Wednesday, December 31, 2014



 سخنرانی بی نظیر
[INCREDIBLE SPEECH] Should Animals Be Off The Menu?
ONE OF THE MOST POWERFUL and amazing speeches you can hear. Philip Wollen made history in this debate about animal suffering. DON'T MISS IT!
Open your heart and... click play, then 'Share' to reach millions of people!
Follow us on Animal Equality!

اقدام به خودکشی سه کارگر بیکار شده معدن طلای آق‌دره
http://bit.ly/16Z5KC3
سه کارگر اخراج‌شده معدن طلای آق‌دره تکاب در آذربایجان غربی روز شنبه (۶ دی) در اعتراض به از دست دادن شغل‌شان در محوطهٔ معدن اقدام به خود کشی کردند اما توسط همکاران خود به بیمارستان منتقل شده و نجات یافتند.

به گزارش ایلنا، حوالی ساعت ۸ شب شنبه، سه نفر از کارگران اخراجی معدن طلای آق دره در شهرستان تکاب که اسامی دو نفر از آنان بنامهای، «ی. ک» «ی. ر» است تحت فشار روحی وارده شده در اعتراض به از دست دادن شغلشان اقدام به خود کشی کردند.

براساس گفته‌های کارگرانی که در معدن حضور داشته‌اند؛یکی از مصدومان به دلیل شدت جراحت در بیمارستان شهدای تکاب از ناحیه شکم مورد جراحی قرار گرفت که هم اکنون در بخش عمومی بیمارستان بستریست اما دو کارگر دیگر که جراحتشان سطحی بود بصورت سرپایی مداوا شده‌اند»
http://bit.ly/16Z5KC3
عکس: باشگاه خبرنگاران جوان
به نقل از توانا:آموزشکده جامه مدنی ایران
****************
باید به استحضار تمام خوانندگان برسانم :جریانی که از آن این خبر (و دیگر خبرهائی را که در این صفحه بارها) آورده ام از قرار مشکوک میباشد; بطوری که از طرف امپریالیستها حمایت مالی میشوند. اینجاب فقط به نقل خبر بسنده میکنم وبس. رابطه شان طبیعتا مورد تقبیح از طرف من میباشد.
ننگ و نفرت نثار باج بگیران( لخ ولشاهای-سندیکالیست مزدور لهستانی سالهای 80 قرن پیش )ایرانی
پیمان پایدار

Tuesday, December 30, 2014

Why we painted over Berlin’s most

 famous graffiti

Berlin’s gentrification and zombification is in full swing. We would rather destroy our street art than let it contribute to that process
One of the two murals in Kreuzberg by Italian artist Blu.
One of the two murals in Kreuzberg by Italian artist Blu. Photograph: Lutz Henke

The sound of a megaphone shrills through the cold Berlin night air. Some passersby yell at us in anger. Others silently wipe tears off their cheeks. “It’s the first time in my career as an artist that somebody is booing me,” says a voice next to me. We stop painting for a moment to watch the small crowd that has gathered on the other side of the fence, about 25 meters beneath our lifting platform. But there’s little time for introspection: almost 1,000 sq m of brick wall still needs to be covered with black paint by tomorrow morning.
 
Last week, from late Thursday night to early Friday morning, I and several others painted over two murals by Italian artist Blu in Kreuzberg, often referred to as Berlin’s most iconic street art. Since then, the German capital has been full of speculation as to who did this and why. Many assumed that property developers had killed off their beloved mural, and few realized that the people behind it were the ones who created it in the first place. So we have decided to tell our side of the story.
 
Seven years after the monumental wall pieces came into being, we felt it was time for them to vanish, along with the fading era in Berlin’s history that they represented. The story of the mural is directly linked to the history of this district of the city, which used to border directly on to East Germany. The first piece, a collaboration between Blu and French artist JR, depicts two figures in the act of unmasking each other, showing the “east side” and “west side” gang signs. In 2008, Blu and I had decided to renovate the two figures, but instead spontaneously added a second mural on a wall next to them: a businessman chained by his golden watches.
During the erasure of the Kreuzberg murals.
During the erasure of the murals. Photograph: Lutz Henke

These pieces boldly claimed worldwide attention, becoming what Siegfried Kracauer in 1930 described as Raumbilder: unconsciously produced spatial images which are the “dreams of society”. Unintentionally, we had created an ideal visual representation of the imaginary Berlin of the noughties and its promises: a city full of wasteland offering plenty of space for affordable living and creative experimentation among the ruins of its recent history.
 
These features became the main attractions and the mantra of the recently departed mayor Klaus Wowereit’s notorious “poor but sexy” Berlin. The murals took their involuntary place in this reality as a pilgrimage site of guided street art tours, as a photo opportunity for countless greeting cards, book covers and record sleeves. The city started to use the aesthetics of resistance for its marketing campaigns.
 
But by this time the neighborhood had already found itself in the thick of gentrification, with fierce protests against rising rents. And of course art – especially highly visible public art, just think of Banksy – contributes to this process.
 
While Berlin on the one hand prides itself on its art scene, its failed urban development and cultural policy squandered much of the city’s rare spatial potential, and thereby also jeopardized the existence of its main attraction – the artists. They found themselves to be their own biggest enemies, contributing to their own displacement.
After the painting over the Kreuzberg murals.
After the painting over the Kreuzberg murals. Photograph: Lutz Henke

Gentrification in Berlin lately doesn’t content itself with destroying creative spaces. Because it needs its artistic brand to remain attractive, it tends to artificially reanimate the creativity it has displaced, thus producing an “undead city”. This zombification is threatening to turn Berlin into a museal city of veneers, the “art scene” preserved as an amusement park for those who can afford the rising rents.
 
Still, why would an artist agree to destroy his own work instead of endorsing official attempts to preserve it as a public work of art? Out of despair? Clearly not. Rather out of sorrow. From the first moment of their existence, Blu’s murals were doomed to disappear. It is the nature of street art to occupy space in celebration of its uncertainty, being aware of its temporality and fleeting existence.
 
However, for me the white- – well, in this case black- – washing also signifies a rebirth: as a wake-up call to the city and its dwellers, a reminder of the necessity to preserve affordable and lively spaces of possibility, instead of producing undead taxidermies of art. It stresses the social function of artistic interventions where others fail to advance.

دیروز هشتم دیماه 1393= 75 سالگی رفیق صمد بهرنگی بود!!

 تولد ۷۵ سالگی صمد بهرنگی بر همگان فرخنده باد
او هیچگاه نمرده و یاد و خاطره اش تا ابد با ماست !!

صمد بهرنگی، ۷۵ سال پیش در تبریز به دنیا آمد. او معلم،‌ منتقد اجتماعی، مترجم و داستان‌نویس بود و در زمینه فولکلور آذربایجانی تحقیق می‌کرد. مشهورترین کار او کتاب «ماهی‌ سیاه کوچولو» است.

پدر صمد کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی مشغول بود. صمد بهرنگی، در شهریور ۱۳۴۷ در سن ۲۹ سالگی در رود ارس و در ساحل روستای کوانق غرق شد.

ماهی سیاه کوچولو حکایت ماهی کوچکی است که عشق دیدن دریا را دارد. او تصمیم می‌گیرد تا انتهای جویباری که در آن زندگی می کند برود، اما در نهایت درون شکم یک مرغ ماهی‌خوار سر در می‌آورد. این کتاب توسط فرشید مثقالی تصویرگری شده و جایزه نخست نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک بولونیا (ایتالیا) و دیپلم افتخار دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا (چک‌اسلواکی) را هم از آن خود کرده است.

اکنون نسخه ترکی‌زبان «ماهی سیاه کوچولو» در ترکیه از کتاب‌های پرفروش است و به زبان پشتون نیز با نام «دَ مَیَنی افسانه» به ترجمه احسان‌الله آریَِنزَی به فروش می‌رسد.

صدای این داستان را بشنوید:
http://goo.gl/xxH0Jg
متن کامل داستان را بخوانید:
 http://goo.gl/ukIi4H
از صفحه صمد بهرنگی به عاریه گرفته شده:پیمان پایدار
‎امروز: تولد ۷۵ سالگی صمد بهرنگی

صمد بهرنگی، ۷۵ سال پیش در تبریز به دنیا آمد. او معلم،‌ منتقد اجتماعی، مترجم و داستان‌نویس بود و در زمینه فولکلور آذربایجانی تحقیق می‌کرد. مشهورترین کار او کتاب «ماهی‌ سیاه کوچولو» است.
پدر صمد کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی مشغول بود. صمد بهرنگی، در شهریور ۱۳۴۷ در سن ۲۹ سالگی در رود ارس و در ساحل روستای کوانق غرق شد. 
ماهی سیاه کوچولو حکایت ماهی کوچکی است که عشق دیدن دریا را دارد. او تصمیم می‌گیرد تا انتهای جویباری که در آن زندگی می کند برود، اما در نهایت درون شکم یک مرغ ماهی‌خوار سر در می‌آورد. این کتاب توسط فرشید مثقالی تصویرگری شده و جایزه نخست نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک بولونیا (ایتالیا) و دیپلم افتخار دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا (چک‌اسلواکی) را هم از آن خود کرده است. 
اکنون نسخه ترکی‌زبان «ماهی سیاه کوچولو» در ترکیه از کتاب‌های پرفروش است و به زبان پشتون نیز با نام «دَ مَیَنی افسانه» به ترجمه احسان‌الله آریَِنزَی به فروش می‌رسد. 

صدای این داستان را بشنوید: 
http://goo.gl/xxH0Jg

متن کامل داستان را بخوانید:
http://goo.gl/ukIi4H‎

 

Monday, December 29, 2014

«روحانی شرمت باد، حیا كن، ايران را رها كن»
 
این متن توسط دوست عزیز و گرامیم  ر- بخشنده به "نه خدر" رسیده. با سپاس
پیمان پایدار
***************** 
آقای روحانی چرا در زمان انتخابات مردم ایران عزیز میشوند ولی‌ اکنون عراق، غزه و لبنان در اولویت هستند؟ آیا جرات داشتی ...در زمان انتخابات بگویی می‌خواهی پول مردم ایران را خرج کشور‌های دیگر کنی‌؟
 
در حالی‌ که بسیاری مردم ایران از گرسنگی رنج میبرند و کودکان با شکم گرسنه به رختخواب میروند و آب آشامیدنی بسیاری از شهر‌ها و روستاها به سختی با تانکر تأمین میشود، دولت "دلسوز و دلواپس" روحانی سوخت و مواد غذایی مورد نیاز عراق را تامین می‌کند!
 
علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ۲۸ تیر ۱۳۹۳ در تاریخ گفت به دلیل نا امنی در شمال غرب عراق، در تامین سوخت و مواد غذایی مردم این کشور مشکلاتی ایجاد شده است. به گفته شمخانی، بر اساس درخواست دولت عراق، تامین سوخت و مواد غذایی مورد نیاز مردم عراق را دولت ایران بر عهده گرفته است!
همچنین روز گذشته حسن روحانی در دیدار جمعی از ورزشکاران و دست اندرکاران ورزش گفت: اجازه نمی‌دهند به مردم غزه کمک کنیم
آماده‌ایم مجروحین غزه را درمان کنیم
شکست از آن تجاوزگران و پیروزی از آن مظلومان است ...

پس از یک سال ,با گذشت یک سال, بد نیست نگاهی بیاندازیم به عمکرد حسن روحانی و ببینیم دستاوردهای نظام و مردم را از نمایش انتخاباتی خردادماه سال گذشته :
 
یکم- حوزه سیاست خارجی: -عدم حصول هیچگونه توافقی در مذاکرات هسته‌ای و ادامه کشدار و کسالت آور این مذاکرات همچون تمامی سالیان گذشته.
-ادامه حمایت کامل و تمام عیار اقتصادی و سیاسی و نظامی ازنظام سفاک و جنایتکار بشار اسد که با قتل عام یکصد و شصت و دوهزار انسان رتبه بالاترین جنایت علیه بشریت و نسل کشی در تاریخ معاصر را به نام خود و شرکایش به ثبت رسانده است.
 
-ادامه حمایت از فرد بی‌کفایت وبی لیاقتی چون نوری المالکی و اعزام چندین هزار نفر از نیروهای سپاه قدس به عراق که نتایج و عواقب آن اینک روشن تر از آنست که نیازی به توضیح داشته باشد.
 
دوم‌حوزه اقتصاد:
-افزایش شانزده درصدی تورم سه ماهه اول سال جاری نسبت به سه ماهه اول سال گذشته. این نرخ بنا به آماراعلامی بانک مرکزی که قطعا بسیار پایین تر از نرخ واقعی است در سال گذشته ۳۴/۷ بوده که امسال با رشدی حدودا شانزده درصدی به۴۰/۳ افزایش یافته است. افزایش نرخ بیکاری ورسیدن آن به رقم۳۰% یا فراتر. لازم به ذکر است این آمار در خصوص زنان از مرز۴۴% می گذرد.
 
 سوم-‌حوزه اجتماعی و عمومی: -رشد شاخص افسردگی مردم ایران و کسب رتبه دوم به عنوان دومین کشور افسرده درجهان. افزایش رشد طلاق در ایران و گذر کردن این آمار از مرز ۳۰% از کل ازدواجهای ثبت شده در کشور. ثبت ازدواج دهها هزار دختر پانزده ساله و کمتر در کشور.
 
 چهارم-‌حوزه حقوق بشر وآزادیهای سیاسی-عدم گشایش فضای سیاسی در کشور و ادامه اختناق و سانسور شدید. افزایش تعداد زندانیان سیاسی و عقیدتی در کشور که اینک با احتساب دستگیریهای اخیر دروایش گنابادی و هموطنان بهایی و اقلیتهای قومی نزدیک به یک هزار نفر را شامل می شود. ادامه حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی. افزایش و حشتناک و افسار گسیخته اعدامها در ایران که از قتل عامهای زندانیان در دهه شصت تاکنون بی‌سابقه بوده است و ثبت رقم ۷۴۵ نفر اعدامی در یک سال یعنی بیش از دونفر دریک روز.
 
لازم به ذکر است دهها نفر از این اعدامیان سیاسی و یا از اقلیتهای قومی و مذهبی بوده اند. از این تعداد بیش از پانزده درصد در ملا عام به دار آویخته شده اند.
-صدور مجدد حکم سنگسار پس از یازده سال از آخرین مورد. -دهها مورد اجرای حکم شلاق در ملاء عام.
 
اینک به خوبی روشن است که نظام دیکتاتوری حاکم با برگزاری مضحکه انتخاباتی سال گذشته به دنبال ایجاد ارتباطی حداقلی با مردم و احیای بخشی از آبرویی بود که پس از انتخابات ۸۸ به کل از دست رفته بود تا از این رهگذر قدرت چانه زنی خود در مذاکرات هسته‌ای را افزایش داده و راه بقایی برای ادامه حکومت توتالیتر خویش بیابد و روشنتر از آن اینست که مردم در این میانه تنها بازی خورده این بازی بوده اند و بازنده محض دستاوردهای جنبش دموکراسی خواهی وسبز خویش در سال ۸۸.
بدون تردید این بازندگی همچون همیشه هدیه‌ای است که از سوی اصلاح طلبان حکومتی به ملت ایران تحمیل شده است.
 
محمد ايرانی
گزارشی تکان‌دهنده از یک محله خاص در تهران
اینجا خبری از قصابی نیست. مردمش گوشت نمی‌خورند. محله‌ای که بقال‌ها سیاهه‌ای دارند از اسامی مقروضان. تک‌ و توک؛ حتی نان را هم نسیه می‌برند، لواش یا بربری. دو تا و سه تا و پنج تا هم ندارد. حتی اگر قیمتش یک اسکناس سبز هزار تومانی باشد ...
گزارش کامل در لینک زیر:
********************
آمارهای نگران‌کننده از تغذیه ناسالم و ناکافی ایرانی‌ها
رسول خضری در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا که هفته‌ی گذشته انجام شد: «۲۰ درصد از مردم ایران پروتئین و انرژی کافی دریافت نمی‌کنند» و ۳۰ درصد نیز درنتیجه‌ی فقدان رژیم غذایی درست، از “گرسنگی سلولی” رنج می‌برند.
گزارش کامل در لینک زیر:
********************
دروغ آشكاری كه حسن روحانی در سومین مناظره های انتخاباتی سال ٩٢ با وقاحت تمام در مقابل چشم ميليون ها بيننده تلويزيونی گفت و به کمک بی‌ بی‌ سی‌ فارسی گروهی از مردم حرفهايش را باور كردند!
گزارش کامل در لینک زیر:

ایرانی ها امسال اندازه نصف کل بودجه سال قبل دولت مرتچع آخوندی خرج سفر حج کرده اند!!!

در تلویزیون آخوندهای سفاک چنین گفته شده: امسال 65000 نفر به سفر حج رفته اند. خرج سفر هر کدامشان 11 میلیون تومان  گردیده. در مجموع یعنی 715 میلیارد تومان(البته پولی که ایرانی ها در آنجا خرج میکنند را در اینجا محاسبه نمیکنیم.) با حساب سرانگشتی , اگر دلار را 3هزار تومان هم که حساب کنیم, این مبلغ به 239 میلیارد دلار میرسد. حال آنکه بودجه کل دولت ولایت وقیح اسلام ناب محمدی در سال 1392(پارسال) 586 میلیارد بوده است!! خود بخوان حدیث این مجمل .
**********
 عجب درآمد بادآوردی ای دارند این عربستانی ها. بماند که از فروش نفت نیز چندین برابر فروش نفت-تحریم شده -ایران در آمد دارند. بیخود نیست رهبران یانکی امپریالیست حالا حالاها لی لی به لالای (موس موس) شیخ نشینهای مافوق ارتجاعی میگذارند و تازه ترین سلاحهایشان را نیز به آنها صادر. ناگفته نماند ,یکی از بزرگترین پایگاه های نظامی یانکی ها در دنیا نیز در همین شبه جزیره لعنتی کارگذاشته شده است. صد البته ترس نهان سردمداران امپریالیسم جهانی همانا جنبشهای توده ای ای هست که (در ایران , بحرین , یمن و حتی خود عربستان ...)بالقوه میتوانند مشکلاتی را برای رژیمهای مذکور ایجاد کرده و بالنتیجه رفت و آمد تانکرهای نفتی را در تنگه هرمز به مشکل کشانده و در نهایت به بسته شدنش بیانجامد.البته شخصا بوقوع پیوستن چنین سناریوی ای را خیلی کم میبینم. چرا که حتی سپاه پاسداران فاشیست مسلک بارها ضمانت باز مانده نگاه داشتن تنگه هرمز را به آمریکائی ها داده اند و-همانطور که یکبار دیگر در همینجا گفته شده- بطور مستقیم علاقه مندیشان را برای بعهده گرفتن مسئولیت "ژاندارمی منطقه" را, که به شاه مزدور(تحت تز نیکسون- کیسینجر) اعطا کرده بودند, مجددا اعلام کرده اند .
پیمان پایدار
 

Sunday, December 28, 2014

پند و اندرزی از دکتر هوشنگ هلاکویی!!

"به تاخیرانداختن لذت و پاداش اساس موفقیت و پیروزی در همه‌ی زمینه‌های زندگی‌ست كه باید در کودک انسانی بین سنین ۲ تا ۵ سالگی کاشته شود.

به این معنا که باید بیاموزد که صبر کند و در حاليكه مطمئن است حوادثی که به او وعده داده شده اتفاق می افتد، نتيجه اينست كه به این موضوع پی ‌می‌برد که باید ابتدا کاری انجام دهد و با تاخیر نتیجه‌ای حاصل گردد .

در نتیجه انسان سالم، از نظر گذران زمان و وقت به نوعی عمل می کند که با واقعیت جهان خارج در ارتباط است ....


ضمنا در حالی‌که از آرامش و امنیت برخوردارست، از لذت و شادی و رضایت نیز بهره‌مند خواهد بود."


دكترهوشنگ هلاكويی

Statement by a Trayvon Martin Organizing Committee memberبیانیه اعضای کمیته تشکیلاتی مارتین ترای ون

on the Recent Protests and Movement in NYC !! 
تحولی اساسی در میان سیاهپوستان آمریکائی برای تشکیل جنبشی رادیکال علیه سرمایه داری راسیست مسلک (و مرد سالار) یانکی امپریالیسم
پیمان پایدار
"The events of this week have been turning point for many of us in New York City. A point that many of us were caught off guard with.
Ready or not, we are in a new moment.
People are unafraid and daring....

The cops know that.


 And are brazen enough to cry over officers allegedly receiving bruises and a busted nose, while people's live are destroyed on a daily basis, thanks to the police.
We know it is a new moment as well.


 Protesters are being hunted and charged with allegedly assaulting officers. There are snitches like the Justice League that talk to the police and single out other protesters. There are 16 year olds that are being charged with felonies for daring to speak "fuck the police" into existence.


 Despite all of this, it is a truly powerful moment to be alive.
The PBA has made up their mind on what lives matter: cops.
They are able to mourn and bury their dead and wish death upon us all.


 Whilst we watch snuff videos of men like Eric Garner convulse and die and believe that seven year old girls like Aiyana Jones deserve to die because they "reached for a cops gun".


 If there is to be blood on our hands, then there is most certainly blood pouring from every crack, ceiling, wall and crevice in every precinct, not just New York City, but the whole country.


 We are revolting against a society which alienates us from our true human potential.
We are revolting against work, and the bosses that buck there work onto us.
We are revolting against the landlord, that charges us for a room that we barely are able to live in or afford.
We are revolting against our alienated relationships and finding each other.


 We are revolting against the police, and the bullshit they stand for: a means of prolonging the suffering we face daily.
We are meeting in streets, corners, bridges and highways daring to take back what is ours.


 And we will not leave one of ours behind.
We will not leave our friends, comrades or lovers in the hands of the white supremacist police state.
People have de-arrested people before us, and we continue to support this tradition.


 We envision a world where the police are abolished and will live this dream by manifesting it in the present and that means delegitimizing the police and state at every chance we get.
Our desire burns today's empires into tomorrow's ashes.
We are not the first and we will not be the last.
We are numerous.
We are the future and the now.
We are here.
We can't stop.
Won't stop."
Statement by TMOC  member on the recent protests and movement in NYC: 
"The events of this week have been turning point for many of us in New York City. A point that many of us were caught off guard with.
Ready or not, we are in a new moment.
People are unafraid and daring.
The cops know that.
And are brazen enough to cry over officers allegedly receiving bruises and a busted nose, while people's live are destroyed on a daily basis, thanks to the police.
We know it is a new moment as well.
Protesters are being hunted and charged with allegedly assaulting officers. There are snitches like the Justice League that talk to the police and single out other protesters. There are 16 year olds that are being charged with felonies for daring to speak "fuck the police" into existence.
Despite all of this,  it is a truly powerful moment to be alive.

 The PBA has made up their mind on what lives matter: cops.
They are able to mourn and bury their dead and wish death upon us all.
Whilst we watch snuff videos of men like Eric Garner convulse and  die and believe that seven year old girls like Aiyana Jones deserve to die because they "reached for a cops gun".
If there is to be blood on our hands, then there is most certainly blood pouring from every crack, ceiling, wall and crevice in every precinct,  not just New York City, but the whole country.

We are revolting against a society which alienates us from our true human potential.
We are revolting against work, and the bosses that buck there work onto us. 
We are revolting against the landlord,  that charges us for a room that we barely are able to live in or afford.
We are revolting against our alienated relationships and finding each other.
We are revolting against the police, and the bullshit they stand for:  a means of prolonging the suffering we face daily.
We are meeting in streets, corners, bridges and highways daring to take back what is ours.
And we will not leave one of ours behind.
We will not leave our friends, comrades or lovers in the hands of the white supremacist police state.
People have de-arrested people before us, and we continue to support this tradition.

We envision a world where the police  are abolished and will live this dream by manifesting it in the present and that means delegitimizing the police and state at every chance we get.
Our desire burns today's empires into tomorrow's ashes.

We are not the first and we will not be the last.
We are numerous.
We are the future and the now.
We are here.
We can't stop.
Won't stop."
 

Saturday, December 27, 2014

برخورد نویسنده بزرگ ایران صادق هدایت
 به موسیقی سنتی ایران



نزدیک به ۹۰۰ کارگر کارخانۀ واگن پارس اراک در اعتراض به تمدید نشدن قرارداد نماینده شان دست از کار کشیده اند. خبرگزاری ایلنا در روز چهارشنبه سوم دی ماه با اعلام این خبر نوشته است که ۹۰۰ کارگر معترض تولید را متوقف کرده اند.
خبرگزاری ایلنا در گزارش خود نوشته است کارفرما قرار داد کارعلی درخشنده بخت، نمایندۀ کارگران و رییس شورای اسلامی کار واگن پارس را تمدید نکرده و به جای وی یک نظامی بازنشسته را جایگزین کرده است. در اعتراض به این حرکت حدود ۹۰۰ کارگر این کارخانه دست از کار کشیده اند.
 
کارگران این کارخانه در گفتگو با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده اند که هدف از «این تغییر مدیریتی در واگن پارس به قصد اعمال محدودیت بیشتر بر کارگران در کارخانه است.» همچنین طبق گفتۀ این کارگران، شش عضو دیگر شورای اسلامی کار این کارخانه در اعتراض به اخراج نمایندۀ خود، قرار دادهای جدید خود را امضا نکرده اند.
 
سهامدار اصلی کارخانه واگن پارس اراک، قرارگاه نظامی خاتم الاوصیاء وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بر همین اساس انتخاب کارفرمای این کارخانه بر عهدۀ این قرارگاه نظامی است.
 
کارگران این کارخانه پیش از این دو بار دیگر دست به اعتراض صنفی زدند. آنها درشهریور و مهرماه سال ۱۳۹۳ هر بار برای چند روز در اعتراض به تعویق پرداخت چند ماه حقوق شان دست از کار کشیدند. این کارگران در مهرماه امسال پس از پرداخت بخشی از حقوق خود و وعده های مثبت کارفرما در راستای بهبود اوضاع به اعتراض خود پایان دادند.
 
طی ماههای اخیر کارگران کارخانه های بسیاری در ایران، مانند کارگران فولاد زاگرس، کارگران کارخانه لوله صفا، کارگران نیشکرهفت تپه و کارگران معدن زغال سنگ بافق، در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و یا اخراج نماینده های خود دست به اعتراض زده‌اند و حتی فعالیت کاری خود را متوقف کرده‌اند. همگی این اعتراضات حول محور تعویق در پرداخت حقوق، رعایت نشدن حقوق صنفی و اخراج نماینده های کارگران بوده است.
 
۴۰ هزار کارگر ایرانی در تاریخ ۲۷ اسفند ماه ۱۳۹۲ نامه ای خطاب به وزیر کار در اعتراض به حداقل مزد مصوبه در سال ۱۳۹۳ نوشتند و خواستار تجدید نظر فوری در حداقل مزد با توجه به نرخ تورم شدند. رو نوشتی از این نامه نیز به مجلس و نهاد ریاست جمهوری فرستاد شد. با این حال هیچ تغییری در مزد سال ۱۳۹۳ داده نشد. 
 
به دنبال این نامه، کارگران زیادی در تاریخ ۱۱ اردبیهشت ماه، روز جهانی کارگر در مقابل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دست به تحصن زدند که به ضرب و شتم و بازداشت ۲۵ کارگر معترض از سوی نیروهای امنیتی منجر شد.
persian.iranhumanrights.org

Friday, December 26, 2014

سیاسی کردن تغییرات اقلیمی
A Politizar el Cambio Climático
 
مقاله ای از: داوید روکا بصدره
David Roca Basadre  
ترجمه از : پیمان پایدار
***********************
به نقل از هفته نامه 'هیلدربرن در سنگرش', لیما- پرو
Hildebrandt en sus trece
جمعه پنجم دسامبر 2014-14  آذر ماه 1393
 Viernes, 5 de diciembre del 2014
Ano 5# 229 سال پنجم شماره -Lima-Perú
********************
یاد آوری میکنم : این سومین مقاله ترجمه شده در راستای 20مین نشست جهانی گرمای محیط زیست در لیما-پرو میباشد.اولی در روز دوشنبه هشتم دسامبر 2014 مطابق با 17م آذر ماه1393 و دومی در 14 دسامبر /23 آذر ماه درج گردیده شده.
 پیمان پایدار
______________________

شبحی بر روی جهان گسترده شدهتغییرات اقلیمی. برای به حداقل رساندن اثرات سیاسی این شبح تمامی کمپانیهای فرا ملی و قدرت واقعی(منظور دولتهای هر کشوری-م) مصرانه قسم خورده اند تا تحمیل کنند (برنامه هایشان را-م) با زور و یا با فریب .

تغییرات آب و هوایی، با تغییرات دهشتناکی که ایجاد میکند، به ترویج بیشتر فقر دامن خواهد زد و، بر اساس برآوردها، بیش از 50 میلیون نفر را در ده سال آینده  مجبور به جابجائی  خواهد کرد، با پیش بینی بسیار بالاتر برای پایان قرن.

همه این واقعیات اشاره ایست کاملا مخالف پیشرفت و شادی دروغین رشد و توسعه. تازه چالش های جدیدی را مدح نظر دارد که حتی نه در دورترین پروژه های اولویت دار, و نه ثانوی ,هیچ دولتی، منجمله- واضح هست- در پرو, دیده نمیشود .

 گوش دادن به تعهدات برای کاهش گاز کربنیک توسط کشورهائی که بیشترین تولید  گازهای گلخانه ای را عهده دارند، سئوالی مبنی بر دانستن چگونگی رسیدن به این هدف را پیش روی ما میگذارد. بزعم دکتر راجندرا په چاوری(*)  مدیر هیئت بین دولتی برای تغییرات آب و هوایی( ای پی سی سی+)، تولید گازهای گلخانه ای در سطح جهان میبایست بین 40٪ تا 70٪ برای سال2050 کاهش یابد و به صفر برسد برای سال 2100 ، و برای این منظور باید دو سوم ذخایر فسیلی شناخته شده را در زیر زمین نگه داشت واز جستجو برای ذخایر جدید نیز دست برداشت . اما حتی اگر ما به این هدف هم برسیم ، به اندازه کافی نخواهد بود، چرا که ما میبایست گاز کربن را از جو بیرون بکشیم .
(*) Rajendra Pachauri / (+) Panel Intergubernamental sobre Cambio Climatico :IPCC

هنگامی که ما در مورد پیش بینی رشد در ایالات متحده و یا در چین و یا در اروپا  میخوانیم ، اینکه آنها خوشحال هستند چرا که از معضلات اقتصادی بیرون آمده و با افزایش مصرف روبرو میباشند، عرق سردی ما را فرا میگیرد: این تنها ما هستیم که هزینه اش را میپردازیم . بدتراز آن حالت تسکین آمیزی هست که در صورت قدرتمندان(مافیائی-م) سیاسی و اقتصادیمان میبینیم زمانی که از رشد پنج درصدی در سال 2015 صحبت میکنند، که بدون شک وابسته هست به بهبود وضع دیگران و هزینه های بالاتر در خرید سنگهای معدنی و مواد غذایی از کشورما و بقیه قاره , آفریقا، و آسیا .

این توضیح میدهد که بحثهای رسمی در20مین نشست گرمای محیط زیست(در12 روز اول ماه دسامبر 2014 , در لیما-پرو-م) فقط محدود میشوند نه تنها به نا کافی بودن بلکه اهداف کم معتبر در کاهش دادن گاز کربنیک، که به کناری میگذارند مسائل اساسی را، کسانی که در پشت تمام توصیه های ای پی سی سی هستند واینکه خلاصه میشوند در نیاز فوری به "تغییر زندگی", همانگونه که 'ریمبو'(آرتور- م) (+) خوابش را میدید .

(+) Artur Rimbaud:1854-1891شاعر نابغه و پر تحرک  فرانسوی: از پرچمداران جنبش سمبولیست در شعر و شاعری

ما نمی توانیم فکر کنیم به حقیقت وعده ها و توافق نامه هائی که اگر خوشحال گونه  ادامه یابند در پروژه های رشد اقتصادی که در افزایش مصرف پایدارمی باشند که خود نیازمند تشدید تولید کالاها و سرویس ها هستند و این بالنتیجه به چپاول فشرده ای از منابعی می انجامند که خود دقیقا منشاء غم انگیز سیاره ایست که در آن زندگی می کنیم. برخورد نکردن به ریشه مشکل به معنی جلوگیری از صحبت کردن بطور جدی، یعنی همه چیز را در دست کسانی گذاردن که، با وجود دانستن شدت جدی بودنش، تصمیم گرفته اند برای گرو نجات چیزهای کمی که باقیمانده اند .

وقتی که رهبر راست افراطی فرانسه (خانم-م) لوپن از وجود (مریضی-م) ابولا خوشحال میگردد چرا که به کاهش جمعیت در آفریقا کمک میکند، فقط  با صدای بلند چیزی را ندا میداد که بسیاری آنرا یواشکی می گفتند . هستند کسانی که فقط به یک متغیر توجه میکنند و به آن بالاترین اهمیت را نیز میدهند: رشد جمعیت .


این درست است که نزدیک به 7میلیارد نفر دراین سیاره زندگی میکنند و رشد پایدار جمعیت می تواند به 11 میلیارد نفر در 2100 منجر شود، اما دلیل کم و کاستی کنونی این است که بالاترین درصد مصرف در کشورهای ممتاز سیستم رخ می دهد، که مهارت در هدر دادن دارند، به ضرر کسانی که از آنها چیزهائی که بیش از حد مصرف میکنند را بدست می آورند. با توجه به مطالعه 'سازمان غذا و کشاورزی' , اف آ او(*) ، سرانه حیف و میل کردن مواد غذایی توسط مصرف کنندگان در اروپا و شمال آمریکا بین 95 تا115 کیلوگرم در سال است. و گزارش 'شورای  دفاع منافع ملی'(+) ایالات متحده آمریکا می گوید که آمریکایی ها بیش از 40 درصد از مواد غذایی خریداری شده خود را بدون دست زدن به آنها بدور میریزند .
(*) FAO: FOOD & AGRICULTURE ORGANIZATION

(+) NRDC:National Resources Defense Council

بیستمین نشست گرمای محیط زیست تعریف تغییر زندگی را نخواهد داد . در میان صرف 
کوکتل، نمایشگاه ها، پز دادنها / فیگور اومدن و حرکت تزئینی معمول همیشگی، بیش از 50 میلیون دلار از پول پروئی ها دود خواهد شد به هوا در حالی که مثلث سه گانه 'از زیر زمین بدر آوردن مواد معدنی - تولیدات صنعتی- مصرف'  دست نخورده باقی می مانند .

سئوالی که در قبال فاجعه اعلام شده مطرح میباشد اینست که آیا همگان نجات خواهند یافت یا فقط عده کمی . بهمین منظور، قدرتهای موجود مشکل را به چیزی علمی - فنی کاهش میدهند، حال آنکه در واقع این یک مسئله برجسته سیاسی است.  مسئله همانا سیاسی کردن تغییرات اقلیمی میباشد .




پایان

 

 





 
سازمان عفو بین الملل : روز بروز به کشورهائی که حکم اعدام را لغو میکنند افزوده میشود !!
 
On avance !
De plus en plus d'Etats se prononcent contre la peine de mort.

Thursday, December 25, 2014

Noam Chomsky: "Ronald Reagan was an
 extreme racist"-چامسکی : سیاهان در آمریکا کماکان برده هستند 
مصاحبه 4 دقیقه ای فوق العاده محشری ست December 9- 2014
https://www.youtube.com/watch?v=JE_Zr49x6jY

پاسخ محشر پرویز پرستوئی هنرپیشه خوب سینمای ایران به مزدور خایه مال شریفی نیا

این حرفِ پرستویی در موردِ شریفی نیا،  به کلِ هیکلِ خایه مالهایِ سینما و تلویزیون ایران می ارزه:
«برنامه "هفت" بارها من را برای حضور در استودیو دعوت کرده است و یکی از دلایل اصلی‌ که نپذیرفتم، نشستن ایشان بر روی آن صندلی است.»
 
پاسخ تند پرستویی به شریفی‌نیا: حتی روی صندلی که او نشسته باشد نمی‌نشینم
از صفحه : تقاطع
http://bit.ly/1wX9Brw
پرویز پرستویی، بازیگر مطرح سینمای ایران در پاسخی تند به ادعاهای محمدرضا شریفی‌نیا در مصاحبه با وب‌سایت خبرآنلاین، گفت: «خدا آن روز را نیاورد که بخواهم جایگزین شریفی‌نیا شوم.»

آقای پرستویی با بیان این‌که کاملا مطمئن است که منوچهر محمدی، تهیه‌کننده‌ی فیلم سینمایی "مارمولک"، از همان ابتدا و پیش از آن‌که نویسنده و کارگردان این فیلم انتخاب شده باشند، او را برای بازی در نفش "رضا مارمولک" در نظر گرفته بود، ادعای شریفی‌نیا در این خصوص را رد کرد و گفت: «همیشه گفته‌ام جایی که شریفی‌نیا باشد حضور پیدا نمی‌کنم. حتی اگر بفهمم نقشی قبل از من به او پیشنهاد شده باشد، قطعا قبول نمی‌کنم.»

وی اضافه کرد: «برنامه "هفت" بارها من را برای حضور در استودیو دعوت کرده است و یکی از دلایل اصلی‌ که نپذیرفتم، نشستن ایشان بر روی آن صندلی است.»
بازیگر فیلم‌ "آژانس شیشه‌ای" ادعاهای دیگر شریفی‌نیا درباره‌ی انتخاب موفقیت‌آمیز شماری از بازیگران برای بازی در فیلم‌های سینمایی در ایران را نیز رد کرد و افزود: «متأسفانه در بین اسامی که نام برده شد از خسرو شکیبایی اسم برده شده که تعصب زیادی روی او دارم و متاسفانه دستش از دنیا کوتاه است و این من را بسیار اذیت کرد. ایشان مدعی شده خسرو شکیبایی را برای "سالاد فصل" انتخاب کرده و جایزه‌ گرفته است. زمانی که شکیبایی در تئاتر و سینما بازیگر حرفه‌ای بود شریفی‌نیا هنوز بازیگر نشده بود و قبل از "سالاد فصل" هم شکیبایی در "هامون" جایزه گرفته بود.»

پرویز پرستویی با کنایه گفت: «در واقع شریفی‌نیا مدعی است همه جماعت سینما را او معرفی کرده و همه نقش‌ها هم برای او نوشته می‌شود و هنگامی که وقت ندارد، به سراغ بازیگر دیگری می‌روند. واقعا باید به ایشان دست مریزاد گفت که آن‌قدر پرکار هستند و سرشان شلوغ است.»

متن اظهارات شریفی‌نیا در مصاحبه با "خبرآنلاین" را می‌توانید
 از لینک زیر بخوانید.
http://bit.ly/1ARm6p3

Wednesday, December 24, 2014

Only days after clearing Congress, US President Barack Obama signed his name to H.R. 347 on Thursday, officially making it a federal offense to cause a disturbance at certain political events — essentially criminalizing protest in the States.
rt.com

باز سخنی از صادق هدایت فقید و همیشه جاویدان

"ﺟﺮﻡ ﺟﻬﻨﻤﯿﺎﻥ ﺳﮑﺲ ﻭ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﻮﺩ
 ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﺳﮑﺲ ﻭ ﻣﺸﺮﻭﺏ
 ﺁﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺪ ...
ﺗﻮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟
 ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻢ !!
ﻓﺮﻕ ﺣﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﭼﻴﺴﺖ ؟
 ﻳﮑﯽ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﺪﺍ ...
ﺧﺪﺍﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺶ ﺣﻮﺭﯼ ﺭﺷﻮﻩ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ
 ﺍﺳﺖ !
ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺑﯿﮕﻨﺎﻫﻨﺪ؟
 ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺷﮑﻤﺶ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ؛
 ﯾﺎ ﺣﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻟﺬﺕ ﺗﻨﺶ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ؟
 ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ؟
 ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ !!"

 ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ

Tuesday, December 23, 2014

Speaker: Professor David Harvey Chair: Dr Murray Low Recorded on 2 April 2014 in Old Theatre, Old Building. You thought capitalism was permanent? Think again.
youtube.com



 

This month, the Zapatistas are organizing a major international meeting in Chiapas: the World Festival of Resistance and Rebellion Against Capitalism.
roarmag.org




Monday, December 22, 2014

A 3 minutes Video-about "Hhistory of Lynching"- taken from the Miniseries of the U.S.A TV :Rootsمحشره حتمن ببینید




Everything-wrong-with-the-world in a few minutes : Watch Video !! اما راه حلی که نشون میده ناقص و آبکی هست !!

 
تمامی اسناد و ارقام/آمار(بخوان فاکت و فیگور ها) که اجرا کننده این ویدئو "تبلیغاتی" میگوید درست میباشد, ولی راه حلی که برای رهائی از مخمصه سیستم جهانی سرمایه داری ارائه میدهد (ولی "استادانه" از زیرش در میره و یک کلمه ازش صحبت نمیشه-هرچند تمامی ارزشهای سرمایه داری رو بر میشمره) نیمه جویده , ناکافی و در چارچوب زیستن در جامعه کنونی دروغین میباشد!! درست هست که ما آنارشیستها نیز از عشق و محبت حقیقی و نه کالائی/فتیشیستی, برای ساختن جامعه انسانی, داد سخن سر میدهیم و در عمل نیز با امکانات محدود آنرا با همرزمان و هم کیشانمان بکار میبریم, ولی بدون نابودی سرمایه داری و دولت حامی آن, که خود بخشی از سرمایه میباشد, رسیدن به این مهم - در سطح وسیع/جهانی- توهمی بیش نخواهد بود . سیستمی که از خودبیگانگی اصل انفکاک ناپذیر موجودیتش میباشد و بدون خرید متوالی و همیشگی کالا های بنجول سیستم از هم خواهد پاشید را نمیتوان با "پند و اندرزهای عارفانه".... به راه "راست" هدایت کرد. خیر, خواب دیدید خیر باشد !! تنها و تنها با نابودی روابط کالائی- بردگی(جائی که انسانها برده سرمایه داران و کالاهائی که خود تولید میکنند هستند و پول خدائی میکند) وهمزمان با سرنگونی تمامی دولتهای سرمایه داران ,در هر لباس و با هر زرق و برقی, و مهمتر از همه چیز سوزاندن ریشه مردسالاری هست که میتوان راه را برای  رهائی بشر-از هر جنس و سکسیتی- و حمایت از حیوانات و حفاظت از محیط زیست هموار کرد و بس .
نابود باد سرمایه داری- مرگ بر تمامی کارگزاران سرمایه داران :دولتهایشان
زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی
پیمان پایدار