Tuesday, April 30, 2013

سرمایه داران همیشه جنایتکار بوده اند
سخنرانی رفیق جیمز هراد
بمناسبت اول ماه می 2012-1391
در تظاهرات میدان شهرداری بوستون
ترجمه از : پیمان پایدار

*************************

سرمایه داران همیشه جنایت پیشه بوده اند. آنان برای حفظ  سود آوریشان همیشه حاضر به نابودی تمامیت هر ملتی بوده اند. روز اول ماه می (11 اردیبهشت)نیز از  جنایت سرمایه داران نشات گرفته است. در سال 1886, در شیکاگو, در دوران شدیدی از جنگ طبقاتی ,سرمایه داران 8 آنارشیست(*) را به اتهام واهی و دروغینی گرفتند.چهار نفرشان بعد از دادگاهی نمایشی یکسال بعد بدار آویخته شدند.این اعدامها جرقه ای از خشم و اعتراض بین المللی را برانگیخت . بدینصورت اول ماه می به افتخار شهدای هی مارکت شیکاگو بعنوان روز کارگر جشن گرفته میشود.

حال امروز, 126 سال پس از آن, جنایات سرمایه داران بدون کاهش ادامه دارد,تازه این جنایات به سطوح جهانی  نیزکشیده شده اند. گرم شدن جهانی محیط زیست, که توسط سرمایه داران ایجاد گردیده, پتانسیل کشتن تمامی زندگی بر روی زمین را در بر دارد. این مادر تمامی جنایات است. اما حتی کوچکترین جنایاتشان در حال حاضر هم بعدش و هم نابودیش جهانی می باشد .

بالنتیجه بیش از پیش ضروری می باشد که ما سرمایه داران را شکست دهیم . خوشبختانه, روزنه امیدی پیش روی ماست. مهمترین محققین و تاریخ شناسان سرمایه داری متفق القول هستند که ما درشرف ورود به دورانی از هرج و مرج(که سیرت همیشگی سرمایه داری میباشد-مترجم) می باشیم که هیچ کشوری نخواهد توانست نقش هژمونیک ایفا کند. این به ما فرصتی میدهد تا جهانی پرازکومونیته های مستقل(اتونوم),دموکراتیک,آزاد از سرمایه داری,دولت,دستمزد- بردگی,هیرارشی,بازار,و پول, جهانی بدون مرز یا جنگ بر مبنای صلح و عدالت بر پا سازیم .تاکیدها از منست . 


چگونه میتوان اینکار را کرد؟ این سئوال همیشگی ما بوده است. ما چندین بار سعی کرده ایم. و میبایست کماکان تلاش کنیم. میبایست خلاق باشیم و سعی در ایجاد تاکتیکها و استراتژیهای نوینی بکنیم .یک چیز مسلم است: ما هیچگاه نمیتوانیم سرمایه داری را به شیوه نظامی شکست دهیم.(رژیمها را میتوان مثلا با قیام و مبارزه مسلحانه از سر راه برداشت اما روابط کار و سرمایه را نمیشود با بمب منفجر کرد:مترجم ).اما این به معنی تبلیغ مبارزه غیر قهر آمیز نمی باشد. در حقیقت, ما میبایست آن بحث غلط را از بینش خود برای همیشه بزدائیم . به بیانی دیگر,ما مدعی هستیم که تنها با سازماندهی اجتماعی برتر از آنها ست که میتوانیم سرمایه داران را شکست دهیم .

 چرا ما دو مقوله اخیر استفاده شده در جنبش اشغال وال استریت را در دستور کار خود نگذاشته و سعی در گسترش آن نکنیم؟ اشغال و انجمن ها. هر دوی این تاکتیک(پراتیک)ها همیشه بخشی از جنبش انقلابی بوده اند. بطور مثال: در دوران انقلاب اسپانیا کارخانه ها و مزارع در شهرها و استانهای کلیدی به اشغال درآورده شدند; در دوران انقلاب فرانسه(منظور کمون پاریس 1871 میباشد-مترجم) کارگران در پاریس 48 انجمن را, یکی از برای هر بخش شهر, بر پا ساختند. همین اخیرا, در اوایل سال 1994 در چیاپاس مکزیک, در همه جا انجمنها شروع به رشد کردند,در الجزایر, آرژانتین, بولیوی, اواهاکا(ی مکزیک), یونان, و همین پارسال در مصر, اسپانیا , و دست آخر در نیویورک . 

اگر ما بتوانیم این انجمن ها را بسط داده تا شامل خانواده های گسترده(*)200 نفره یا بیشتر,محله ها , و محل کار گردند, ما شروع به آن شکل از سازماندهی اجتماعی خودمان خواهیم کرد که قادر به شکست دادان سرمایه داران خواهد شد . 
 
 



شایستگی(زیبندگی) بسیاری در شعار اخیر وجود دارد:"همه چیز را اشغال کنیم". معنای این چیست!؟ معنایش اینست که در مخالفت با "خصوصی گرداندن"همه چیز و تحت کنترل در آوردن تمامی کمپانی ها توسط سرمایه داران, ما با حرکت خودمان همه چیز را مجددا تحت حاکمیت جمعی(کمون) ,مالکیت عمومی, درآوریم.
 
سنتا, اکثر مخالفین سرمایه داری معتقد بوده اند که با گرفتن قدرت دولتی , یا از طریق انقلابی قهرآمیز و یا پیروزی در انتخابات ,میتوان سرمایه داری را نابود گرداند.عبث(بیهوده) بودن این تئوری ها ثابت گردیده .    
 
 بدین ترتیب صرفا دو استراتژی آنارشیستی برایمان می ماند:آنارکو-سندیکالیسم و آنارکومنیسم . بدیهی است،همانطور که قبلا گفتم ,اشغال محیط کارمان, هم انتفاعی و هم غیر انتفاعی, بخش ضروری شکست دادن سرمایه داران میباشد. و طبیعتا,تلاش برای ایجاد کومونیته های دموکراتیک خودکفا نیز همچنین الزامیست. اما ما نیاز بیشتری داریم . من مطمئن نیستم که دیگر وقت کافی برای ساختن جامعه ای نوین در بطن جامعه کهن را داشته باشیم هر چند ما میبایست کماکان  در آن راستا مبارزه  کنیم . مشکل ما در حال حاضر این نیست که چگونه سرمایه داران را شکست دهیم, بلکه چگونه آنها را سریع شکست دهیم . ما همگی نیاز داریم  که شدیدا به این فکر کنیم که چگونه به این امر تحقق بخشیم .

پایان

 

************************* 
(*)اسامی این رفقا بشرح زیر میباشد:Albert Parsons,August Spies, Adolph Fischer, George Engel,Louis Lingg,Oscar Neebe,Michel Schwab and Samuel Fielden
چهار نفر اول را در 11 نوامبر, 1887 بدار آویختند . پنجمی ( لوئیس لینگ) روز قبل از اعدام در سلول خودکشی کرد و حکم سه نفر دیگر را بعد از "مشخص شدن غیر عادلانه بودن حکم اولیه" تقلیل دادند . قابل توجه میباشد که طبیعتا شخص پرتاب کننده نارنجگ به میان پلیس ها در روز تظاهرات هیچگاه شناخته نشد(خودتان حدس بزنید چه کسی بوده!!) : مترجم,

No comments:

Post a Comment