Monday, February 28, 2011

آنارشیسم چیست ؟

آنارشیسم اسمی است که به اصول و یا تئوری (رفتار و امورات روزمره) زندگی در جامعه ای  که حکومت( دولت ) در آن متصور نشود,داده می شود.هماهنگی در چنین جامعه ای نه از طریق تسلیم به قانون و یا اطاعت از هر گونه اتوریته ئی(مسئولین امور),بلکه با توافق آزاد بین گروههای گوناگون,سرزمینی(اقلیمی) و حرفه ای به دست آمده است. این تاسیس آزادانه نه صرفا به خاطر تولید و مصرف,بلکه برای ارضای نیازها و آرمانهای( آرزوهای)نامحدود انسان متمدن می باشد.جامعه ای که بر مبنای این اصول رشد کند, انجمن های آزاد که پیش از این شامل تمامی فعالیت های انسانی بوده اند,با گسترش بیش از حد,خود را جایگزین تمامی امورات دولت خواهند کرد.آنها به عنوان تجسم شبکه در هم آمیخته و متشکل از انواع و اقسام گروهها و فدراسیون ها در درجه واندازه های مختلف,محلی, منطقه ای, ملی و بین المللی موقتا و یا کم و بیش دائمی-برای تمامی اهداف ممکنه:تولید, مصرف و تبادل ,ارتباطات, بهداشت, آموزش و پرورش, حمایت متقابل, دفاع از سرزمین, والا آخر, واز طرف دیگر برای ارضای هر چه بیشتر نیاز های علمی, هنری وادبی و اجتماعی خواهند بود.از این گذشته,چنین جامعه ای حاکی از تغییر ناپذیری نیست.بر عکس-همان طور که در سطح وسیع زندگی ارگانیک دیده می شود- هماهنگی نتیجه همیشه متغییر سامان یابی و باز سامانی موازنه ما بین نیروهای متعدد و متاثر خواهد بود.از آنجایی که هیچ کدام از نیروها از لذت حمایت مخصوص دولتی بر خوردار نیستند,این سامان یابی به صورت خیلی ساده تر به دست خواهد آمد.

 پیتر گروپوتکینPeter Kropotkin 

پیش گفتار(به نقل از "نه خدر":زمستان1380) :نه خدا -نه دولت- نه رهبر,پیش بسوی جامعه آنارشیستی

  همانطور که بر همگان آشکار است , تا زمانی که ستم طبقاتی (و دیگر ستم ها بر زنان .ملیت ها, نژادهای غیر سفید. هم سکس گرایان و سالمندان) وجود دارد مبارزه بر علیه آن(ان) نیز وجود خواهد داشت.در ایران این مبارزات بسته به زمان,اشکال    مختلف به خود گرفته (بخشا منشاء صلح آمیز ولی عمدتا قهر آمیز) و حامل ایدئو لو ژیهای متفاوت نیز بوده(از مزدکیان و دیگر جنبش های ما قبل از اسلام گرفته تا جنبش خرده بورژوازی میرزا کوچک خان جنگلی تا جنبش کمونیستی سلطان زاده ها, ارانی ها و احمد زاده ها....).اما هیچگاه حامل ایدئو لو ژی آنارکومنیستی نبوده.غرض از انتشار این نشریه(و حالا صفحه مجازی) عمدتا و مشخصا تبلیغ و ترویج این ایدئولوژی می باشد.بخصوص که انقلابیون "چپ و کمونیست" ایران و جهان همیشه و صد البته با تفکر تنگ نظرانه, انحرافی, سکتاریستی و اتوریته مآبانه (بخوان دیکتاتور مآبانه) از آنارشیسم کاریکاتوری ساخته(1) و به
 !  خیال خویش آن را "ایزوله" گردانیده.زهی خیال با طل

                                                                       ******
انسان آزاد به دنیا می آید,باید آزاد زندگی کند و آزاد نیز چشم از جهان ببندد.حال آنکه تمام ایدئولوژیهای غیر آنارکومنیستی(چه لیبرال ها و چه چپ های سنتی از م.ل گرفته تا مائو ئیست ها و ترتسکیست ها) دست و پای انسان آزاد را با هزار و یک بند اسیر می گردانند. از لیبرال ها چیزی نمی گوئیم چرا که بر همگان "آشکار" است.منظور و روی سخن ما در اینجا "چپ"ها  میباشند.اگروا قعا با صداقت و بدون هیچ گونه حیله و ریا و بقول معروف یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران بزنیم,بدون رو در بایستی باید گفت که اکثر "رهبریت" چپ های ایران(به جز انگشت شمار انسان وارسته که در هر سازمان و گروه و حزب موجود بوده و هست) انسان های نیمچه مذهبی(مسلمان!) و سنتی بوده اند که از چپ بودن جز نوشتن جملات زیبا و تحویل دادن پاراگراف های حفظ شده از متون کلاسیک پا فراتر نگذاشته اند.همین بس که با رجوع به نوشته های گروه ها و سازمان های که بمانند قارچ بعد از قیام پر شکوه ولی شکست خورده ‍‍1357 یک شبه روئیدند نظری بیافکنیم
  • اکثرا با گنده گوئی های همیشگی بین خود (رهبری) و "توده ها"(چه سازمانی و چه غیر سازمانی) دیوار چینی کشیده و خود را تافته جدا بافته می انگا شته اند.(2)این همان تفکر بورژوائی از بالا به پائین(هیرارشیک) بوده که ادعای مبارزه با آن را داشته اند!! البته این منوط به چپ های ایران نمی شود.حتی خود کارل مارکس در بر خورد اتور یته گو نه اش با باکونین,و مهمتر از آن لنین(و بلشویک ها) در روسیه که فراتر از مارکس,پس از به قدرت رسیدن ,در عمل به سرکوب کارگران و ملغی گرداندن شوراهای اصیل کارگری (از بهار 1918 تا مرگش 1923) همت گماشت(منجمله سرکوب ملوانان کرونشدات )  باید سخن گفت! آنها نیز مبرا از بقایای فرهنگ بورژوائی دوران خود نبودند و  متا سفانه نتوانستند گسست کامل از آن بکنند(که این از تئوری حزب پیشرو-ونگارد- نشئت میگرفت).در اینجا از ادامه لنینیسم که همان استالنیسم و ترتسکیسم که آن روی سکه استالنیسم می باشد و یا ما ئو و ما ئو ئیسم و پل پات و جنا یا تش در کا مبوج....فاکتور میگیریم.
سخن کوتاه:ذکر سه نکته  را در اینجا میبایست صریحا با خوانندگان و علا قمندان به کشف حقیقت,بخصوص آنهایی که در مبارزه بر علیه سیستم پو سیده و ارتجاعی سرمایه دا ری و تحقق جامعه بدون طبقاتی کمونیستی قدم بر میدارند,مطرح کنیم:(الف) در مکتب ما کیش شخصیت شدیدا محکوم می باشد.از تمامی تئوریسین ها و انقلا بیون جهان و ایران به درستی سخن خواهیم گفت.از آنها درس های لازم را گرفته و انتقادات خویش را نیز بدون هیچ ابائی اعلام خواهیم کرد. و یاد تمامی جان با ختگان راه آزادی,برادری و برابری(بخوان کمونیسم) را  گرامی میداریم.(ب) ما به جنگ بیرحمانه تمامی ادیان و مذاهب خواهیم رفت و مبارزه ایدئولوزیک مان را بدون استثنا(به خصوص با اسلام) اعلام میکنیم:از خمینی جلاد و باند قدیمی آن( بهشتی و با هنر)گرفته تا گردانندگان کنونی جو خه های دار اسلامی ( خا منه ای,رفسنجانی و خاتمی سنگسار کن....) و حال احمدی نژاد و باند حجتیه اش.....همه و همه را "سگ زرد برادر شغال " میخوانیم.دین افیون بشریت بوده و هست و تا محو آن از دامنه گیتی (رهائی  بشریت ) میبایست روزانه به جنگ آن رفت.طبعا با تمامی جریانات سیاسی و افرادی که با هر گونه توجیه آب به آسیاب جانیان مذ هبی قرون وسطائی  (در هر رنگ و لباس) بریزند خط کشی کامل داریم و آنها را بیرحمانه افشا خواهیم کرد:از مو سوی و کروبی گرفته تا سروش , گنجی, کدیور, سازگارا . نبوی و....(ج) جنگیدن برای رهائی بشریت در چهار چوب مبارزه سخت و سهمگین طبقاتی (کار و سرمایه)افت و خیزهای فراوانی دارد.ما به خوبی به آن واقف هستیم.از هیچ چیز ابائی نداریم و با هیچ کس و جریانی به سازش در نمی آئیم.از رفرمیسم در هر شکل و شمایلی بیزاریم و به سختی با آنان به مبارزه ایدئولوژیک خواهیم پر داخت.تنها کارگران و دیگر زحمتکشان ایران و جهان را حامی خویش میدانیم.و برای جامعه بلا فاصله کمو نیستی و بدون دو لت قدم بر میداریم .

 زیر نویس ها: (1)در فرهنگ لغات آنارشیسم به درستی ضد هر گونه اتوریته و دولت معنی شده! حال آنکه "چپ" های ایران و جهان آنرا به غلط و به تحریف هرج و  مرج میخوانند .  به نظر ما تنها تفاوت اساسی بین ایدئولوژی کمو نیستی و آنارشیستی ( که به یک تئورسین محدود نمیشود) هما نا کسب قدرت سیاسی-دولتی برای اولی و نفی آن از طرف دومی نهفته میباشد.البته در همین نکته به ظاهر کوچک "پیروزی و شکست" انقلابات سوسیالیستی و درک عمیق از مقوله انقلاب نهفته میباشد...(2)کمونیستها ی م.ل( مارکسیست-لنینیست ) چه در ایران و چه جهان با تفکر ما کیاولیستی از سیاست-هدف وسیله را توجیه میکند-حرکات مخفیانه و غیر دموکراتیک خویش را تحت لوای "نیاز جنبش",رهبری,اتوریته....و هزار و یک القاب بورژوامابانه به خورد "توده های" سازمانی داده و میدهند.

پیمان پایدار

Sunday, February 27, 2011

سر آغاز سخن!!



با سلام و درود به خواننده گان این صفحه(سایت مجازی)!!
نه سال پیش - در زمستان 1380 مطابق با 2001-2002 بنده نشریه  "نه خدر" - نه خدا, نه دولت و نه رهبر-را بعنوان اولین نشریه دو زبانه آنارشیستی-کمونیستی(آنارکومنیستی) در آمریکا  و شاید در کل خارج از کشور بنیان گذاردم.حال آنکه به خاطر مشکلات عدیده ,منجمله داشتن یک سر و چند سودا و پا پس کشیدن 4 نفر از رفقائی که داعیه آنارشیستی داشته ,ولی در عمل کم آورده بودند, فقط موفق به در آوردن چهار شماره در طی چهار سال(تا زمستان 1384 یا 2005) شدم .حال وقت آن رسیده که با تغییری هر چند جزئی اما با مسما در اسم, بنام " نه سخد" - نه سرمایه, نه خدا و نه دولت- و در حیطه مجازی بار دیگر کوله بار بر زمین گذارده را به دوش بکشم . 
در آن زمان و در شماره اول زیر عنوان سخنی با خواننده علت انتخاب اسم را چنین توضیح دادیم:"از آنجائی که آتئیست هستیم-وجود "خدا" به معنی "آفریدگار این جهان هستی" را منکر هستیم- "نه خدا" را آورده ایم.از آنجائی که آنارشیسم را تبلیغ و ترویج می کنیم-نا بودی هر گونه دولت,به معنای بالاترین ارگان سیاسی اجتماعی-"نه دولت" را بر گزیده ایم. و از آنجائی که رهبری فردی ,که به کیش شخصیت مبدل میگردد, و نفی تصمیم گیری جمعی میباشد مبادرت به آوردن "نه رهبر" کرده ایم. دست آخر و صد البته از آنجائی که مبلغ کمونیسم در درون جنبش آنارشیستی هستیم, بزبانی دیگر پیرو
متفکرینی چون
  کروپوتکین ,باکونین, مالاتستا ,اما گلدمن , برکمن و رکلس و....خود را " آنارکومنیست"  خوانیم" 

با توجه به اینکه ضدیت با سرمایه داری یکی از ارکان مهم ایدئولوژی ما می باشد "نه سرمایه" را جایگزین "نه رهبر"
 کرده و در این راستا  "نه سخد" متولد میگرد د.
با آرزوی پیروزی برای تمامی رفقا ی مبارز در کنار و همسوئی با زحمتکشان ایران و جهان و برای نابودی این مثلث شوم وبر قرار کردن آزادی واقعی بشریت به پیش!! 
پیمان پایدار