آیا بیطرف بودن در مسائل سیاسی معنائی داره !؟_

 

بعضی از آدمها,عمدتا از طبقه متوسط- و نه لزوما پولدار و بی غم, ناراحت میشن که باهاشون از سیاست حرف بزنی و بلافاصله میگن   " من نظری ندارم.... اصلا به سیاست کاری ندارم  " !! منم بلافاصله بهشون میگم پس برو خودتو با سریالهای پوچ تلویزیونی و رویاهائی که بهت میفروشن مشغول کن و وقتت رو به بطالت بگذرون... و در ضمن   " دعا کن   ", چرا که واقعیات تلخ بالاخره خودشو بهت میرسونه و بیخ  خه ره تو میگیره!! به زبونی ساده تر گفته باشم, همه این حرفها راجع  به بیطرف بودن خزعبلاتی بیش نیست... همه چیز رنگ و بوی سیاست داره... از مالیاتی که میدی هر وقت که میری چیزی بخری تا وقتی که سری میزنی به  بانک... و میبینی ارزش دارائی های ناچیزت پائین اومده ...و یا وقتی میخوای بری سفر و مجبوری پاسپورت بگیری و مقدار ارزی که بهت تعلق میگیره رو کم کردن....خلاصه, هر وقت میگی " من موضعی ندارم  " هم خودش موضعی ست سیاسی ه....بی طرفی بی معناست... بقول یه معلم آنارشیستی که تو دانشگاه بوستون ( تو سالهای 1981-1983) داشتم , هاوارد زین , که تو یکی از کتابهاش - که تیترش هم بود- نوشته بود   " تو نمیتونی تو قطاری که در حال حرکته بیطرف باشی " !!.... خلاصه داری غیر مستقیما از حاکمین و برنامه هاشون دفاع میکنی و این آغاز خیانت ه... هم به خودت , هم بچه ات , همسایت.... و کلا به انسانیت....  بیک کلام, الکی نمیشه حرف زد .

زنده باد مبارزه پویا و پیگیر علیه هر گونه ظلم و ستم و برای ساختن جهانی بهتر

زنده باد آزادی, برابری و فرهیختگی

زنده باد آنارشی

پیمان پایدار