Thursday, July 19, 2012

Paul -Laurent Assounپل- لوران اسون

واژگان فروید Le vocabulaire de Freud



ترجمه دکتر کرامت موللی

چاپ اول 1386, نشر نی , تهران
صد و بیست صفحه

قسمت چهاردهم

قسمت اول تا پنجم بترتیب در 6 م, 11م , 15 م , 18م و 31 م ماه می
قسمت ششم تا دهم بترتیب در 4 م, 8 م و 13 م و 18م و 29م ماه ژوئن
 قسمت یازدهم تا سیزدهم بترتیب در2م , 7م, و 9 م ماه ژولای2012 درج شده است

************************************

Acte(la mise en)به عمل گذاشتن

*منظور از فعل یا عمل (1) حرکتی است که در جهت غایت خاصی صورت گیرد و "توانایی یا استعدادی" را تحقق بخشد. عمل در کنار تصورات و احوال قلبی قرار گرفته سومین مقوله نفسانی را تشکیل میدهد . نزد فروید, عمل در کارکرد ناآگاه خود هم نوعی تخلیه انرژی است, هم شکلی از قبول واقعیت و هم بیانگر*رانشی
اجباری که به صورت تکرار ظاهر میشود .
(1) Agieren به آلمانی

** فروید عمل را به عنوان عارضه ای از امیال ناآگاه میداند و جزو اعمال سهوی قرار میدهد (2) . این گونه اعمال که به ظاهر تصادفی و سهوی میباشند, ناشی از انگیزه ای ناآگاه و "عمدی" و حاکی از موقعیت ضمیر ناآگاه در متحقق ساختن اغراض خویش هستند . Actes manques(Fehleistungen (2)

عمل صورتی است ويژه از" افعال نابهنگام در زندگی روزمره"(1) .افعال اجباری که گاه حالت مناسک و آداب شبه مذهبی را پیدا میکنند ,از مشخصات بارز نوروز وسواسی- اجباری(2)هستند و جزواعمال مترتب برعوارض این بیماری به حساب می آیند .
(1)اشاره است به کتابی از فروید به همین نام که به تحلیل و بررسی اشتباهات موجود در زندگی روزمره که بخ زعم او از امیال ناآگاه سرچشمه میگیرند میپردازد.Pychopathologie de la vie quotidienne) (2) Nevrose obsessionnelle


از نظر علم ماورا النفس,عمل را میتوان مانند احوال قلبی* نوعی تخلیه ناآگاه انرژی خواند . ولی ورای تخلیه  توهم آمیز انرژی که به اصل لذت تکیه دارد,عمل همواره در رابطه با واقعیت صورت می گیرد. فروید می نویسد: " حمل و نقل انرژی, که در دوران سلطه اصل لذت(نزد کودک) کار تخلیه نیروی مازاد را که از شدت یافتن تحریکات به وجود می آمد بر عهده داشت,اکنون در خدمت تغییر موثر واقعیت در آمده و به عمل تبدیل شده است ".

عمل , بعنوان رد و انکار اظهار کلامی محتویات ناآگاه, نوعی بازگشت به دوران "جادویی" کودکی است که تحت سلطه اصل لذت بوده است .

عمل, درهنگام درمان, به صورت تکرارظاهرمیشود , بدین معنی که حالت عارضه ای را پیدا میکند که جای تذکار و یادآوری گذشته را توسط بیمار میگیرد . و این هنگامی است که بیمار" عمل را جانشین تذکار میکند". لذا عمل در جهت رد و انکار احوال قلبی است و عاملی فعال را در مقاومت در مقابل کار روان کاوی تشکیل میدهد. این مکانیسم را میتوان "خاطره کور" خواند , چه عمل به صحنه گذاردن ناآگاه محتویاتی نفسانی است که راه اظهار وابراز خود را از طریق کلام نیافته اند . البته تجاوز از اصول حاکم بر درمان (1) توسط بیمارعملی است حاکی از انتقال قلبی*وی در رابطه با روان کاو .
(1) Passage a l'acte

ورای آن چه گفتیم, تکرار خود پدیداری نفسانی و عملی در رابطه با رانش مرگ است ,چرا که کار اصلی آن از میان بردن روابط منسجم و پرمعنایی است که در ضمیر آدمی وجود دارد .

*** گرچه معمولا سیستم فکری فروید را متکی بر تصورات و فانتسم های نا آگاه میدانند, در این جا در می یابیم که بر مسئله بغرنج عمل نیز اتکا دارد, چه آن را در تقاطع میان اصل لذت و اصل واقعیت میگذارد و به عنوان امری واقع (2) در مقابل کلام قرار میدهد . حال می بینیم که عمل نیز ممکن است مقوله ای ناآگاه باشد ,چه همان طور که گوته گفته است "در ابتدا عمل بود" .
(2)le reel

مراجع :
-بررسی علل اعمال نابهنگام در زندگی روزمره (3) 1904
-تصریح دو اصل مربوط له تحول روانی(4) 1911 
-تذکار, تکرار ,گذشت از معضلات (5) 1914

(3) S.Freud,La Psychopathologie de la vie quotidienne
(4) S. Freud,Formulation sur les deux principes de devenir psychique
(5) Rememoration,repetition ,Perlaboration

ادامه دارد: پیمان پایدار
**************************

No comments:

Post a Comment