اخلاق در عکاسی از فجایع و صحنههای تأثربرانگیز
در مورد آزمون ورودی به دانشکده عکاسی خبری نیویورک، یک لطیفه قدیمی وجود دارد، گفته میشود که یکی از سؤالها این است:
اگر حق انتخاب داشته باشید که عکسی از یک رن و فرزندانش در حال غرق شدن در یک رود بگیرید و برنده جایزه پولیتزر شوید یا اینکه این قربانیها را نجات بدهید، چه میکنید؟!
به این عکس نگاه کنید:
این عکس برنده جایزه پولتزر شده است و زوج جوانی را نشان میدهد که پسر دو سالهشان را در دریا از دست دادهاند.
عکاس این عکس «جان ال گرانت» است. این عکس در کتاب عکسهای برنده جایزه که توسط خبرگزاری آسوشیتد پرس منتشر شده است، چاپ شده است.
حالا خود را جای پدر و مادری بگذارید که هم غم از دست فرزندشان را دارند و هم روز بعد باید عکسشان را در صفحات روزنامههای معروف و با شمارگان بالا ببینند و به طور ضمنی متهم به اهمال در مورد کودکشان شوند، آنها با این عکس متهم میشوند که نتوانستهاند، نظارت دقیقی بر فرزندشان اعمال کنند.
بنابراین این عکس میتواند زاویه دیگری از دغدغههای اخلاقی کار خبری و عکاسی را به ما بنمایاند:
- آیا روایت رخدادهای پیرامون با عکس، همیشه اخلاقی است.
- آیا باید از انعکاس بعضی چیزها علیرغم جذاب بودنشان برای جامعه خودداری کرد؟
- تا چه حد یک عکاس حق دارد در شرایط سوژههای عکاسیاش مداخله کند؟
- آیا در کار خبر و انتشار عکس باید قوانین محدودکنندهای اعمال کرد؟
- آیا جایز است که حق عموم مردم برای دانستن و دیدن، باعث به خطر افتادن حریم شخصی افراد شود؟
ولیوبای هوپر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میزیست، او یکی از نخستین کسانی بود که عکسبرداری از فجایع انسانی را سوژه کارها خود قرار داده بود. یکی از کارهای او عکاسی از قحطی بزرگ «مدرس» هند بود.
در آن زمان هوپر، قحطیزدهها را به صورت گروهی به استودیوی خود میآورد و از آنها عکس میگرفت.
بعضی عقیده داشتند که این کار هوپر در حکم بهرهبرداری غیراخلاقی از رنج انسانهاست، اما برخی هم بر این باور بودند که اینگونه عکسها باعث افزایش آگاهی مردم و در نهایت تخفیف مشکلات مردم میشود.
اما زمانی که مشخص شد هوپر، بدون هیچگونه کمکی به این انسانها، شامل دادن غذا یا کمکهای پزشکی، آنها را از استودیو به محل زندگیشان برمیگرداند، میزان یکدلی و همراهی با هوپر کاهش یافت.
در مورد این عکس قبلا در «یک پزشک» خوانده بودید، این عکس را کوین کارتر در سال ۱۹۹۳ گرفته بود.
در این عکس کودک نیمهجانی در نزدیکی یک مرکز امدادرسانی در سودان دیده میشود. در این عکس لاشخوری در نزدیکی کودک به انتظار مرگ او نشسته است. گفته میشود که کارتر حدود ۲۰ دقیقه منتظر ماند تا لاشخور بالهایش را باز کند تا با گرفتن عکس در این لحظه، عکسش نمود بیشتری پیدا کند، اما وقتی که کارتر دید، انتظارش بیثمر است، به گرفتن عکس در همین حالت رضایت داد. لاشخور را دور کرد و محل را ترک کرد. روز بعد هم او از سودان رفت.
این عکس باعث آگاهی جهانیان از آنچه در سودان میگذشت، شد، اما در عین حال باعث در گرفتن بحثهایی در مورد محدودیتهای عکاسی و چرایی عدم یاریرسانی عکاس به کودک شد.
در ان زمان «سن پترسیورگ تایمز» در مورد این عکس نوشت که عکاس با تنظیم دقیق لنز و انتظار بیست دقیقهایاش، در حکم لاشخور دومی در صحنه بود.
کارتر دو ماه بعد از گرفتن جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۴، خودکشی کرد.
حالا به عکس دیگر نگاه کنید که «روهانی رابین» در سودان در سال ۱۹۹۸ گرفته است. در آن زمان دولت سودان، اجازه ورود کمکهای بینالمللی را داده بود. رابین این عکس را در پایین اردوگاه «اجیپ» گرفته بود، جایی که روزانه ۱۰۰ نفر، میمردند.
در عکس مردی غذای کودک قحطیزده را برداشته و در حالی که کودک چهار دست و پا به او مینگرد، در حال دور شدن است. عکاس اینجا باز هم ترجیح داده بود که با گرفتن عکس، حقیقت را روایت کند و نقش یک پلیس یا امدادرسان را برعهده نگیرد.
در سال ۱۹۸۹، در ورزشگاه هیلزبورو در شفلید انگلیس فاجعهای رخ داد. ۹۶ نفر مردند و ۷۶۶ نفر مجروح شدند. خیلیها به خاطر له شدن در اثر فشار جمعیت مردند.
آیا این عکسها ناراحتکننده باید منتشر میشدند؟
این عکس در سال ۲۰۱۰ در هاییتی گرفته شده است، عکاس آن پاول هانسن است و به خاطر این عکس برنده جایزه عکاسی خبری سوئد شد .
در این عکس پیکر نوجوان پانزده سالهای به نام «فابیند کریسما» دیده میشود. پلیس هاییتی سه گلوله به او شلیک کرده بود. جرم کریسما دزدیدن دو صندلی پلاستیکی و یک قاب عکس بود. پلیس در آن زمان برای متوقف کردن غارتگران بعد از زلزله هاییتی وارد عمل شده بود.
جالب است که عکاس دیگری به نام «لوکاس اولنیک» هم به خاطر گرفتن عکس دیگری از پیکر کریسما برنده جایزه عکاسی دیگری در کانادا شده بود .
اما ناتان وبر، عکس مبتکرانهتری گرفته بود، عکس از عکاسانی که خوشحال از پیدا کردن یک سوژه خوب، مشغول گرفتن عکس از پیکر کریسما هستند!
عکس وبر باز هم این سؤال را مطرح کرد که گرفتن چنین عکسهایی تا چه حد می تواند اخلاقی باشد، عکاسی از پیکر کریسما، حتی زمانی که خانوادهاش سر رسیدند و جنازه فرزندشان را بر دوش گرفتند، ادامه داشت.
منبع با تشکر ویژه از سامان صادقی
No comments:
Post a Comment