Saturday, July 12, 2014

تصاویر پیشنهادی عصرایران برای پخش در مانیتورهای مجلس شورای اسلامی


توانا


 
 
 
 
 

تصاویر پیشنهادی عصرایران برای پخش در مانیتورهای مجلس شورای اسلامی

 سایت عصرایران با انتشار تصاویری در قالب یک گزارش،به نماینده‌گان مجلس نوشت:«با توجه به این که گویا مجلسی ها فکر می کنند که مهم ترین مشلات جامعه،‌ عدم تغییر در ساعات کاری رمضان، ساپورت پوشیدن چند زن و دختر،‌ وازکتومی کردن چند مرد و ممنوع نبودن حرف زدن رئیس جمهور پیشین است،‌ تصاویر زیر را به عنوان مشتی نمونه خروار به مجلسی ها عرضه می کنیم تا بلکه این ها را هم از مانیتورهای مجلس پخش کنند و در جریان باشند که مردم ایران با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم می کنند.»
 متن کامل گزارش :
 امروز یکی از نمایندگان دلواپس مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که طرح دوفوریتی تغییر ساعات کار در ماه رمضان تقدیم هیأت رئیسه مجلس شده است. ۱۰ نماینده هم به وزیر دادگستری تذکر داده اند که چرا خاتمی ممنوع البیان و ممنوع التصویر و ممنوع الخروج نیست؟! هفته گذشته هم یک فوریت طرح زندانی کردن کسانی که وازکتومی می کنند را تصویب کردند. چند روز پیش هم مجلسی ها،‌ تصاویری از زنان ساپورت پوش را در مانیتورهای بزرگ صحن علنی پخش کردند تا به وزیر کشور در این باره تذکر و کارت زرد دهند.
با توجه به این که گویا مجلسی ها فکر می کنند که مهم ترین مشلات جامعه،‌ عدم تغییر در ساعات کاری رمضان، ساپورت پوشیدن چند زن و دختر،‌ وازکتومی کردن چند مرد و ممنوع نبودن حرف زدن رئیس جمهور پیشین است،‌ تصاویر زیر را به عنوان مشتی نمونه خروار به مجلسی ها عرضه می کنیم تا بلکه این ها را هم از مانیتورهای مجلس پخش کنند و در جریان باشند که مردم ایران با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم می کنند. 
سرقت و زورگیری از مشکلاتی است که مردم را بسیار می آزارد و حتی در روز روشن و مرکز شهر هم اطمینانی به این که زورگیرها و کیف قاپ ها نخواهند آمد،‌ نیست. آیا نباید به طور ریشه ای این مشکل ضدامنیتی را به حداقل رساند؟ وجود زورگیرها،‌ از حضور ساپورت پوش ها حتماً خطرناک تر است.

جاده های نامناسب،‌ خودروهای بی کیفیت و فرهنگ پایین رانندگی سالانه بیش از 20 هزار ایرانی را به کام مرگ می کشد. تعداد بیشتری را مجروح می کند و هزاران میلیارد تومان هزینه های مادی آنی و آتی به جامعه تحمیل می کند. نمایندگان برای الزام خودروسازان به همسان سازی کیفیت خودروهایشان با انواع مشابه خارجی، بهسازی و ایمن سازی راه ها و ارتقای فرهنگ رانندگی مردم چه کرده اند؟ فرهنگ، فقط در نوع پوشش خانم ها خلاصه نمی شود. بهبود وضع رانندگی هم کار فرهنگی می خواهد.

- ۵۵ درصد از طلاق‌ها در کشور به دلیل اعتیاد است.
- ۶۵ درصد از همسرآزاری‌ها به دلیل اعتیاد است.
- ۳۰ درصد از کودک‌آزاری‌ها به دلیل اعتیاد است.
- ۲۵ درصد از قتل‌ها به دلیل اعتیاد است.
- ۲۳ درصد از نزاع‌ها و خشونت‌ها به دلیل اعتیاد است.
- ۳۵ تا ۴۰ درصد از سرقت‌ها به دلیل اعتیاد است.
- ۶۵ درصد زندانی ها مستقیم یا غیر مستقیم با مقوله مواد مخدر سر و کار دارند.
- برای مبارزه با مواد مخدر 3 هزار و 750 نفر شهید شده اند و 12 هزار تن دیگر جانباز.
مجلسی ها بفرمایند آیا این فاجعه بزرگ ملی نیاز به طرح های چند فوریتی و البته نظارت بر اجرای قاطع مصوبات ندارد؟
آیا برای دیدن عکس جوانان مملکت که در وضعیت اسفناک اعتیاد گرفتار شده اند هم مانیتورهای صحن علنی را روشن خواهند کرد یا فقط زنان و دختران ساپورت پوش را می بینند؟




هزاران نفر بر اثر آلودگی مستمر هوا در سال می میرند. از ریزگردهایی که زندگی را بر مرزنشیان تنگ کرده تا گازهای آلاینده ای که مردم شهرهای بزرگ را خفه می کند.
راستی وقتی بنزین های آلوده توزیع می شد چرا خبری از طرح های دو فوریتی و کارت زرد نبود؟

این عکس تزئینی است ولی می توان آن را به عنوان نمادی از پارازیت به کار برد و از مجلسی ها پرسید:‌ آیا شده یک بار هم طرح دو فوریتی بدهید برای بررسی این که آیا پارازیت ها بر روی سلامت مردم اثر منفی دارد یا خیر؟

خود مجلسی ها بهتر از هر کس دیگری می دانند که چند درصد مردم زیر خط فقرند. تازه فقیر صرفاً کسی نیست که در حاشیه ها و بیغوله ها زندگی می کند بلکه بسیاری از کارمندان و کارگرانی که اگر نیازمند یک عمل جراحی ساده شوند شیرازه مالی زندگی شان از هم می پاشد هم فقیرند ولو آن که لباس های مرتب بپوشند و صورت به سیلی سرخ دارند.




کودکان کار،‌ نه توطئه استکبار است و نه حل این مشکل در بن بست تحریم ها گرفتار. این ها کسانی هستند که طبق قانون اساسی باید از تحصیلات رایگان برخوردار شوند و طبق اعلامیه حقوق بشر که ایران نیز آن را امضا کرده، از کودکی خود لذت ببرند. اما کار در محیط بی رحم جامعه بزرگسالان آنان را از رشد باز می دارد و بعضی هایشان هم مجرمانی می شوند که جامعه ساخته است. مجلسی ها،‌ خود فرزند دارند ولی چرا برای حل مشکل این فرزندان مظلوم ایران، کاری نمی کنند؟ راستی جرم انگاری برای وازکتومی مهم تر است یا رسیدگی به حال کودکانی که پدران شان وازکتومی نکردند و کودکانی محروم از لذت کودکی با جامعه تحویل دادند؟!




محیط زیست ایران با سرعت تمام در حال نابودی است. بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی از بین رفته اند یا در معرض انقراض اند. وضعیت جاهایی مانند دریاچه ارومیه و بختگان و جنگل های بلوط زاگرس و اراضی شمال و سواحل جنوب و ... هم که روز به روز بدتر می شود. 
آقایان و خانم های نماینده! اینجا ایران است و شما هم ایرانی.

کمبود،‌ گرانی و قاچاق دارو
آیا مجلسی ها نسخه به دست برای پیدا کردن یک دارو کل شهر را گشته اند؟!


    سونامی سرطان
کجای دنیا این همه آدم سرطان می گیرند؟‌ مجلسی ها از خودشان پرسیده اند علت چه می تواند باشد؟

تکدی گری
(بدون شرح)


 
یک چهارم ازدواج ها به طلاق منجر می شود. مجلسی ها بهتر است به جای ابراز ناراحتی از فروپاشی بنیان های خانواده در غرب، فکری به حال فروپاشی خانواده های ایرانی کنند.

زنان کارتن خواب
بله!‌ اینجا هم ایران است و اگر مجلسی ها این صحنه ها را نمی بینند،‌ می توانند تصاویرش را در مانیتورهای مجلس تماشا کنند تا بدانند دور و برشان چه می گذرد؟! چرا فقط زنان ساپورت پوش را می بینند و این زنان را نه؟!



البته این تصاویر همان طور که ذکر شد، مشتی بود نمونه خروار و اگر چشم بگشایند و اندکی از سیاسی کاری دست بردارند، واقعیت های زیادی را پیرامون شان می بینند لعلهم یتفکرون!
 
 


Friday, July 11, 2014

هیجده تیرماه 1378(قیام دانشجویان) بروایت یک عکاس
 توانا:آموزشکده مدنی جامعه ایران/ سازمان غیر انتفاعی
چهارشنبه 18 تیرماه 1393- 9 ژولای 2014
tavaana.org
سالگرد ۱۸ تیرماه؛حمله به کوی دانشگاه تهران

سال ۱۳۷۸؛ روزنامه سلام به جرم انتشار نامه محرمانه سعید اسلامی به قربان‌علی دری نجف‌آبادی وزیر اطلاعات وقت برای تهدید مطبوعات توسط دادگاه ویژه روحانیت به مدت ۵ سال توقیف می‌شود. دانشجویان به اعتراض به این توقیف در خوابگاه کوی دانشگاه تجمع می‌کنند. انصار حزب‌الله و نیروهای لباس شخصی به داخل کوی دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی هجوم می‌آورند و اموال دانشجویان را تخریب می‌کنند و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و جمع کثیری از دانشجویان را بازداشت می‌کنند.

تظاهرات و اعتراض دانشجویان به بیرون از محوطه دانشگاه کشیده می شود و حتا دانشجویان قصد حرکت به سوی بیت رهبری را داشتند.
سعید حجاریان در این باره می‌گوید:
“وقتی دانشجوها از کوی دانشگاه بیرون آمدند، بین میدان ولیعصر بودند تا حرکت کنند به سوی خیابان آذربایجان، من در آن هنگام دفتر آقای خاتمی بودم. آن زمان من عضو شورای شهر تهران بودم. اعضای شورای شهر را برده بودم به کوی دانشگاه تا خرابی‌ها را ببینند و برای بازسازی و اختصاص بودجه اقدام کنیم. من به خاطر این کار رفته بودم دفتر خاتمی که آقای صفوی (فرمانده سپاه) زنگ زد به آقای ابطحی و گفت که خط قرمز ما خیابان جمهوری است، هر کسی از این خیابان پایین‌تر بیاید، می‌زنیم. متوجه شدیم که بچه‌های دانشجو دارند رو به پایین حرکت می‌کنند، به من گفتند که بروم با آنها صحبت کنم، رفتم با دانشجوها صحبت کردم، یک طرف بچه‌های رحیم بودند، یک طرف هم بچه‌های دانشجو، با قسم و آیه و من بمیرم تو بمیری، سر راهپیمایی را کج کردم به سمت کوی دانشگاه و گفتم برید من هم می‌آیم به کوی..”

از آمار دقیق کشته‌شدگان ۱۸ تیر اطلاع دقیقی در دست نیست اما آن‌چه مشخص است عزت ابراهیم‌نژاد در این اعتراضات کشته می‌شود و هم‌چنین اکبر محمدی از دستگیرشدگان ۱۸ تیر در مرداد ماه ۱۳۸۵ در اعتصاب غذا و در اعتراض به وضعیت خود کشته می‌شود.

از بازداشت شدگان آن روزها می‌توان از سعید زینالی نام برد که پس از گذشت این‌همه سال هنوز از وضعیت او اطلاعی در دست نیست و خانواده‌اش همچنان چشم به راه خبری از وی مانده‌اند.
سرکوب دانشجویان در این روز نقطه عطفی در شرایط ایران پس از پیروزی سید محد خاتمی محسوب می شود.

Thursday, July 10, 2014

Israel 's atrocities in Occupied Palestine (Gaza & West Bank) did NOT start YESTERDAY,it has been going on for over 6 decades !!


مصاحبه ایمی گودمن با پسر ژنرال ارتش فاشیستی کشور صهیونیستی اسرائیل 
  
مرگ بر رژیم فاشیست پرور اسرائیل.
زنده باد مقاومت قهرمانانه / سلحشورانه خلق فلسطین
پاینده باد صلح بین ملت ها- زنده باد مبارزه طبقاتی
مرگ بر تمامی دولتها - زنده باد آنارشی:
جهان بدون مرز- پرچم- سرود "ملی"- پاسپورت
پیمان پایدار
excerpt:

I’m sitting here in Jerusalem in an air-conditioned room, plenty of light, plenty of water, no shortages of any kind. And this horrendous, horrendous reality that he’s describing, that is about to become worse as the result of an impending Israeli ground invasion, is a direct result of the criminal siege that Israel has been imposing on Gaza for years now, putting 1.6 million people in a cruel and inexcusable—under a cruel and inexcusable siege.

But I think it’s important to take a look at this in a larger context. I think one of the problems is people look at all these—at the current state of affairs as though it’s isolated. Israel has been bombing and killing people in Gaza since it created the Gaza Strip in the early 1950s. On a regular base, Israel goes in and kills civilians in Gaza. This has been going on for six decades. Of course, it’s getting worse. The technology is getting better. And the casualty count is getting worse. But this is part of a larger issue, a larger problem. And the problem is that people equate the Palestinian response to Israeli violence and to Israeli aggression as terrorism, instead of realizing that this is an act of resistance. The Palestinians have been the subject of oppression and violence by Israel from the very beginning that the state of Israel was established. This is why we have a Gaza Strip. This is why we have hundreds of thousands of refugees in the Gaza Strip and other places. These people were forced out of their home as a result of an act of terrorism, which created the state of Israel in 1948. These people have been resisting, and they’ve been resisting in other places, mostly by nonviolent means.

full interview: 
http://wwdemocracynow.org/2014/7/8/w.
the_incitement_starts_at_the_top
 

 
         







Wednesday, July 9, 2014

پانزدهمین سالگرد قیام دانشجویان 1393- 1378 فرخنده باد!!

پانزده سال  از 18 تیر ماه  1378گذشت
خیابان انقلاب، دانشگاه تهران, شورش انقلابی در
کوی همرزمان امیر آباد ..... وبار دیگر خون بر سنگفرشهای دانشگاه نقش بست
...
 
"بر آن حلقه که کس بر در نکوبید...
بر آن در که‌ش کسی نگشود دیگر
بر آن پله که بر جا مانده خاموش
کس‌اش ننهاده دیری پای بر سر ــ
بهار منتظر بی مصرف افتاد"

احمد شاملوی گرامیمان

An excellent short Video, NOT to be missed :Israel acting like Nazis in Gaza !!

Uk Jewish MP:Israel acting like Nazis in Gaza
 
***************************
It was long due for such a truthful admission by a Jewish member of British Parliament
PaYmaN PieDaR

Tuesday, July 8, 2014

روزیکه ایرانی شمشیر را بدیوار آویخت و قلم بدست گرفت
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
صرفا برای تجلیل از مقاومت تاریخی ایرانیان در برابر جور و ستم مهاجمین وقت و ثبت در تاریخ آورده میشود.دیدگاه ناسیونالیستی و احیانا ضد اعراب, اگر استنباط میشود, بهیج وجه مورد تائید نویسنده این سطور نمیباشد.
پیمان پایدار
***********************
شعار برابری و برادری فریبی بیش نبود ٠ اسلحه ای که برای شکستن سدّ مقاومت ایرانیان بکار برده شد ، دقیقأ مانند شعار آب مجانی و برق مجانی توسط خمینی٠
آغاز تسلط اعراب بر ایران با مقاومت سرسختانه پدران ما صورت گرفت و قریب به هشتاد سال بطول انجامید٠ آن قوم ، با خشونت و کشتار و به اسارت گرفتن زنان و کودکان ، به تاراج سرمایه ملّی ما پرداختند ، دقیقأ همین کاری که آخوندهای امروز در ایران انجام میدهند٠ آخوندها دشمنان قسم خورده ایران و هرآنچه ایرانیست ، هستند٠ اعمال و کردار و قوانین و احکام خشونت بارشان ، و دشمنی شان با ایرانی و ایرانیّت ، و تحقیر ایران باستان ، ناشی از همان طرز فکر غنیمت گیریست ، و افکار پلیدشان نیز از همان سرچشمه الهام میگیرد
٠٠٠٠
در اواخر دوره بنی امیه ، که ایرانیان متوجه آن نیرنگ بزرگ شده بودند مبارزه را آغاز کردند:
-ابومسلم خراسانی نخستین دلاوری بود که سپاه فراهم آورد و جنبش سیاه جامگان را بنا کرد ، و به انتقام شکست قادسیه ، بسیاری از تازیان را کشت٠ ابومسلم مزد وطن دوستی خود را گرفت و در سنین سی و چند سالگی به قتل رسید٠
-بعد از او طاهر ذوالیمینین ، ایرانی دیگری بود که به مخالفت با خلیفه قد علم کرد و به حکومت رسید٠
-المقنع ﴿نقابدار﴾ ، یکی از سرهنگ های ابو مسلم که ماه نخشب را ابداع کرد و بر علیه خلافت اعراب قیام کرد ولی دستگاه خلافت ، وی را شکست داد٠ او به پیروانش امیدواری داد که بزودی باز خواهد گشت ، و سپس خود را در حوضی از اسید انداخت ٠
-بعد از او استادیس با صد هزار نفر سپاه در مقابل خلیفه قیام کرد ٠٠٠ او نیز شکست خورد٠
-شعوبیه از نخستین جنبشهای موثر فرهنگی بودند که افتخارات ملّی و باستانی خود را ، همانطور که برازنده بود ، در مقابل اعراب جلو کشیدند
-عبدالله ابن مقفّع کتابهای بیشماری ، از جمله خدای نامه را به عربی ترجمه کرد ولی مبارزه فرهنگی او منجر به تکه تکه شدن و در آتش سوخته شدنش شد٠
-یعقوب لیث صفاری بزرگترین مبارز ایرانی در مقابل اعراب بود٠
-بابک خرمدین مبارز دیگری که بمدت بیست و چند سال در کوه های آذربایجان در مقابل اعراب ایستادگی کرد تا یک ایرانی خائن او را بخلیفه فروخت ٠ این جمله منسوب به بابک است که گفت : "کذا و کذا که ارزان فروختی مرا"٠
-عمرو لیث دلاور دیگری بود که بدستور خلیفه تکه تکه شد٠٠٠
اینها نمونه هایی از مقاومت های ایرانیان در مقابل حمله اعراب مسلمان به وطن ما بود ٠ آنگونه نیست که آخوند میگوید که ایرانیان با آغوش باز از اعراب استقبال کردند٠ امّا کوشش های قهر آمیز ایرانیان یکی پس از دیگری سرکوب شد و بجایی رسید که ایرانی شمشیر خود را بدیوار آویخت و قلم برداشت٠٠٠ و اینجاست که چهره تابناک فردوسی میدرخشد٠ این مرد حکیم در کنج خانه خویش در شهر طوس ، شکوه و عظمت پادشاهی ایران باستان را بقلم کشید و به تنها تن خویش ، کار چندین لشکر را انجام داد٠ و مردم ایران قدر این شهروند شماره یک ایرانزمین را دانسته و میدانند٠ به این دلیل است که با وجود خرابیهای خراسان در حملات مختلف ، خصوصأ در حمله مغول ، و از بین رفتن بسیاری آثار بزرگان ، شاهنامه حکیم فردوسی در نزد ایرانیان محفوظ ماند٠
بهرام مشیری
سرزمین جاوید ، دوم جولای ٢٠١٤
فایل صوتی بمدت ٣٨ دقیقه
‎روزیکه ایرانی شمشیر را بدیوار آویخت و قلم بدست گرفت٠ 
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
شعار برابری و برادری فریبی بیش نبود ٠ اسلحه ای که برای شکستن سدّ مقاومت ایرانیان بکار برده شد ، دقیقأ مانند شعار آب مجانی و برق مجانی توسط خمینی٠ 
آغاز تسلط اعراب بر ایران با مقاومت سرسختانه پدران ما صورت گرفت و قریب به هشتاد سال بطول انجامید٠ آن قوم ، با خشونت و کشتار و به اسارت گرفتن زنان و کودکان ، به تاراج سرمایه ملّی ما پرداختند ، دقیقأ همین کاری که آخوندهای امروز در ایران انجام میدهند٠ آخوندها دشمنان قسم خورده ایران و هرآنچه ایرانیست ، هستند٠  اعمال و کردار و قوانین و احکام خشونت بارشان ، و دشمنی شان با ایرانی و ایرانیّت ، و تحقیر ایران باستان ، ناشی از همان طرز فکر غنیمت گیریست ، و افکار پلیدشان نیز از همان سرچشمه الهام میگیرد٠٠٠٠  

در اواخر دوره بنی امیه ، که ایرانیان متوجه آن نیرنگ بزرگ شده بودند مبارزه را آغاز کردند: 
 -ابومسلم خراسانی نخستین دلاوری بود که سپاه فراهم آورد و جنبش سیاه جامگان را بنا کرد ، و به انتقام شکست قادسیه ، بسیاری از تازیان را کشت٠ ابومسلم مزد وطن دوستی خود را گرفت و در سنین سی و چند سالگی به قتل رسید٠ 
-بعد از او طاهر ذوالیمینین ، ایرانی دیگری بود که به مخالفت با خلیفه قد علم کرد و به حکومت رسید٠
-المقنع ﴿نقابدار﴾ ، یکی از سرهنگ های ابو مسلم که ماه نخشب را ابداع کرد و بر علیه خلافت اعراب قیام کرد ولی دستگاه خلافت ، وی را شکست داد٠   او به پیروانش امیدواری داد که بزودی باز خواهد گشت ، و سپس خود را در حوضی از اسید انداخت ٠
-بعد از او استادیس با صد هزار نفر سپاه در مقابل خلیفه قیام کرد ٠٠٠  او نیز شکست خورد٠
-شعوبیه از نخستین جنبشهای موثر فرهنگی بودند که افتخارات ملّی و باستانی خود را ، همانطور که برازنده بود ، در مقابل اعراب جلو کشیدند
-عبدالله ابن مقفّع کتابهای بیشماری ، از جمله خدای نامه را به عربی ترجمه کرد ولی مبارزه فرهنگی او منجر به تکه تکه شدن و در آتش سوخته شدنش شد٠
-یعقوب لیث صفاری بزرگترین مبارز ایرانی در مقابل اعراب بود٠
-بابک خرمدین مبارز دیگری که بمدت بیست و چند سال در کوه های آذربایجان در مقابل اعراب ایستادگی کرد تا یک ایرانی خائن او را بخلیفه فروخت ٠ این جمله منسوب به بابک است که گفت : "کذا و کذا که ارزان فروختی مرا"٠
-عمرو لیث دلاور دیگری بود که بدستور خلیفه تکه تکه شد٠٠٠

اینها نمونه هایی از مقاومت های ایرانیان در مقابل حمله اعراب مسلمان به وطن ما بود ٠ آنگونه نیست که آخوند میگوید که ایرانیان با آغوش باز از اعراب استقبال کردند٠ امّا کوشش های قهر آمیز ایرانیان یکی پس از دیگری سرکوب شد و بجایی رسید که ایرانی شمشیر خود را بدیوار آویخت و قلم برداشت٠٠٠ و اینجاست که چهره تابناک فردوسی میدرخشد٠ این مرد حکیم در کنج خانه خویش در شهر طوس ، شکوه و عظمت پادشاهی ایران باستان را بقلم کشید و به تنها تن خویش ، کار چندین لشکر را انجام داد٠ و مردم ایران قدر این شهروند شماره یک ایرانزمین را دانسته و میدانند٠ به این دلیل است که با وجود خرابیهای خراسان در حملات مختلف ، خصوصأ در حمله مغول ، و از بین رفتن بسیاری آثار بزرگان ، شاهنامه حکیم فردوسی در نزد ایرانیان محفوظ ماند٠ 
بهرام مشیری 
سرزمین جاوید ، دوم جولای ٢٠١٤
فایل صوتی بمدت ٣٨ دقیقه
http://www.bahrammoshiri.com/home/popup_player.php?file=www.BahramMoshiri.com/home/Audio/Moshiri_070214_FB.mp3‎

توصیه رهبر ایران به 'ناامن شدن فضا برای خاتمی'


حسین باستانی
بی‌بی‌سی
 - دوشنبه 07 ژوئيه 2014 - 16 تیر 1393
خامنه ای و خاتمی
تاکید رهبر بر اینکه "نباید فضا برای خاتمی امن شود"، به وضوح همسو با ممنوعیت های عملی وضع شده بر رئیس جمهور اسبق ایران به نظر می رسد
جواد کریمی‌قدوسی امروز گفته است: "پس از حوادث ۸۸ حکم ممنوع‌التصویری، ممنوع‌الخروجی و ممنوع‌البیان‌شدن خاتمی به شورای عالی امنیت‌ملی ابلاغ شد، مثل حکم حصر خانگی موسوی و کروبی که پیش‌تر به همان شورا ابلاغ شده بود."
اخبار ممنوع الخروجی و ممنوع التصویری محمد خاتمی -گذشته از روایت های متفاوتی که در مورد مرجع صدور این تصمیم وجود داشت- در سال های گذشته مورد اشاره نشریات ایران قرار گرفته بود. ادعای "ممنوع البیان" شدنش اما، که دیروز برای نخستین بار در کلیک نامه ۱۰ نماینده مجلس به وزیر دادگستری عنوان شد، موضوع جدیدی است.
در عین حال، اظهارات امروز جواد کریمی قدوسی، که در کلیک مصاحبه با روزنامه شرق بیان شده، اشاره مهم تری نیز دارد: اینکه "حکم ممنوع‌التصویری، ممنوع‌الخروجی و ممنوع‌البیان‌شدن" محمد خاتمی، از جایی به شورای عالی امنیت ملی "ابلاغ" شده است.
مطابق قانون اساسی و روال جاری حکومت ایران، هیچ نهادی جز رهبری در جایگاهی بالاتر از شورای عالی امنیت ملی قرار ندارد تا قدرت ابلاغ موضوعی را به آن داشته باشد. در نتیجه، اگر اظهارات آقای کریمی قدوسی تکذیب نشود، به این معناست که در زمان آقای احمدی نژاد، شورای عالی امنیت ملی با اشاره آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور قبلی را ممنوع التصویر، ممنوع الخروج و ممنوع البیان کرده است.
آنچه این گمانه زنی را تقویت می کند، تصریح این نماینده مجلس است که گفته ممنوعیت های فوق، "مثل حکم حصر خانگی موسوی و کروبی که پیش‌تر به همان شورا ابلاغ شده بود" به شورای عالی امنیت ملی ابلاغ شده است. این در حالی است که اکنون، دیگر تردیدی وجود ندارد که شروع و ادامه حصر رهبران "جنبش سبز"، با نظر شخص آیت الله خامنه ای صورت کلیک گرفته‌است.
"اگر اظهارات آقای کریمی قدوسی در مصاحبه با شرق تکذیب نشود، به این معناست که در زمان آقای احمدی نژاد، شورای عالی امنیت ملی با اشاره آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور اسبق ایران را ممنوع التصویر، ممنوع الخروج و ممنوع البیان کرده است"
آقای کریمی قدوسی همچنین، در مصاحبه اخیر از نقش "عناصر کلیدی نظام" (و همچنین "برخی در ساختار اطلاعاتی") در تصمیم گیری شورای عالی امنیت ملی راجع به محمد خاتمی سخن گفته که اشاره ای جداگانه به سطح تصمیم گیری در مورد محمد خاتمی به نظر می‌رسد.
طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی، کلیه مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید برای اجرایی شدن به تصویب رهبر جمهوری اسلامی برسند. بر این مبنا، در صورتی که مصوبه‌ای از سوی رهبر توصیه نشده باشد نیز، ناگزیر از تصویب وی گذشته است. اما حتی با توجه به این واقعیت، اینکه مصوبه ای از شورای عالی امنیت ملی -با حضور سران سه قوا و بالاترین مسئولان نظامی و امنیتی- مبتنی بر توصیه ای از رهبر باشد، منطقا نشان دهنده سطحی متفاوت از درگیری وی در یک پرونده مشخص است.
جواد کریمی قدوسی، اخیرا در یک سخنرانی در مشهد، به بخشی از سخنان آیت الله خامنه ای در دیدار با تعدادی از نمایندگان مجلس اشاره کرده که از حساسیت قابل توجهی در ارتباط با محمد خاتمی حکایت دارد. مطابق نقل قول آقای کریمی قدوسی: "آن بزرگوار می گوید که خاتمی یاغی و طغیانگر نسبت به انقلاب است و باید رسانه‌ها، اصولگرایان ونخبگان نسبت به ایشان موضع گیری کنند و نباید فضا برای خاتمی امن شود چون از عناصر اصلی فتنه است."
تاکید رهبر بر اینکه "نباید فضا برای خاتمی امن شود"، به وضوح همسو با ممنوعیت‌های عملی وضع شده بر رئیس جمهور اسبق ایران به نظر می رسد. تاکیدی که "منشا واقعی" یکی -دیگر- از رفتارهای منسوب به "اصولگرایان تندرو" در ایران را شفاف می‌کند.

Monday, July 7, 2014


 
داحک: کمپین بین المللی از حقوق کارگران
The International Campaign to defend Worker's right
 
*********************
صرفا برای اشتراک گذاری اخبار کارگری میباشد.طبعا هیچ وابستگی ایدئولوژیک با گردانندگان صفحه مربوطه نداشته و ندارم.
پیمان پایدار
 

اصطلاح "حرف مفت نزن" از کجا آمده است !!

      
            در مورد تاریخچه اصطلاح "حرف مفت نزن " گفته می شود زمانی که تلگراف خانه در تهران افتتاح شد مردم آن زمان باور نمی کردند که می توانند از شهری به شهر دیگر امکان مخابره تلگرافی وجود داشته باشد. بنابراین وزیر تلگراف وقت مرحوم علیقلی خان مخبرالدوله چون از تشویق و تبلیغ پیرامون مخابرات تلگرافی سودی نجست تدبیری به خاطرش رسید و با اجازه شاه یکی دو روز را به مردم اجازه داد که مجانی با دوستان یا طرف خود که در شهرهای اصفهان و شیراز و تبریز و نقاط دیگر بودند صحبت کنند و چیزی بپرسند و جواب بخواهند تا مردم یقین کنند که تلگراف شعبده بازی نیست. سپس پولی شد و حرف مفت در کار نبود . چون گفته شد از امروز به بعد حرف مفت قبول نمی‌شود. پس از آن اصطلاح حرف مفت رایج شد . ناگفته نماند برای آن هایی که به حرف مفت عادت کرده بودند به هیچ وجه قابل قبول نبود که متصدیان مربوط به آنها بگویند «حرف مفت نزن و حرف مفت نگو»، زیرا حرف قیمت دارد چرا که برای هر کلمه یک عباسی میبایست پرداخت.       

دیروز یکشنبه ششم ژولای (ژوئیه) 2014مطابق با 15 تیرماه1393 روز جهانی بوسه بود!!!

‎ششم جولای (۱۵ تیر)، روز جهانی بوسه 

۹ سال پیش، یک زوج عاشق  انگلیسی، با  بوسه ای که ۳۱ ساعت و ۳۰ دقیقه به طول انجامید رکورد طولانی‌ترین بوسه دنیا را به ثبت رساندند و این آغازی بود برای روز جهانی بوسه.

یک بوسه با تمام وجود، ضربان قلب را از ۶۰ - ۸۰ بار در دقیقه به ۱۱۰ می‌رساند و گردش خون را سریع‌تر می‌کند و در دقیقه سه برابر بیشتر هوا به شش‌ها می‌رساند، ۳۰ ماهیچهٔ صورت را به کار می‌اندازد و ماهیچه‌های گردن و کمر را فعال می‌کند.

بوسه ترشح هرمون اکسی توسین را که هرمون وفا و پایبندی است افزایش می‌دهد و هرمون کورتیزول را که هرمون استرس است کاهش می‌دهد.
عکس: بوسه نمادین بین اسرائیل و فلسطین، دو جوان اسراییلی و فلسطینی در دیوار حائل بین دو کشور در کرانهٔ باختری رود اردن یکدیگر را می‌بوسند.‎
 
۹ سال پیش، یک زوج عاشق انگلیسی، با بوسه ای که ۳۱ ساعت و ۳۰ دقیقه به طول انجامید رکورد طولانی‌ترین بوسه دنیا را به ثبت رسان...دند و این آغازی بود برای روز جهانی بوسه.

یک بوسه با تمام وجود، ضربان قلب را از ۶۰ - ۸۰ بار در دقیقه به ۱۱۰ می‌رساند و گردش خون را سریع‌تر می‌کند و در دقیقه سه برابر بیشتر هوا به شش‌ها می‌رساند، ۳۰ ماهیچهٔ صورت را به کار می‌اندازد و ماهیچه‌های گردن و کمر را فعال می‌کند.

بوسه ترشح هرمون اکسی توسین را که هرمون وفا و پایبندی است افزایش می‌دهد و هرمون کورتیزول را که هرمون استرس است کاهش می‌دهد.

عکس بالا: بوسه نمادین بین اسرائیل و فلسطین، دو جوان اسرائیلی و فلسطینی در دیوار حائل بین دو کشور در کرانهٔ باختری رود اردن یکدیگر را می‌بوسند.

Sunday, July 6, 2014


The Engineered Destruction and Political Fragmentation of Iraq. Towards the Creation of a US Sponsored Islamist Caliphate

The Islamic State of Iraq and al-Sham: An instrument of the Western Military Alliance

Global Research, July 01, 2014
 
**********************

در اینجا میبایست اذعان کنم که با این تحلیل زیاد همخوانی ندارم. تیکه کردن عراق به سه قسمت , تشکیل کشور مستقل کردستان, بلوچستان و.....بیش از آن تخیلی میباشد تا واقعی !! ایران و عراق یوگسلاوی و چکسلوالکی نمیباشند. امپریالیسم آمریکا میبایست خیلی به استیصال رسیده باشد که به چنین ریسک دهشتناکی دست بزند. بماند که در این تحلیل نقش چین و روسیه و اروپا غربی  اصلا دیده نمیشود. بزبانی دیگر دگر جناحهای سرمایه داری جهانی اینقدر پخمه نبوده و نیستند که اجازه چنین غلطی را به یانکی ها بدهند. دست آخر و مهمتر از همه چیز اینکه توده های این کشورها ,از ایران و عراق گرفته تا ترکیه و پاکستان و عربستان و سوریه , چه عکس العملی از خود نشان دهند بیش از همه چیز قابل تعمق میباشد. باری, بهر جهت, خواندن این مقاله را شدیدا به خوانندگان عزیز توصیه میکنم.
پیمان پایدار
 
 
 
 

Irak drapeau carte

First published by GR on June 14, 2014.
Update July 1, 2014: The creation of the US sponsored Islamist Caliphate has been announced.  The Islamic State of Iraq and Al Cham (ISIS) has been replaced by the Islamic State (IS).  The Islamic State is not an independent political entity. It is a construct of US intelligence.  (M.Ch. July 1, 2014)
The Western media in chorus have described the unfolding conflict in Iraq as a “civil war” opposing the Islamic State of Iraq and al-Sham against the Armed forces of the Al-Maliki government.
 
(Also referred to as Islamic State of Iraq and the Levant (ISIL) or Islamic State of Iraq and Syria (ISIS))
The conflict is casually described as “sectarian warfare” between Radical Sunni and Shia without addressing “who is behind the various factions”.  What is at stake is a carefully staged US military-intelligence agenda.
 
Known and documented, Al Qaeda affiliated entities have been used by US-NATO in numerous conflicts as “intelligence assets” since the heyday of the Soviet-Afghan war. In Syria, the Al Nusrah and ISIS rebels are the foot-soldiers of the Western military alliance, which oversees and controls the recruitment and training of paramilitary forces.
The Al Qaeda affiliated Islamic State of Iraq (ISI) re-emerged in April 2013 with a different name and acronym, commonly referred to as the Islamic State of Iraq and Syria (ISIS). The formation of a terrorist entity encompassing both Iraq and Syria was part of a US intelligence agenda. It responded to geopolitical objectives. It also coincided with the advances of Syrian government forces against the US sponsored insurgency in Syria and the failures of both the Free Syrian Army (FSA) and its various “opposition” terror brigades.
 
The decision was taken by Washington to channel its support (covertly) in favor of a terrorist entity which operates in both Syria and Iraq and which has logistical bases in both countries. The Islamic State of Iraq and al-Sham’s Sunni caliphate project coincides with a longstanding US agenda to carve up both Iraq and Syria into three separate territories: A Sunni Islamist Caliphate, an Arab Shia Republic, and a Republic of Kurdistan.
 
Whereas the (US proxy) government in Baghdad purchases advanced weapons systems from the US including F16 fighter jets from Lockheed Martin, the Islamic State of Iraq and al-Sham –which is fighting Iraqi government forces– is supported covertly by Western intelligence. The objective is to engineer a civil war in Iraq, in which both sides are controlled indirectly by US-NATO.
The scenario is to arm and equip them, on both sides, finance them with advanced weapons systems and then “let them fight”.
 
US-NATO is involved in the recruitment, training and financing of ISIS death squads operating in both Iraq and Syria. ISIS operates through indirect channels in liaison with Western intelligence. In turn, corroborated by reports on Syria’s insurgency, Western special forces and mercenaries integrate the ranks of ISIS.
 
US-NATO support to ISIS is channeled covertly through America’s staunchest allies: Qatar and Saudi Arabia. According to London’s Daily Express “They had money and arms supplied by Qatar and Saudi Arabia.”
“through allies such as Saudi Arabia and Qatar, the West [has] supported militant rebel groups which have since mutated into ISIS and other al‑Qaeda connected militias. ( Daily Telegraph, June 12, 2014)
While the media acknowledges that the government of Prime Minister Nuri al-Maliki has accused Saudi Arabia and Qatar of supporting ISIS, it invariably fails to mention that both Doha and Riyadh are acting on behalf and in close liaison with Washington.
 
Under the banner of a civil war, an undercover war of aggression is being fought which essentially contributes to further destroying an entire country, its institutions, its economy. The undercover operation is part of an intelligence agenda, an engineered process which consists in transforming Iraq into an open territory.
 
Meanwhile,  public opinion is led to believe that what is at stake is confrontation between Shia and Sunni.
America’s military occupation of Iraq has been replaced by non-conventional forms of warfare. Realities are blurred. In a bitter irony, the aggressor nation is portrayed as coming to the rescue of a “sovereign Iraq”.
 
An internal “civil war” between Shia and Sunni is fomented by US-NATO support to both the Al-Maliki government as well as to the Sunni ISIS rebels.
 
The break up of Iraq along sectarian lines is a longstanding policy of the US and its allies. (See map of Middle East below)
“Supporting both Sides”
The “War on Terrorism” consists in creating Al Qaeda terrorist entities as part of an intelligence operation, as well as also coming to the rescue of governments which are the target of  the terrorist insurgency. This process is carried out under the banner of counter-terrorism. It creates the pretext to intervene.
 
ISIS is a caliphate project of creating a Sunni Islamist state. It is not a project of the Sunni population of Iraq which is broadly committed to secular forms of government. The caliphate project is part of a US intelligence agenda.
 
In response to the advance of the ISIS rebels, Washington is envisaging the use of aerial bombings as well as drone attacks in support of the Baghdad government as part of a counter-terrorism operation.  It is all for a good cause: to fight the terrorists, without of course acknowledging that these terrorists are the “foot soldiers” of the Western military alliance.
 
Needless to say, these developments contribute not only to destabilizing Iraq, but also to weakening the Iraqi resistance movement, which is one of the major objectives of US-NATO.
The Islamic caliphate is supported covertly by the CIA in liaison with Saudi Arabia, Qatar and Turkish intelligence. Israel is also involved in channeling support to both Al Qaeda rebels in Syria (out of the Golan Heights) as well to the Kurdish separatist movement in Syria and Iraq.
 
More broadly, the “Global War on Terrorism” (GWOT) encompasses a consistent and diabolical logic: both sides –namely the terrorists and the government– are supported by the same military and intelligence actors, namely US-NATO.
While this pattern describes the current situation in Iraq, the structure of “supporting both sides” with a view to engineering sectarian conflict has been implemented time and again in numerous countries. Insurgencies integrated by Al Qaeda operatives (and supported by Western intelligence) prevail in a large number of countries including Yemen, Libya, Nigeria, Somalia, Mali, the Central African Republic, Pakistan. The endgame is to destabilize sovereign nation states and to transform countries into open territories (on behalf of so-called foreign investors).
 
The pretext to intervene on humanitarian grounds (e.g. in Mali, Nigeria or the Central African Republic) is predicated on the existence of terrorist forces. Yet these terrorist forces would not exist without covert US-NATO support.
 
The Capture of Mosul:  US-NATO Covert Support to the Islamic State of Iraq and Syria (ISIS)Something unusual occurred in Mosul which cannot be explained in strictly military terms.
 
On June 10, the insurgent forces of the Islamic State of Iraq and the Levant (ISIS) allegedly (according to press reports) captured Mosul, Iraq’s second largest city, with a population of over one million people.  While these developments were “unexpected” according to the Obama administration, they were known to the Pentagon and US intelligence, which were not only providing weapons, logistics and financial support to the ISIS rebels, they were also coordinating, behind the scenes, the ISIS attack on the city of Mosul.
 
While ISIS is a well equipped and disciplined rebel army when compared to other Al Qaeda affiliated formations, “the capture” of Mosul, did not hinge upon ISIS’s military capabilities. Quite the opposite: Iraqi forces which outnumbered the rebels by far, equipped with advanced weapons systems could have easily repelled the ISIS rebels.
There were 30,000 government forces in Mosul as opposed to 1000 ISIS rebels, according to reports. The Iraqi army chose not to intervene. The media reports explained without evidence that the decision of the Iraqi armed forces not to intervene was spontaneous characterized by mass defections.
Iraqi officials told the Guardian that two divisions of Iraqi soldiers – roughly 30,000 men – simply turned and ran in the face of the assault by an insurgent force of just 800 fighters. Isis extremists roamed freely on Wednesday through the streets of Mosul, openly surprised at the ease with which they took Iraq’s second largest city after three days of sporadic fighting. (Guardian, June 12, 2014, emphasis added)
The reports point to the fact that Iraqi military commanders were sympathetic with the Sunni led ISIS insurgency intimating that they are largely Sunni:
Speaking from the Kurdish city of Erbil, the defectors accused their officers of cowardice and betrayal, saying generals in Mosul “handed over” the city over to Sunni insurgents, with whom they shared sectarian and historical ties. (Daily Telegraph,  13 June 2014)
The report is misleading. The senior commanders were largely hardline Shiite. The defections occurred de facto when the command structure collapsed and senior (Shiite) military commanders left the city.
 
What is important to understand, is that both sides, namely the regular Iraqi forces and the ISIS rebel army are supported by US-NATO. There were US military advisers and special forces including operatives from private security companies on location in Mosul working with Iraq’s regular armed forces. In turn, there are Western special forces or mercenaries within ISIS (acting on contract to the CIA or the Pentagon) who are in liaison with US-NATO (e.g. through satellite phones).
 
Under these circumstances, with US intelligence amply involved, there would have been routine communication, coordination, logistics and exchange of intelligence between a US-NATO military and intelligence command center, US-NATO military advisers forces or private military contractors on the ground assigned to the Iraqi Army in Mosul and Western special forces attached to the ISIS brigades. These Western special forces operating covertly within the ISIS could have been dispatched by a private security company on contract to US-NATO.
Islamic State in Iraq and Greater Syria
Yaser Al-Khodor/Courtesy Reuters
In this regard, the capture of Mosul appears to have been a carefully engineered operation, planned well in advance. With the exception of a few skirmishes, no fighting took place.
Entire divisions of the Iraqi National Army –trained by the US military with advanced weapons systems at their disposal– could have easily repelled the ISIS rebels. Reports suggest that they were ordered by their commanders not to intervene. According to witnesses, “Not a single shot was fired”.
The forces that had been in Mosul have fled — some of which abandoned their uniforms as well as their posts as the ISIS forces swarmed into the city.
Fighters with the Islamic State of Iraq and Syria (ISIS), an al-Qaeda offshoot, overran the entire western bank of the city overnight after Iraqi soldiers and police apparently fled their posts, in some instances discarding their uniforms as they sought to escape the advance of the militants. http://hotair.com/archives/2014/06/10/mosul-falls-to-al-qaeda-as-us-trained-security-forces-flee/
A contingent of one thousand ISIS rebels takes over a city of more than one million? Without prior knowledge that the US controlled Iraqi Army (30,000 strong) would not intervene, the Mosul operation would have fallen flat, the rebels would have been decimated.
 
Who was behind the decision to let the ISIS terrorists take control of Mosul? Who gave them the “green light”
Had the senior Iraqi commanders been instructed by their Western military advisers to hand over the city to the ISIS terrorists? Were they co-opted?
Source: The Economist
Was the handing over of Mosul to ISIS part of a US intelligence agenda?
Were the Iraqi military commanders manipulated or paid off into allowing the city to fall into the hands of the ISIS rebels without “a single shot being fired”.
 
Shiite General Mehdi Sabih al-Gharawi who was in charge of the Mosul Army divisions “had left the city”. Al Gharawi had worked hand in glove with the US military. He took over the command of Mosul in September 2011, from US Col Scott McKean. Had he been co-opted, instructed by his US counterparts to abandon his command?
 
(image left) U.S. Army Col. Scott McKean, right, commander, 4th Advise and Assist Brigade, 1st Armored Division, talks with Iraqi police Maj. Gen. Mahdi Sabih al-Gharawi following a transfer of authority ceremony on September 4, 2011
US forces could have intervened. They had been instructed to let it happen. It was part of a carefully planned agenda to facilitate the advance of the ISIS rebel forces and the installation of the ISIS caliphate.
 
The whole operation appears to have been carefully staged.
In Mosul, government buildings, police stations, schools, hospitals, etc are formally now under the control of the Islamic State of Iraq and Syria (ISIS). In turn, ISIS has taken control of military hardware including helicopters and tanks which were abandoned by the Iraqi armed forces.
 
What is unfolding is the installation of a US sponsored Islamist ISIS caliphate alongside the rapid demise of the Baghdad government. Meanwhile, the Northern Kurdistan region has de facto declared its independence from Baghdad. Kurdish peshmerga rebel forces (which are supported by Israel) have taken control of the cities of Arbil and Kirkuk. (See map above)
UPDATE [June 17, 2014]
 
Since the completion of this article, information has emerged on the central role played by the Sunni Tribes and sections of the former Baathist movement (including the military) in taking control of Mosul and other cities. The control of Mosul is in the hands of several Sunni opposition groups and the ISIS.
While these forces — which constitute an important component of the resistance movement directed against the al-Maliki government– are firmly opposed to ISIS, a de facto “relationship” has nonetheless emerged between the ISIS and the Sunni resistance movement.
 
The fact that the US is firmly behind ISIS does not seem to be a matter of concern to the Tribal Council:
Sheikh Zaydan al Jabiri, leader of the political wing of the Tribal Revolutionary Council, told Sky News his organisation viewed ISIS as dangerous terrorists, and that it was capable of taking them on.
“Even this blessed revolution that has taken place in Mosul, there may be jihadist movements involved in it, but the revolution represents all the Iraqi people – it has been brought about by the Sunni tribes, and some baathist elements, it certainly does not belong to ISIS,” he said.

But Mr Jabiri,  [based in Amman]… also made a clear threat that without Western help, the tribes and ISIS may be forced to combine efforts targeting their shared enemy – the Shia-dominated Iraqi government. (Sky News, emphasis added)
An exiled leader of the Iraqi resistance movement calling for “Western help” from the aggressor nation? From the above statement, one has the distinct impression that the Tribal Revolutionary Council has been co-opted and/or infiltrated.
Moreover, in a bitter irony, within sectors of the Sunni resistance movement, US-NATO which supports both the Al Maliki government and the ISIS terrorists– is no longer considered the main aggressor nation.
 
The Sunni resistance movement broadly considers Iran, which is providing military assistance to the al-Maliki government, as well as special forces- as the aggressor alongside the US.
In turn, it would appear that Washington is creating conditions for sucking Iran more deeply into the conflict, under the pretext of joining hands in fighting ISIS terrorism. During talks in Vienna on June 16, US and Iranian officials agreed “to work together to halt ISIS’s momentum—though with no military coordination, the White House stressed”.(WSJ, June 16, 2014)
In chorus The US media applauds:  “The US and Iran have a mutual interest in stemming the advance of the Islamic State of Iraq and the Levant (ISIS)” (Christian Science Monitor,  June 13 2014).  An absurd proposition knowing that the ISIS is a creature of US intelligence, financed by the Western military alliance, with Western special forces in its ranks.
 
Is a regional conflict involving Iran in the making?
Tehran is using the ISIS pretext as an “opportunity” to intervene in Iraq: Iran’s intelligence is fully aware that ISIS is a terrorist proxy controlled by the CIA.
 
Concluding Remarks
There were no Al Qaeda rebels in Iraq prior to the 2003 invasion. Moreover, Al Qaeda was non-existent in Syria until the outset of the US-NATO-Israeli supported insurgency in March 2011.
The ISIS is not an independent entity. It is a creation of US intelligence. It is a US intelligence asset, an instrument of non-conventional warfare.
The ultimate objective of this ongoing US-NATO engineered conflict opposing the al-Maliki government forces to the ISIS insurgency is to destroy and destabilize Iraq as a Nation State. It is part of an intelligence operation, an engineered process of  transforming countries into territories. The break up of Iraq along sectarian lines is a longstanding policy of the US and its allies.
 
The ISIS is a caliphate project of creating a Sunni Islamist state. It is not a project of the Sunni population of Iraq which historically has been committed to a secular system of government. The caliphate project is a US design. The advances of ISIS forces is intended to garnish broad support within the Sunni population directed against the al-Maliki government
Through its covert support of  the Islamic State of Iraq and al-Sham, Washington is overseeing the demise of its own proxy regime in Baghdad. The issue, however, is not “regime change”,  nor is the “replacement” of the al-Maliki regime contemplated.
 
The division of Iraq along sectarian-ethnic lines has been on the drawing board of the Pentagon for more than 10 years.
What is envisaged by Washington is the outright suppression of the Baghdad regime and the institutions of the central government, leading to a process of political fracturing and the elimination of Iraq as a country.
 
This process of political fracturing in Iraq along sectarian lines will inevitably have an impact on Syria, where the US-NATO sponsored terrorists have in large part been defeated.
Destabilization and political fragmentation in Syria is also contemplated: Washington’s intent is no longer to pursue the narrow objective of “regime change” in Damascus. What is contemplated is the break up of both Iraq and Syria along sectarian-ethnic lines.
 
The formation of the caliphate may be the first step towards a broader conflict in the Middle East, bearing in mind that Iran is supportive of the al-Maliki government and the US ploy may indeed be to encourage the intervention of Iran.
 
The proposed re-division of both Iraq and Syria is broadly modeled on that of the Federation of Yugoslavia which was split up into seven “independent states” (Serbia, Croatia, Bosnia-Herzegovina, Macedonia (FYRM), Slovenia, Montenegro, Kosovo).
 
According to Mahdi Darius Nazemroaya, the re division of Iraq into three separate states is part of a broader process of redrawing the Map of the Middle East.
The above map was prepared by Lieutenant-Colonel Ralph Peters. It was published in the Armed Forces Journal in June 2006, Peters is a retired colonel of the U.S. National War Academy. (Map Copyright Lieutenant-Colonel Ralph Peters 2006).
 
Although the map does not officially reflect Pentagon doctrine, it has been used in a training program at NATO’s Defense College for senior military officers”. (See Plans for Redrawing the Middle East: The Project for a “New Middle East” By Mahdi Darius Nazemroaya, Global Research, November 2006)