Friday, June 8, 2012



من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم
که در آن هیچ انسانی
انسان دیگر را خوار نمی‌‌ش
مارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاه‌‌هایش را می‌‌آراید.
من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن
همه‌گان راه گرامیِ آزادی را می‌‌شناسند
حسد جان را نمی‌‌گزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌‌کند.

من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم
که در آن سیاه یا سفید
ــ از هر نژادی که هستی ــ
از نعمت‌‌های گستره‌‌ی زمین سهم می‌‌برد.
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر می‌‌افکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامیِ بشریت را برمی‌‌آورد

چنین است دنیای رویای من!


  لنگستن هیوز

   ترجمه : احمد شاملو

No comments:

Post a Comment