یکی از ثروتمندترین افراد آمریکا و جهان-مترجم) در صد بالاتری از مالیات را بپردازد تا او .

بالنتیجه, یک در صد بالا در هر بهبودی اقتصادی در دو دهه گذشته
 تدریجا با شرایط بهتری روبرو بوده است . در دوران گسترش (اقتصاد کاذب -مترجم )کلینتون, 45 در صد ازکل منافع درآمد به 11% بالائی ها سرازیر گردید; در دوران بهبودی بوش , این رقم 65 % بود; و حالا(دوران اوباما-مترجم) 93 % میباشد .



همانقدر که علل رشد نابرابری ها بهتر شناخته شده، همینطور خطوط حل مشکلات: آموزش و تعلیم بهتر, سیستم مالیاتی عادلانه تر, کمک برنامه های بیشتر برای اقشار و طبقات محروم در جهت تشویق تحرک اجتماعی مورد نیاز برای فرار آنها از پله پائین , و غیره .

دولت ,البته, نمیتواند کاملا پاسخگوی بعضی از چالش ها, بمانند جهانی شدن , باشد اما میتواند کمک کند .

تا پایان آخر امسال مهلت های پایانی چندین  قوانین پیچیده فشار زیادی بر کنگره وارد خواهد آورد .مهمترینشان, تمامی کم کردنهای مالیاتی بوش(پوئن دادن بنفع پولدارها-مترجم) پایان میابد . اگر کنگره کاری نکند, نرخ مالیات به بالاتر، قبل از سال 2000، سطح دوران کلینتون، باز می گردد . بعلاوه,1.2 تریلیون دلار کاهش خودکارهزینه ها که با شکست آخرین تلاش برای کاهش دادن کسریهای دولتی در چرخه بوده اند به عمل در خواهد آمد .



تا کنون، چشم انداز برای پیشرفت در بهترین حالت نگران کننده و در بدترین حالت  وحشتناک است . در اوایل این هفته محافظه کاران کنگره از پختن آش ناگواری مبنی بر پرده برداری از کاهش های مالیاتی به شدت پس رونده, بزرگ اما نامشخص در کاهش هزینه های اختیاری (رده ای مهم که شامل آموزش و پرورش، ساختار زیر بناهای اقتصادی و تحقیق و توسعه), وآسیب پذیر کردن برنامه های اختصاص داده شده به بهبود وضع اقشار پایینی جامعه، از جمله بیمه بیکاری، کوپن غذا، اعتبار مالیاتی بر درآمد و بسیاری دیگر خبر دادند .

سیاستهای از این قبیل مشکل نابرابری درآمد ها را,که بیشترین نیاز به تعمیر و ترمیم را دارند, تشدید خواهد کرد. لایحه پیشنهادی دموکراتها درهفته آینده تقریبا مطمئنا جذاب تر خواهد بود. و به اعتبار خود، رئیس جمهور اوباما با فصاحت در مورد نیاز برای رسیدگی به این مشکل صحبت کرده است.اما با اقلیت بودن دموکراتها در مجلس موسسان و انتخاباتی که درشرف تکوین است, گذشتن این لایحه بعید بنظرمی آید .



تنها راه برای جبران عدم تعادل درآمد همانا اجرای سیاست هایی میباشد که در جهت  برگرداندن نیروهایی که باعث ایجاد آن در وحله اول شدند . این بدین معنی میباشد که بگذاریم تاریخ کاهشهای مالیاتی بوش( کمک مضاعف -مترجم) برای ثروتمندان سپری شود و به برخی از برنامه ها ئی که نمایندگان جمهوریخواه مجلس موسسان خواهان قطع آن هستند پول اضافه کنیم .اجازه دادن ادامه این اختلاف در آمد ها هم سیاست بد اقتصادی است و هم سیاست بد اجتماعی . ما به در رده های پایین اجتماع برای تحرک عادلانه و بهبود اجتماعی مدیون می باشیم .

پایان