هوگو چاوز بدرک واصل شد
یک دیکتاتور پوپولیست دیگر نیز کم شد...تازه توده های گرسنه لم داده به چاههای نفت و گاز جنوب....و زندانیان شکنجه شده در سیاهچالهای ملایان در ایران هیچگاه همنشینی این مردک پر مدعا را با خامنه ای جانی و احمقی نژاد بیشرم فراموش نخواهند کرد...
باری, نباید فراموش کرد که هنوز از جوجه دیکتاتورهای فاشیست راست و به اصطلاح چپ خیلی تو این دنیا پیدا میشوند.....در میان به اصطلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز کم نمی آوریم از نام بردن رجوی ها ,نیم پهلوی ها , سازگارها , ماجدی ها , مدرسی ها و....که یکی از دیگری مشمئز کننده تر میباشند
تازه, چقدر انسان باید نادان باشد که انقلاب , یعنی تحول بنیادی و ریشه کن کردن ساختارهای استثمار و سرکوب, را مساوی با وجود نحس یک دیکتاتور و آقا یا خانم بالا سر بداند....و با مردن "رهبر" و "امام"شان(بمانند فرانکو ,استالین , خمینی , هیتلر و....چاوز... ) و یا انشعاب و تیکه پاره شدن "حزب"شان(بخوان دکان عطاریشان) و یا سر آمدن تاریخ مصرف حکومتشان میبایست فاتحه آن "انقلاب" را خواند....
خیر, انقلاب را اصلا با این کوتوله های "خدا"گونه کاری نیست ....انقلاب کار روزمره انسانهائیست که نه دستور از حکیم باشی ها میگیرن و نه متوسل به آیه و دعا و ثنا میشن.....انسانهائی که با آگاهی و شعور خویش , و با حس همدردی,همیاری و عشق بهم نوع صلانه صلانه( گاماس گاماس) خشت و آجرهای جامعه ای شورائی را با مشارکت همدیگر می چینند.... و بالطبع مدیران, رئیس و روئسا را برای همیشه به زباله دادن تاریخ میفرستند ....و آنروز جشن شادی و نوروز همگان است ...بشریت آزاد !!
زنده باد عشق - زنده باد انقلاب روزمره
زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment