آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی اصلاح پذیر است !؟
اگر فقط دنبال جواب به این سئوال هستید بگذاید بدون رودر بایستی بگم که خیر,به هیچ وجه من الوجود!! آنان که همچنین شبه ای در ذهن توده ها ایجاد کرده و می کنند شیادانی بیش نیستند که بعظئا به خاطر" سر سختی شان" در مقابل جناح غالب در انتخابا ت" ( بخوان اتتصابات)آخرین دوره, به اصطلاح" رهبران" جنبش سبز خوانده می شوند
بقول شاملو عزیز که در مقابل "رهبر" تمامی این گوساله های اسلامی یعنی همان خمینی جلاد و دجال گفته بود:"عدوی تو نیستم انکار توام" در اینجا بدون هیج ابائی می گویم:سگ زرد برادر شغال است و تکرار تاریخ ریشخندی بیش نخواهد بود.پس ما را بخیر و اینان را به سلامت.آنقدر دموکرات هستیم که حتی بخاطر دستان به خون آغشته مو سوی و کروبی(در دوران "طلائی" امام شان) با یک انتقاد اصولی در درگاه-پیشگاه- زحمتکشان از قصوراتشان
بگذریم
هر چند کارل مارکس در جمله ای داهیانه به ما گوشزد میکند که:"انسان ها تاریخشان را خود می سازند,اما نه آنطور که دلشان می خواهد:نه تحت شرایطی که خود انتخاب می کنند بلکه آنی که پیدا می کنند,یعنی از گذشتگان بدستشان
رسیده.سنت همه نسلهای مرده بمانند کابوسی بر مغز زندگان سنگینی می کند"
اما در جائی دیگرنیز یادآوری میکند که:"اگر ساختن آینده و حل تمامی مسا ئل برای همیشه کار ما نیست,بیش از پیش آشکار است که در شرایط کنونی چه می بایستی انجام دهیم:منظورم اینست که می بایست انتقادی بیرحمانه به تمامی چیزهائی که موجود می باشد کرد.سنگدلانه به دو جهت که هم از رسیدن به نتیجه اش ترسی نداشته باشیم و هم اینکه کمی ترس از آنهائی که(قدرت هائی که) به جنگشان می رویم ".
بدیگر سخن: برای انقلابی بودن و عمل کردن (بخوان پراکسس:ادغام تئوری و عمل) نمی توان کاری کرد که نه سیخ بسوزه و نه کباب.شتر سواری هم دولا دولا نمیشه.تعارف هم کم کن و بر مبلغ افزا!! ما برای نا بودی تمامی دولت ها می جنگیم.با هیچ جناح از سرمایه هم کنا رکه نمی آئیم هیچ دستشان را هم رو کرده و تمامی ایدئولوژی هائی را که هم به نحوی از انوا ح آنان را لانسه کرده (بخوان توجیه) افشا می سازیم.ما برای جامعه ای میجنگیم که از سه عنصرسرمایه-دولت و دین مبرا باشد.با کسی هم شوخی نداریم.البته این هم کار امروز و فردا نیست.الکی هم دل خوش نیستم.نسل ها باید کار فرهنگی- سیاسی- اجتماعی کرد.ولی فی ما بین در بین خود و هم فکرانمان چنین رابطه ای را پایه گذاری کرده و میکنیم:بدون اقا بالا سر و دیکتاتوری و با مساوات کامل توام با عشق و همزیستی و همکاری متقابل. تا بلکه در عمل "حقانیت" و صحت تئوری انسانی مان را ثابت کرده باشیم
عمیقا معتقدیم که ابزار و هدفمان می بایست با هم همخوانی داشته باشند:بر خلاف مارکسیست ها که با بینشی مایکیاولیستی(لنینی)برای به قدرت رسیدن و بر قراری دیکتاتوری حزبی یشان به هر کثافتی دست زده و می زنند.تاریخ رامجداد بخوانیم و آن را حلقه گوشمان کنیم. سرمایه داری دولتی به اصطلاح جمهوری شوراها حالا شده لانه یک مشت نظامیانی که بر اقتصاد ورشکسته مواد مخدر و اسلحه تسلط دارند.چین مائو هم که اوضاعش بر همگان آشکاره و بوی گندش تمامی کره زمین را گرفته
با تشکیل انجمن های محلی تولید و مصرف(در تمامی حیطه ها و نه فقط غذا و پوشاک) پیش به سوی ساختن جامعه ای عاری از ستم طبقاتی- نژادی و سکسی.از لغط "جنسی" که تداعی جامه ای کالائی می شود آگاهانه پرهیز کنیم
زنده باد آزادی-برابری
پیش بسوی ساختن آنارشی در عمل
پیمان پایدار
No comments:
Post a Comment