Thursday, July 30, 2015



 



Benjamin H. Freedman 1961 speech
سخنرانی صادقانه و رک و راست بنجامین اچ . فریدمن بر علیه صهیونیسم در سال 1961 : هتل ویلارد
Frankly speaking against Zionism in 1961: Benjamin H. Freedman speech at the Willard Hotel. Transcripts:http://www.sweetliberty.org/issues/israel/freedman.ht...
youtube.com

 

Wednesday, July 29, 2015


Tuesday, July 28, 2015

Che’s grandson: anarchist

نوه چه گوآرا : آنارشیست
Canek Sanchez Guevara
A short biography of Canek Sanchez Guevara,
grandson of Che.
 مختصری از زندگینامه 'که نک سنچز گوارا ' نوه پسری چه گوآرا
Canek Sanchez Guevara (1974-2015)
“My freedom is only valid if yours is too”.
آزادی من فقط موقعی معتبره که مال شما نیز باشه
 Canek Sanchez Guevara.
'که نک سنچز گوارا ' 
Canek Sanchez Guevara was the eldest grandson of Ernesto Che Guevara. Hildita Guevara was his mother and his father was Alberto Sanchez, a Mexican leftist. He was born in Havana on the 22nd May 1974. Canek means Black Snake in some of the old Mexican languages.


که نک سانچز گوارا بزرگترین نوه  ارنستو چه گوارا بود. هیلدیتا گوارا مادرش بود و پدرش آلبرتو سانچزمکزیکی چپگرا بود . او در 22 ماه می 1974 در هاوانا متولد شد.  'که نک' به معنی مار سیاه در برخی از زبان های قدیمی مکزیکی ست
 
As a child he lived with his parents in Milan and Barcelona, attending a Spanish-Catalan school in the latter city. He then lived in Mexico, returning to Cuba in 1986. He quickly became disgusted with the Castro regime and the way it persecuted writers, artists and others. He rejected the role that the regime were preparing for him as a high ranking military officer. He started dressing like a punk. He helped form a heavy metal band called Metalizer. One evening the secret police broke up a forbidden gig of the band, lobbing tear gas grenades into the crowd and subjecting him to a humiliating body search.
He began to offer vocal criticisms of the regime which obliged him to leave Cuba at the age of 22 in 1996. He returned to Mexico where several members of his family lived.




در کودکی او با پدر و مادرش در میلان و بارسلونا زیست, به مدرسه اسپانیایی- کاتالان زبان در شهر دوم رفت . او سپس در مکزیک زندگی کرد، و در سال 1986 به کوبا بازگشت . او خیلی زود از رژیم کاسترو ، بخاطر آزار و اذیت نویسندگان هنرمندان و دیگران، بیزار شد. او به قصد رژیم از برای آماده سازی اش به عنوان افسر عالی رتبه ارتش دست رد زد. شروع کرد به پوشیدن لباسهای پانکی (نوعی البسه که شامل شلوار ژنده و پاره پاره , تی شرت و موهای ژولیده و عجق وجق- مد بخشی از رفقای جوانان آنارشیست  چه در کشورهای مرکز و چه پیرامون- م ) او به تشکیل یک گروه موسیقی راک تند - متال - بنام متالایزر نیز کمک کرد. یک شب پلیس مخفی اجرای غدقن گروه مذکور را بهم زد , گاز اشک آور را به درون جمعیت حاضر انداخت و به شیوه تحقیر آمیزی به جستجوی بدنی او اقدام نمود .

او شروع به ارائه انتقادات علنی از رژیم کرد و در سال 1996/1375 مجبور شد کوبا را در سن 22 سالگی ترک کند. او به مکزیک , که در آن تعدادی از اعضای خانواده او زندگی می کردند, برگشت .

 
He was a writer, musician, photographer and talented graphic designer. He moved towards an anarchist position and wrote in the Mexican weekly Proceso in October 2004 that: “The Cuban revolution has given birth to a bourgeoisie, to repressive apparatuses meant to defend from the people a bureaucracy very distant from that same people. But above all it has been anti-democratic because of the religious messianism of its leader”. He was disgusted by “the criminalisation of difference, the means of persecution of homosexuals, hippies, free thinkers, trade unionists and poets” and the installation of “a socialist bourgeoisie…falsely proletarian”.




او نویسنده، نوازنده، عکاس و هنرمند با استعدادی در فن استعمال نمودار( طراحی گرافیک) بود. او بسمت موضع آنارشیستی گرایش پیدا کرد و در  اکتبر 2004 در هفته نامه مکزیکی "پروسه سو" (به معنی روند/ پروسه) چنین نوشت : "انقلاب کوبا موجب زایش طبقه بورژوائی گشته , دستگاه سرکوبگرش در دفاع از بوروکراسی حاکم بدور از توده ها و در مقابل همان مردم قد علم کرده است. اما مهمتر از همه بخاطر رهبری مذهبی گونه اش(بخوان  پرورش کیش شخصیت فیدل کاستره بعنوان فردی "خداگونه "- م)  ضد دموکراتیک بوده است". او منزجر شده بود از "مجرم شناخته شدن تفاوت ها (در شیوه نگرش و زیستن-م) ، آزار و اذیت همجنس گرایان، هیپی ها ، آزاد اندیشان، سندیکالیستها و شاعران" و تاسیس " سوسیالیست بورژوائی... پرولتاریای دروغین ".
 
He went on to say that: “All my criticisms of Fidel Castro start from his distancing from libertarian ideas, of his treason committed against the people of Cuba and the frightful system of vigilance established to preserve the State by crushing people”.


او چنین ادامه داد : "  تمام انتقادات من از فیدل کاسترو به دورى او از ایده های آزادیخواهانه بر میگردد , از خیانت او علیه مردم کوبا و تاسیس سیستم هراسناک پیگیری و خرد کردن مردم برای حفظ دولت ".


He was active in the Cuban Libertarian Movement in Exile for many years up to his death and wrote for Mexican literary reviews like Letros Libres and Milenio Semanal. Together with Jorge Masetti, a son of the Argentinean journalist of the same name who fought with Che in Argentina and died there, he wrote Les héritiers du Che, published in France in 2007, eyewitness accounts of their upbringing in Cuba and their developing disillusionment.




او برای سالهای زیادی در تبعید در جنبش آزادیخواهانه کوبا تا دم مرگش فعال بود و  برای مجله های بررسی های ادبی مکزیکی همچون  'لتروس لیبرز' (کلمات آزاد) و هفته نامه 'میله نیو سمه نل' ( هفته نامه قرن) قلم زد . همراه با  'خورخه مه سه تی', پسر خبرنگار آرژانتینی به همین نام که  با "چه" در آرژانتین مبارزه کرد و در همان جا فوت کرد ، 'خاطرات چه گوارا' را  نوشت، در فرانسه در سال2007  چاپ شد ، که گزارش عینی بزرگ شدن و سرخوردگی شان در کوبا میباشد .
 
He died in Mexico City on 21st January 2015 after heart surgery. Commenting on changes in Cuba some time before his death Canek noted: "Sometimes we tend to judge reality from our desires, and that's a problem. I would like to see changes in Cuba, but that is not happening. In the collective imagination of Cuba, change is associated with the death of Fidel Castro. The political system on the island has behaved like a monarchy, and Fidel has ensured a monitoring of the succession, and that delays any change. "




او در (شهر) مکزیکو سیتی در 21 ژانویه سال 2015 پس از عمل جراحی قلب درگذشت. او در اظهار نظری پیرامون تغییرات در کوبا مدتی قبل از مرگش چنین گفت : "گاهی اوقات ما تمایل به قضاوت واقعیت از روی خواسته هایمان داریم, و این خود مشکلی ست. من دوست دارم تغییراتی را در کوبا ببینم , اما این در حال شرف نیست . در تصورات جمعی کوبا, تغییر با مرگ فیدل کاسترو عجین میباشد. نظام سیاسی در جزیره بمانند سلطنت رفتار کرده است, و فیدل نظارت بر جانشینی  اش را تضمین کرده است , و این هر تغییر را به تاخیر می اندازد . "

Nick Heath-نیک هیت


ترجمه از پیمان پایدار

جنایات علی ابن ابی طالب (ملقب به "امام اول" شیعیان ) با مدارک مستند !!!


1- کشتار قبیله» بنی قریظه»:
علی پس از پیروزی بر قبیله» بنی قریظه» تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودال…ها بکندند و » علی» و» زبیر» در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)

2- کشتار خاندان «ازد»:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان «ازد» را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)

3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بقتل رسیدند.

4- نبرد «لیله الحریر»:
علی در نبردی بنام «لیله الحریر» در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)

5- کشتار» عبدالله خرمی و یارانش» :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)

6- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند » علی» و» خالد بن ولید» همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند.

(تاریخ
طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات2420.2265 ):
نقش علی در ترور مخالفان
1- ترور شاعری بنام» حویرث بن نقیذ»:
وی شتر دختران محمد «فاطمه» و «ام کلثوم» را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273) …

2- سر بریدن» مغیره» :
پیر مردی بنام «مغیره» که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)

3- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)

4- سر بریدن «نضر» و «عتبه» :
پس از شکست» ائیل» محمد به علی دستور داد که «نضر» پسر» حارث» را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام «الظیه» از میان اسرا «عتبه» پسر» ابی معیظ » به دستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)

5- سر بریدن «عتبه» :
مردی بنام «عتبه» که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103
ﺍﻟﻤﻌﺠﻢ ﺍﻟﻜﺒﻴﺮ ﺍﻟﻄﺒﺮﺍﻧﻲ: ﺝ 17 ، 165 . ﻣﺴﻨﺪ ﺍﻟﺤﻤﯿﺪﯼ ﺟﻠﺪ /2 ﺻﻔﺤﻪ 394؛ ﺳﻨﻦ ﮐﺒﺮﯼ ﺑﯿﻬﻘﯽ / ﺟﻠﺪ 6 / ﺻﻔﺤﻪ .58 ﻣﺴﺘﺪﺭﮎ ﺣﺎﮐﻢ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭﯼ / ﺟﻠﺪ 3 / ﺻﻔﺤﻪ 35؛ ﻣﻐﺎﺯﯼ ﺍﻟﻮﺍﻗﺪﯼ / ﺝ 1 ﺹ 205 . ﻣﺴﻨﺪ ﺃﺣﻤﺪ / ﺝ 42 / ﺹ 237؛ ﺳﻨﻦ ﺍﻟﻨﺴﺎﺋﻲ : ﺝ 11، ﺻﻔﺤﻪ 190 ؛ ﺍﻟﻜﺸﻒ ﻭﺍﻟﺒﻴﺎﻥ ﺛﻌﻠﺒﻲ: ﺝ 3 ، 343 ؛ ﺟﺎﻣﻊ ﺍﺻﻮﻝ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ / ﺝ /1 ﺹ 6175 . ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻻﻭﺳﻂ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ / ﺝ /6 ﺹ 209 ). ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﯿﻌﻪ : ﺇﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ( ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ) ﻋﺮﺿﻬﻢ ﻳﻮﻣﺌﺬ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻌﺎﻧﺎﺕ، ﻓﻤﻦ ﻭﺟﺪﻩ ﺃﻧﺒﺖ ﻗﺘﻠﻪ ﻭ ﻣﻦ ﻟﻢ ﻳﺠﺪﻩ ﺃﻧﺒﺖ ﺃﻟﺤﻘﻪ ﺑﺎﻟﺬﺭﺍﺭﯼ . ( ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻻﺣﺎﺩﯾﺚ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﺮﻭﺟﺮﺩﯼ/ ﺟﻠﺪ /12 ﺻﻔﺤﻪ 148 ؛ ﺗﺬﮐﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﻬﺎﺀ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ/ ﺟﻠﺪ /9 ﺻﻔﺤﻪ 154 ؛ ﺗﻬﺬﯾﺐ ﺍﻻﺣﮑﺎﻡ ﺷﯿﺦ ﻃﻮﺳﯽ/ ﺟﻠﺪ /2 ﺻﻔﺤﻪ 173 ؛ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﺍﻟﺸﯿﻌﻪ ﺣﺮ ﻋﺎﻣﻠﯽ/ ﺟﻠﺪ 15 ﺻﻔﺤﻪ 147 ﻭ ﺟﻠﺪ 1 ﺻﻔﺤﻪ 44 ﻭ ﺟﻠﺪ 11 ﺻﻔﺤﻪ 112 ؛ ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﻤﺪﺍﺭﮎ ﺧﻮﺍﻧﺴﺎﺭﯼ/ ﺟﻠﺪ 3 / ﺻﻔﺤﻪ 363 ؛ ﻓﻘﻪ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺎﺩﻕ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ/ ﺟﻠﺪ 20 / ﺻﻔﺤﻪ 100 ؛ ﻗﺮﺏ ﺍﻻﺳﻨﺎﺩ ﺍﻟﺤﻤﯿﺮﯼ ﺍﻟﻘﻤﯽ / ﺻﻔﺤﻪ 133 ) ﻭ ﺩﺭ ( ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﺋﺪ / ﺍﻟﻬﯿﺜﻤﯽ / ﺟﻠﺪ 6 / ﺻﻔﺤﻪ -141 ﺍﻋﯿﺎﻥ ﺍﻟﺸﯿﻌﻪ / ﻣﺤﺴﻦ ﺍﻻﻣﯿﻦ / ﺟﻠﺪ 3 / ﺻﻔﺤﻪ 303 )

Monday, July 27, 2015

The Real Reasons For the Iran Agreement : Paul Craig Robertsدلایل واقعی برای توافق فی مابین آمریکا با ایران : پاول گرک رابرتس

ترجمه از :  پیمان پایدار
     
                  [Washington can renew the sanctions at any time merely by making false charges against Iran. Obama knows this even if Lindsey Graham and John McCain pretend that they don’t know it.

                    [واشینگتن میتواند تحریمها را هر زمان, صرفا با سرهم کردن اتهامات دروغین, علیه ایران تجدید کند. اوباما  این را میداند حتی اگر لیندسی گراهام و جان مک کین وانمود کنند که نمی دانند.


The US and its proxies continue to murder people over a large area of the earth. Clearly Obama is not a man of peace, and neither are his European enablers and the United Nations. So what is the reason for the accommodation with Iran after many years of rabid demonization of a country for no other reason than the country insisted on its rights to nuclear energy granted by the Nuclear Non-Proliferation Treaty?


ایالات متحده و هم پیمانانش(نمایندگان دستمال دور قاب چینی چون فرانسه در افریقا  و عربستان در خاور میانه و تروریستهای دست پرورده و رنگارنگش چون داعش و القاعده... در همین سوی جهان و مهمتر از همه اسرائیل خوناشامی که بمانند بختک برروی خلق فلسطین افتاده- م) همچنان مشغول به قتل رساندن مردم در مناطق وسیعی از این کره خاکی اند . این واضج است که اوباما مرد صلح نیست, و نه اروپائیهای کارچاق کن و سازمان ملل متحد . پس دلیل انطباق دادن و سازش کردن با ایران, بعد از اینکه سالیان سال  هار و شرور خواند کشوری را که جز دلیلی بر اصرار حقوق خود به انرژی هسته ای که توسط پیمان منع گسترش هسته ای اعطا شده  بود نداشت, چیست؟


If you can free yourself from the brainwashing from the presstitute* media, three BIG reasons jump out at you.



اگر شما بتوانید خودتان را از شستشوی مغزی رسانه ها(* ملغمه ای از واژه 'رسانه' و چسباندن با ادبانه آن - توام با دخل و تصرف -با  واژه فاحشه مسلک; بیک کلام رسانه های خود فروش) خلاص کنید، سه دلیل بزرگ جلوی شما سبز میشوند.

...[Washington is not in good shape, economically or militarily. ...Washington has wasted at least $6 trillion dollars in its 14-year old wars in the Middle East.]
                 

... [واشنگتن در وضعیت خوبی قرار ندارد, چه اقتصادی  و چه نظامی، .... واشنگتن حداقل 6 تریلیون دلار را در 14 سال جنگ  در خاورمیانه حیف و میل کرده است .]


The Real Reasons For the Iran Agreement :

Paul Craig Roberts

             
July 18, 2015
Obama is being praised as a man of peace for the nuclear agreement with Iran. Some are asking if Obama will take the next step and repair US-Russian relations and bring the Ukrainian imbroglio to an end?

اوباما برای توافق هسته ای با ایران بعنوان مرد صلح مورد ستایش قرار گرفته است. برخی میپرسند اگر اوباما گام بعدی را برای ترمیم روابط آمریکا و روسیه برخواهد داشت و مسئله غامض اوکراین را نیز به پایان خواهد رساند ؟
If so he hasn’t told Assistant Secretary of State Victoria Nuland or his nominee as Vice Chairman of the Joint Chiefs of Staff, Air Force General Paul Selva, or his nominee as Chairman of the Joint Chiefs of Staff, Marine General Joseph Dunford, or his Secretary of the Air Force, Deborah Lee James.

اگر چنین او دستیار وزیر امور خارجه ویکتوریا نولاند یا نامزد خود را به عنوان معاون رئیس ستاد مشترک و عمومی نیروی هوایی سلوا یا نامزد خود را به عنوان رئیس ستاد مشترک و عمومی دریایی جوزف  یا خود وزیر نیروی هوایی دبورا لی  گفته است
The other day on Ukrainian TV Victoria Nuland declared that if Russia does not “fulfill its obligations,” by which she means to turn all of Ukraine over to Washington including Crimea, a historical Russian province, “we’re prepared to put more pressure on Russia.” During the past week both of Obama’s nominees to the top military positions told the US Senate that Russia was the main threat to the US, an “existential threat” even. With this level of war rhetoric in play, clearly Obama has no interest in reducing the tensions that Washington has created with Russia.

روز دیگر در اوکراین تلویزیون ویکتوریا نولاند اعلام که اگر روسیه "تعهدات خود که او را به همه اوکراین را به واشنگتن از جمله کریمه، بیش معنی برآورده نمی" استان تاریخی روسیه "ما به فشار بیشتر در روسیه آماده هستیم." در طول هفته گذشته هر دو از اوباما نامزد برای موقعیت نظامی بالا مجلس سنا ما که روسیه تهدید اصلی به ایالات متحده "تهدید وجودی" حتی گفته. با این سطح از لفاظی های جنگ در بازی به وضوح اوباما هیچ علاقه ای در کاهش تنش است که واشنگتن با روسیه ایجاد کرده است.

In my last column I wrote that the agreement with Iran does not mean much, because Washington can renew the sanctions at any time merely by making false charges against Iran. Obama knows this even if Lindsey Graham and John McCain pretend that they don’t know it.

من در آخرین مقاله ام ( ستون همیشگی-م ) نوشتم که توافق با ایران خیلی با ارزش نیست, چرا که واشنگتن میتواند تحریمها را هر زمان, صرفا با سرهم کردن اتهامات دروغین, علیه ایران تجدید کند. اوباما  این را میداند حتی اگر لیندسی گراهام و جان مک کین وانمود کنند که نمی دانند .
 
The US and its proxies continue to murder people over a large area of the earth. Clearly Obama is not a man of peace, and neither are his European enablers and the United Nations. So what is the reason for the accommodation with Iran after many years of rabid demonization of a country for no other reason than the country insisted on its rights to nuclear energy granted by the Nuclear Non-Proliferation Treaty?


ایالات متحده و هم پیمانانش(نمایندگان دستمال دور قاب چینی چون فرانسه در افریقا  و عربستان در خاور میانه و تروریستهای دست پرورده و رنگارنگش چون داعش و القاعده... در همین سوی جهان و مهمتر از همه اسرائیل خوناشامی که بمانند بختک برروی خلق فلسطین افتاده- م) همچنان مشغول به قتل رساندن مردم در مناطق وسیعی از این کره خاکی اند . این واضج است که اوباما مرد صلح نیست, و نه اروپائیهای کارچاق کن و سازمان ملل متحد . پس دلیل انطباق دادن و سازش کردن با ایران, بعد از اینکه سالیان سال  هار و شرور خواند کشوری را که جز دلیلی بر اصرار حقوق خود به انرژی هسته ای که توسط پیمان منع گسترش هسته ای اعطا شده  بود نداشت, چیست؟

 
If you can free yourself from the brainwashing from the presstitute* media, three BIG reasons jump out at you. One is that the neoconservatives’ perception of the threat has shifted from “Muslim terrorists” to Russia and China. Unlike Muslim terrorists, both Russia and China are constraints on Washington’s unilateralism. Since the collapse of the Soviet Union, Washington has grown accustomed to being the Uni-Power, able to exercise its will unchallenged in the world. The rise of Russian strength under Putin and Chinese strength under the new policy has destroyed Washington’s Uni-Power privilege. Washington wants the privilege back.


 
اگر شما بتوانید خودتان را از شستشوی مغزی رسانه ها(* ملغمه ای از واژه 'رسانه' و چسباندن با ادبانه آن - توام با دخل و تصرف -با  واژه فاحشه مسلک; بیک کلام رسانه های خود فروش- م) خلاص کنید، سه دلیل بزرگ جلوی شما سبز میشوند . یکی اینست که نومحافظه کاران ادراک از تهدید از "تروریست های مسلمان" به روسیه و چین شده است. بر خلاف تروریست های مسلمان روسیه و چین محدودیت در یکجانبه واشنگتن هستند. از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واشنگتن عادت کرده اند به -قدرت، قادر به اراده خود حزب در جهان در حال رشد. افزایش قدرت روسیه زیر پوتین و قدرت چینی تحت سیاست جدید واشنگتن قدرت تک امتیاز را نابود کرده است. واشنگتن می خواهد امتیاز عقب.
 

 
Washington is not in good shape, economically or militarily. According to Nobel Economist Joseph Stieglitz and Harvard University budget expert Linda Bilmes, Washington has wasted at least $6 trillion dollars in its 14-year old wars in the Middle East. Despite the extraordinary cost, Washington has been defeated, and is now faced with the Islamic State, a new entity arising out of Washington’s mistakes that is creating a new country partly out of Iraq and partly out of Syria.



واشینگتن در وضعیت خوبی قرار ندارد, چه اقتصادی چه نظامی. بزعم اقتصاد دان  جایزه نوبل گرفته ژوزف استیگلیتس و متخصص بودجه دانشگاه هاروارد خانم لیندا بیلمز، واشنگتن حداقل 6 تریلیون دلار را در 14 سال جنگ در خاورمیانه حیف و میل کرده است . علیرغم هزینه فوق العاده سنگین, واشینگتن شکست خورده , و در حال حاضر مواجهه میباشد  با داعش (که دیالکتیک تاریخ آنرا در مقابلش قرار داده-م) , پدیده جدیدی  ناشی از اشتباه واشینگتن که با به تصرف گرفتن بخشیهای از عراق و سوریه  در شرف تشکیل کشور جدید است .


Despite its gigantic hubris, Washington has figured out that the US cannot simultaneously take on Russia, China, Iran, and the Islamic State. This realization is one reason for the nuclear agreement with Iran. It removes Iran from the mix.

با وجود خودبینی غول آسایش , واشینگتن به این نتیجه رسیده که ایالات متحده همزمان نمیتواند  به چالش با روسیه , چین , ایران و داعش دست بزند . درک این امر یک دلایل برای توافق هسته ای با ایران است. ایران از این جمع حذف می گردد.
 
A second reason for the agreement is that Iran is opposed to the Islamic State and can be employed as an American proxy against the Islamic State, thus freeing Washington for conflict with Russia and China.
 
دلیل دوم برای توافق اینست که ایران مخالف داعش است و می تواند به عنوان هم پیمان آمریکا علیه حاکمیت اسلامی داعش بکار گرفته شود , بدینوسیله دست واشینگتن باز میماند برای جنگ و جدال با روسیه و چین .
 
A third reason for Washington’s agreement with Iran is Washington’s concern with Europe’s energy dependence on Russia. This dependence is inconsistent with the EU going along with Washington’s sanctions against Russia and with NATO’s military moves against Russia. Washington wants to end this dependence and has hopes that money can bring Iran into becoming a supplier of natural gas and oil to Europe.

دلیل سوم برای واشنگتن توافق با ایران نگرانی واشنگتن با وابستگی انرژی اروپا به روسیه است. این وابستگی با اتحادیه اروپا همراه با تحریم های واشنگتن علیه روسیه و با حرکت های نظامی ناتو علیه روسیه متناقض است. واشنگتن می خواهد پایان این وابستگی و است امید که پول ایران را به تبدیل شدن به یک تامین کننده از گاز طبیعی و نفت به اروپا را می توانید .
 
The explanation I have provided is realism, not cynicism. All that the agreement with Iran means is that Washington has belatedly realized that the concocted Iranian and Muslim threats are using up time, energy, and resources that Washington needs to apply to Russia and China. Moreover, there were too many threats for the American people to know which was paramount.

توضیحی که ارائه کردم واقع گرایانه است, نه بدبینانه. همه معنی توافق با ایران اینست که واشینگتن  دیر به این نتیجه رسید است است متوجه به ساختن و پرداختن ایران و مسلمانان تهدید استفاده تا زمان و انرژی و منابع است که واشنگتن باید به روسیه و چین اعمال می شود. علاوه بر این، بیش از حد بسیاری از تهدیدات آمریکا مردم بدانید که برترین است وجود دارد.
 
One of the reasons that Greece has to be destroyed is to block the entry of Russian natural gas into Europe from the Russian pipeline into Turkey.

یکی از دلایلی که یونان میبایست نابود شود اینست که جلوگیری کند از ورود گاز روسیه به اروپا از طریق خط لوله روسیه به ترکیه
 


 
Washington has US troops in Ukraine training the Ukrainian military how to subdue the break-away provinces, and the stooge Ukrainian government has taken no steps to comply with the Minsk Agreement. Clearly Washington intends that peace is not in the cards in Ukrainian-Russian relations.

واشینگتن نیروی نظامی آمريکا را در اوکراين دارد  که در حال آموزش ارتش اوکراین است تا چگونگی تحت سیطره در آوردن استانهای جدا گردیده را بسرانجام رساند , و دولت دست نشانده اوکراین نیز هیچ قدمی برای همسوئی با توافق مینسک برنداشته. واضح است که در محاسبات واشینگتن صلحی در رابطه فی مابین روسیه و اوکراین وجود ندارد .
 

At some point Russia will have to accept defeat or else stop contributing to its own defeat. On more than one occasion when the Russian break-away provinces had the Ukrainian military totally defeated, the Russian government intervened and prevented the collapse of the Ukrainian military. For its consideration, Russia has been rewarded with more demonization and with US aid to the Ukrainian military. When hostilities resume, which they will, Russia and the break-away Russian provinces will find themselves in a worsened position.

در برخی از نقطه روسیه به قبول شکست و یا دیگری توقف کمک به شکست خود داشته باشد. در بیش از یک مناسبت زمانی که استان شکستن دور روسیه اوکراین نظامی کاملا شکست خورده بود، دولت روس مداخله و مانع سقوط نظامی اوکراین. برای در نظر گرفتن آن روسیه با شرارت بیشتر و با حمله نظامی اوکراین پاداش شده است. وقتی سر خصومت آنها خواهد شد که روسیه و استان های روسیه شکستن و دور خود را در موقعیت  پیدا کنید.
 
The Russian government cannot pursue peace when Washington is pursuing War.


زمانی که واشنگتن به دنبال جنگ است دولت روسیه نمی تواند بدنبال صلح باشد