مشایی، مهره پنهان رهبر ~ بقلم محمدعلی محمدیان
اشاره: این نوشته، گونه ای ازپیشگوییِ مبتنی بروقایع جاری است. گرچه صورت ظاهراین نوشته تلخ است واحتمالا کام عده ای را برمی آشوبد اما درآن نکات ارزشمند وقابل اعتنایی بکارآمده است که می تواند بعنوان دیدگاه بخشی ازمردم ما مورد اعتنا قرارگیرد. مطالعه ی این نوشته را به دوستان بیت مکرم نیز پیشنهاد می کنم. تا بدانند بخشی ازمردم درباره ی موضعگیری ها و اطوارشان چگونه می اندیشند. پیشاپیش سپاس مندی خود را ازهمه ی صاحب منصبان بخاطرمدارا وصبوری شان اعلام می دارم.
به امید روزهای خوب وسرشارازامید وعقل واعتباربرای ایران وایرانی
محمد نوری زاد بیست وپنجم سال نود ودو
——————————————————————–
آیا حماسه سیاسی خواست علی خامنه ای صورت می پذیرد ؟
آری …..و
لب و جان مطلب : اسفندیار رحیم مشایی مهره پنهان علی خامنه ای است .
پیشینه ای که همه میدانند ولی لازم به یادآوری است
۱- تمام انقلابها و تمام حکومت های زورگو کپی برابر با اصل هستند و اندک اختلاف آنها در روشن یا تیره بودن متن آنها میباشد . بعد از یک چهره کاریزماتیک همیشه رهبر بعدی که خود روزی مرید آن چهره بوده است دچار مخمصه مشروعیت می شود . مشروعیت نه از باب مردم ، خیر ، از باب اینکه دوستان و همکاران و هم حزبی ها و هم مسلکان او را به دید دوست و همکار میبینند ،نه بدید رهبر و فصل الخطاب !!
- همه میدانیم که خامنه ای علاقه وافری به خواندن کتاب های تاریخی و سرگذشت شاهان و دیکتاتورها دارد و در جستجوی علل اضمحلال و بد نامی آنها می باشد . علی خامنه ای سعی میکرد که از تاریخ درس عبرت بگیرد ولی نفس او مانع از این کار میشد و از طرفی میخواست که خود را به همردیفان دیروز خود بقبولاند ، ودر این مسیر کارهایی انجام داد که بعضی لاجرم و بعضی گواه بر داشتن هوش معکوس او میباشد
اولین کاری که بعد رهبری کرد حلقه نزدیکان خود را از مریدان زمان ریاست جمهوری و ماقبل انتخاب کرد و برایش مهم نبود که اینان آیا لیاقت دارند یا خیر .
برایش مهم نبود که محمدی گلپایگانی و یا اعضای دفتر وبیتش از سرشناسان حوزه و دانشگاه و امثالهم باشد .
فقط یک شرط باید داشته باشند و آن مریدی ، آن هم نه به زبان بلکه با دل و جان در حد پرستش و خداوندگاری !!
( در همین جا نقبی بزنم که همیشه قدرقدرتان از همین ناحیه ضربه میخورند ، زیرا مریدانشان را برای عصا بودن می خواهند ولی پس از مدتی این عصا شروع می کند به جست وخیزومزاحمت.
مرحله بعد قوه قضاییه را در دست گرفت و نیک می دانست که یزدی عرضه یک منبر رفتن هم ندارد چه برسد به اینکه دستگاه عریض وطویل قضایی را اداره کند . پس از در اختیار گرفتن قوه قضاییه و سپاه و ارتش و… تا در نهایت دولت
حتی در زمان خود ریاست جمهوری هاشمی تحریک هایی علیه هاشمی صورت داد و بطوری که وزرا با مشورت با خامنه ای ، توسط هاشمی معرفی میشدند .
- خامنه ای نقشه های بسیاری کشیده بود که بعد هاشمی دولت را هم بدست بگیرد و کلا ملک ایران زمین را شش دانگ به نام خودش بزند .
هاشمی فهمید که خامنه ای دارد توی روی خودش میایستد و میخواهد زیر پای او را نیز خالی نماید . از طرفی هم در شهر پیچیده بود که سید احمد خمینی کشته شده است و…
لذا هاشمی پر وبال به حجاریان و سروش و … همین هایی که بعدا شدند اصلاح طلب داد .
پیروان خمینی که بعد از مرگ او دچار انزوا شده بودند ، به سرکردگی هاشمی در پس پرده و پرچم داری خاتمی و بقیه حضرات در جلوی پرده ، نگذاشتند که خامنه ای به خواسته اش که تمامیت خواهی بود برسد و از طرفی هنوز کفن خمینی نخشکیده بود و هنوز مردم دلی در گرو اصحاب خمینی داشتند ، و این شد که دوم خردادی علی رغم خواسته علی خامنه ای پدید آمد و مجبور شد ۸ سال آب تلخ بخورد و مدام نقشه بکشد برای بعد از خاتمی
- نقشه ها کشیده شد، شورای نگهبان فعال شد ، آب برای ماهیگیری گل آلود شد و… وهمه میدانیم که نظر او به نظر احمدی نژاد نزدیک شد و او برکشیده شد
۲- چرا احمدی نژاد !!؟؟؟؟
“” در یک جمله : زیرا او از اطرافیان خمینی نبود و یک عنصر دست چندم بود و خامنه ای همین را میخواست و هنوز هم میخواهد !!! “”
- در بین دولتمردان و کارگزاران رژیم کسانی بودند که در کج دستی شهره شدند یا بصورت تابلو وار کج دستی کردند و پرونده این افراد سیاه بوده و هست ، علی خامنه ای این تیپ افراد را دور وبر خودش حفظ کرد و پست های کلیدی و حساس را به آنها داد و روی آنها برای بر آوردن امیال و اراده اش حساب باز کرد . ( ممکن است که خواننده پیش خود بگوید که مگر پرونده کدامیک از کارگزاران سیاه نمیباشد ؟ که باید یاد آور شوم که هیچ موقع شخصی با ظاهری ، دقت کنید ، ظاهری آبرومند ، مستقیم دست در جیب بیت المال نمیکند و اگر قرار است که سهمی از این سفره رنگین بردارد آن را طی یک مناقصه یا مزایده یا هر چیز دیگری که حتی بصورت سوری شکل قانونی داشته باشد ، اخذ میکند ).
این افراد لمپن با پرونده های سیاه خیلی هستند . جالب اینکه شخص خامنه ای جلوگیری کرده است از محاکمه آنها و باعث شده است که این پرونده ها در بایگانی خاک بخورند . برای نمونه از سردار جعفری فرمانده سپاه که در سال ۷۴ فرمانده نیروی زمینی بود و پرونده دزدی آن افشا شد و بمدت ۲ سال خلع لباس و درجه شده بود و مرتب در آمد و رفت به دادسرای نظامی بود و با صلاحدید خود شخص علی خامنه ای پرونده بایکوت و قرار عدم تعقیب و مختومه اعلام شد و در نهایت سردار محمد علی جعفری ، آنی میشود که مرادش خواهان آن میباشد . یا نقدی یا مرتضوی یا احمدی نزاد ….
( حتی بگمان من فیلم رشوه گیری لاریجانی از مرتضوی هم توسط یاران خامنه ای منتشر شد تا بل در این رهگذر هم از دست لاریجانی ها خلاص شود و هم آبرویی برای خود کسب نماید . کافیست یک سیرک محاکمه مرتضوی را صورت بدهد و…
در کل خامنه ای امکان ندارد که اصحاب خود را محاکمه نماید زیرا خوب میداند که دیگر کسی اوامر او را انجام نخواهد داد .)
بله علی خامنه ای میدانست که احمدی نزاد در زمان استانداری اردبیل بهمراه صادق محصولی و همچنین رحیمی و همین مشایی ، چه بخور بخوری راه انداخته بودند . خامنه ای همچنین میدانست که احمدی نژاد در زمان شهرداری دست در خزانه شهرداری دارد و حتی وقتی قالیباف پرونده احمدی نژاد را نزد وی برد که شاید عکس العملی نشان بدهد ، علی خامنه ای فرمودند که : مسکوت بماند !! همین
مشخص است که مریدانی که اینچنین باشند بهترین سرسپردگان خواهند بود .
البته با اینکه لاریجانی ها یا دیگران هم خورده اند و هم برده اند و در یک کلام چپاول کرده اند ، اما حداقل همین جواد لاریجانی بصورت سوری هم که شده ، چند تا نامه نگاری کرده با وزارت جهاد کشاورزی، و بعد زمین ها را بالا کشیده است .
پس خامنه ای می داند و می دانست که چه افرادی در اطراف او هستند و می دانست که احمدی نژاد علاوه بر آلوده بودن ، خیلی هم پررو است.
۳- در این سی و اندی سال هر کسی آمد سعی می کرد خودش را با خمینی و شعارهای خمینی معرفی کند و وفق بدهد ، خاتمی آمد همینطور ، موسوی آمد همینطور و وعده دوران طلایی را داد ، کروبی از خمینی یاد می کرد و ….
و این شده بود مایه آزار خامنه ای !!
خامنه ای به هر دشواری که بود از شر اصلاح طلبان ( همان جمارانی ها ) خلاص شد و برای انکه لفظی به جای “جماران” پیدا کند حکومت را دو دستی تقدیم کسانی کرد که بجای لفظ جماران از لفظ “جمکران” استفاده میکردند !!!
و این چند حسن داشت و هنوز نیز دارد.
الف- اول اینکه از شر جمارانی ها خلاص می شد و می شود.
ب- دوم اینکه از شر مراجع و آخوند ها خلاص می شد ومی شود
خامنه ای نیک میداند که مردم از اینکه هر روز با چهره یک آخوند روبرو بشوند بیزارند . و از طرفی هر کس که نداند ، حداقل خود خامنه ای می داند که هر کاری بکند ، اول باید حوزه را آرام بکند – هرچند الان روحانیت شیعه ،سنی شده است و وجوهاتش را از حکومت می گیرد در حالی که قبلا وجوهاتشان را از مردم میگرفتند و شاید به همین دلیل بود که تا حدی می توانستند روبروی حکومت ها بایستند .
خامنه ای میخواهد خودش و بدست خودش آخوند را از معادلات سیاسی حذف کند و فقط مریدانش را در چند جای خاص بکار بگمارد و میخواهد از دست معممین نعلین پوش و تمامیت خواه خلاص شود.
پس اگر کسی بتواند رابطه با امام زمان را مطرح کند ،چه بهتر ، که از شر واسطه ها خلاصی یابد !!!
فکر می کنید سی دی ظهور نزدیک است بدون اذن خامنه ای تهیه و تکثیر شد ؟؟
فکر نمی کنید چرا در آن سی دی خامنه ای به سید خراسانی تشبیه شده است ؟؟؟
چرا حوزه علمیه با آنکه مواجبشان را از علی خامنه ای می گیرند ولی سخت با آن مقابله کردند ، بطوری که حکومت مجبور شد تهیه کننده گان و مجریان آن را بازداشت کند ؟؟؟ آخوند درون حوزه خوب می دانست که علی خامنه ای دارد با شریان حیاتی آنها یعنی بریدن دست آنها ازدست مردم متدین یا بقولی مومن بازی میکند !!!!
ب – همه ارتباط با امام زمان را در یک نقطه خلاصه کند و آن اینکه خودش نایب و رابط امام زمان باشد.
دقت کرده اید که چقدر دروغ پردازی ها برایش ساخته شده است ؟ از ملاقات و جلسه با امام غایب در جمکران تا ملاقات در بیابان و… مثل اینکه امام زمان اینها فقط تو جمکران و بیابانهای اطرافش پرسه میزنه و جرات آمدن به تهران و خانه علی خامنه ای را ندارد ، یا شاید هم تعمدی در لفظ جمکران می باشد که قریب به یقین چنین است.
د- نسل مدیران درجه دو و سه تا به پایین را عوض کرد و چرخه و تعداد باصطلاح مدیران را توسعه داد و هواداران تازه نفس و گرسنه دیگری را بر سر سفره طلبید .
کافیست نظر بیاندازید به یاران احمدی نزاد قبل انتخابات ۸۴ و ۶ ماهه اول آن با یاران او در سال های بعد.
۴- و اما چند نکته دیگر که همه میدانند و کارگزاران نظام که در این بیست و چند ساله رهبری خامنه ای ، نیک می دانند و به آن پی برده اند این است که هر کسی پیش این قاضی برود راضی برمیگردد !!!
- علی خامنه ای هیچ موقع حرف رک و صریح نمی زند ، همیشه حرفهایش دوپهلو و یا چند پهلو میباشد . همیشه حرفهایش نیاز به تفسیر دارد .
- همیشه دوست دارد کارهایش در پشت پرده صورت بگیرد.
هرکسی پیش او می رود یک نسخه در دست دارد و برای دیگری و برای همان مورد خاص ، نسخه ای ضد نسخه اول می پیچد .
برای همین است که می بینید در این بیست و چند سال هر کسی مدعی میشود که نظر علی خامنه ای برای فلان مورد مثبت یا منفی است ، حتی در مورد استیضاح وزیر کار ، نمایندگان طاقتشان طاق شده بود و نمی دانستند که کدامین این حضرات پیام آور علی خامنه ای است ( حداد عادل ، لاریجانی .. هر کدام مدعی بودند که نظر رهبر را کشف کرده اند !!!)
چرا ؟ چون همیشه دو پهلو صحبت میکند ، که نه سیخ بسوزد نه کباب .. و همیشه یک راه فراری برای خودش باقی می گذارد . و با تمام مسئولیتش با زیرکی خاصی که ناشی از هوش معکوسش میباشد ، از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند .
( تا آنجا که من بیاد د ارم فقط در دو یا سه موضوع ایشان موضع رک و صریح گرفت ، یکی ۲۹ خرداد که فرمان سرکوب داد و دیگری نسبتا صریح در مورد حمله به سفارت انگلیس و یک مورد هم در برهم زدن سخنرانی علی لاریجانی در۲۲ بهمن سال ۹۱ در قم و همین )
پرانتز در پرانتز میشود ولی باور کنید که خامنه ای هم دریافته است که عناصر یا نیروهای خودسر که خودش باعث و بانی این جریان بود هم به نوعی دامن خودش را گرفته است ، لذا همانطور که میخواهد از شر جمارانی ها و روحانیت قم خلاص بشود ، میخواهد مدل عناصر خود سر خود را عوض کند و مدل آنها را با تیپ سوسولی یا فوفولی یا شاید هم کسانی که شعار اسلام ایرانی سر بدهند عوض کند !! بالاخره ایشان باور دارند که با پول همه کاری می توان انجام داد )
پس تا اینجا شناخت هدف خامنه ای : ۱- خلاص شدن از وابستگان فکری و نظری و قلبی از یاران خمینی یا همان جمارانی ها . ۲- خلاص شدن از دست حوزه ها که هر روز مدرک علمی ایشان را زیر سوال می برند . ۳- و برداشتن موانع در این مسیر ، هر کس یا طرز فکری که میخواهد باشد ، فرقی نمیکند ، زیرا در حکومت های ایدئولوزیک پس از مدتی خود شخص رهبر نماد آن ایدئولوزی میشود و همه راهها به او ختم میشود . لذا برای او فرقی ندارد که طرفدارانش ریشو باشند یا بی ریش !! فقفط باید بی ریشه باشند .
سوال اساسی :
میخواهیم ببینیم که نظر خامنه ای به نظر چه کسی نزدیکتر است ؟
و آیا حماسه سیاسی مد نظر رهبر صورت میپذیرد ؟؟؟
بله حماسه سیاسی صورت می پذیرد و نظر خامنه ای همان اسفندیار رحیم مشایی است
واما ویزگیهای رحیم مشایی:
مثل تمام خطاکاران اطراف خامنه ای در پرونده های فساد مالی گسترده ای دست دارد که آخریش دست داشتن در اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی . در کردستان ، در شهرداری و در زمان ریاست سازمان گردشگری ، همه و همه دست داشته است ، مضافا بر اینکه پرونده اخلاقی نیز در صدا و سیما داشته است .
آقای اسفندیار مشایی که تعمداٌ از او با عبارت چشم اسفندیار دولت احمدی نژاد نام می برند ، در زمانی که ریاست سازمان گردشگری و صنایع دستی را بر عهده داشت یک اشتباه لپی انجام داد و مردم اسراییل را دوست خواند ( نمیخواهم بدبین باشم و دایی جان ناپلئونی ببینم و میگویم سهوی این مطلب را گفت ) .
خارج شدن این جمله از دهان اسفندیار همان و الم شنگه بپا کردن مدعیان اصول گرایی هم همان !
تیتر ها بود که علیه او زده می شد و عقده گشایی ها که علیه او عنوان می شد ، آنهم بیشتر از طرف کسانی که یک روز برای احمدی نژاد تبلیغ کرده بودند و امروز چون سفره را ازجلوی آنها جمع کرده بودند به یکباره شروع به داد و هوار وا اسلاما سر دادند . جمارانی ها هم که از قبل از سر سفره رانده شده بودند ، لذا با بقیه اصول گراهایی که بیکار شده بودند دست به یکی شدند و تا می توانستند اسفندیار رحیم مشایی را مورد لطف خود قرار دادند .
اینجا خامنه ای به کمک مشایی آمد و در خطبه نماز جمعه خواستار توقف حمله به او شد ( هر چند باز هم دو پهلو صحبت کرد )
اما نقطه آغاز مشایی از همین اشتباه لپی شروع شد و خامنه ای تیز هوش روی او زوم کرد و در دل خامنه ای نیز جای خود را باز کرد . درست چند هفته بعد یا نهایتا ۲ ماه بعد که هنوزقشقرق وااسلاما داغ بود و واکنش ها به این سخن مشایی فروکش نکرده بود ، خامنه ای به کردستان رفت و هیئت دولت در کردستان در نزد خامنه ای تشکیل جلسه داد . در این جلسه مشایی مفصل در مورد سازمان گردشگری خصوصا خطه کردستان توضیح میدهد
لطفا به چهره علی خامنه ای دقت کنید !! ببینید که چه شور و شعفی در چهره او میبینید !! طوری به او مینگرد که پنداری کشف بزرگی کرده است !!!
ممکن است بگویید پس چرا فرمان عزل مشایی از معاون ریاست جمهوری را علی خامنه ای صادر کرد ؟؟
به چند دلیل:
اول: حوزه و اطرافیان اصول گرای خامنه ای اعتراض کرده بودند و خامنه ای نمیتوانست پس از وقایع خرداد ۸۸ با حوزه و هواداران خود از جمله اصول گراها نیز بجنگد .
دوم : در آن دو یا سه ماهه از ۲۲ خرداد تا حکم معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی که توسط احمدی نژاد زده شده بود ، خامنه ای هم برای خودش با توجه به اطلاعات صحیح که بدستش میرسید ، تحلیلی داشت و واقعا درک کرده بود که جنبش سبز فراتر از میر حسین و کروبی است و قاطبه معترضین برایشان دیگر رای مهم نیست و نبوده بلکه آنها شعار های ایرانی سر می دادند ، لذا با توجه به صحبت های قبلی مشایی می بایست او را در آب نمک بخواباند .
حتما خامنه ای می دانست که انتخابات بعدی که ۹۲ باشد راحت نیست ، لذا فکر زمستونش را هم کرده بود .
سوم : خامنه ای در آن مقطع نیاز به جذب حداکثری و دفع حداقلی داشت لذا به درخواست پیروانش تمکین نمود تا همچنان پشتیبان ولایت فقیهی او باشند . همین ، بهمین سادگی
۵- یاران دیروز خامنه ای خطر حذف را حس کرده اند.
همه آنها می دانند که از نظر خامنه ای بازنشست شده اند و فقط بدرد مشاوره زورکی میخورند.
- با خود فکر کرده اید که چرا محسن رضایی می گوید که من به خامنه ای گفته ام که دولتی تشکیل میدهم که همسو با شما ( علی خامنه ای ) باشد و این گفته و جلسه را رسانه ای می کند !!؟؟؟ چرا ماه گذشته اصرار بر این داشت که موسوی و کروبی باید محااکمه بشوند و آنها را عمله امریکا و انگلیس خواند ؟؟؟
- با خود فکر نکرده اید که چرا تعداد کاندیدا از تعداد شرکت کننده گان دارد جلو میزند ؟؟؟
- دقت کرده اید که چرا قالیباف پس از ۴ سال اکنون قضایای ۸۸ را فتنه میداند و خواهان محاکمه سران فتنه ( موسوی و کروبی ) میشود ؟ چرا دکتر ولایتی می گوید که کاندیدای ما با نظر رهبر و … همه همین مطالب را می گویند ؟؟!!!! چرا ابوترابی به ناگهان خواب بهجت را می بیند که باید کاندید بشی و یا همه اصلاح طلبان، موسوی و کروبی و خاتمی را اصلاح طلب بدلی می نامند ( افاضات کواکبیان )
- با خود فکر کرده اید که چرا احمدی نژاد در پیام نوروزی و بدون سانسور می گوید که رهبر یک رای دارد و رهبر هم این گفته را تایید می کند ؟؟!! ظاهر قضیه جنگ با رهبر است ولی باطن قضیه : هنوز نظر رهبر بر احمدی نژاد استوار است.
چر ا حماسه سیاسی روی می دهد ؟!!
(اول بگویم که این حماسه سیاسی نیست بلکه یک جهالت بزرگ سیاسی است )
خامنه ای خوب می داند که خیلی که دستگاه تیلیغاتی ایشان زور بزند ۵ میلیون بیشتر رای ندارد و خوب می داند که اگر انگشت روی شخص خاصی بگذارد ، مردم عکس آن را انجام می دهند !! و از بغض معاویه به کس دیگر رای میدهند تا حب او که گمان دارد علی است .
پس چه کسی بهتر از مشایی که هم بی بته است ، هم میتواند آثار خمینی و جماران را نابود کند و هم مردم از سر لج و عناد با حضرات اصول گرا و اصلاح طلب به او رای بدهند .
اسفندیار دولت نهم و دهم در این چند سال سکوت کرده است و مشاهده میکند که چطور تخریب کنندگان او ، وی را به عرش برده اند و قبایی برای او دوخته اند که یک هزارم آن را در خواب هم نمیدید .
خامنه ای ۱۲ سال ( حداقل ) زحمت کشید تا توانست رده های پایین را از آن خود کند ، رده های مدیریتی مثل بخشداری ها و ده داری و فرمانداری و..، حال چطور به یکباره قافیه را به اصلاح طلبان و باند هاشمی – جمارانی ها بسپارد ؟؟
می بینید که هاشمی می گوید اگر رهبر ازاو بخواهد وارد بازی انتخابات می شود ، ( برعکس بقیه که کاسه گدایی قدرت در دست گرفته اند او بازی را خوانده است و می گوید اگر رهبر از او بخواهد وارد میشود ) !!! یعنی چه ؟ یعنی اینکه نظر رهبر نظر نهایی است و صندوق های رای صندوق های نمایشی است و برای او فقط تعداد شرکت کنندگان مهم است تا به نظامش مشروعیت ببخشد . و ممکن نیست که بگذارد کسی که مریدش نباشد رای بیاورد .
مگر امکان دارد خامنه ای اجازه بدهد کسی رای بیاورد که هنوز دلش با خمینی است و اگر می بینید که همه کاندیداها می روند و ابراز محبت و مریدی نسبت به آقای خامنه ای می کنند ، میخواهند این اطمینان را به او بدهند که ما واقعا مریدت هستیم . مثل حداد عادل ، مثل قالیباف ، مثل رضایی ، یا ولایتی و…
همه می دانند که موقع سهم خواهی است و همه یک مطلب مهمتر را هم میدانند و آن چیزی نیست جز اینکه خامنه ای آنروز پس از انتخابات ۸۸ که گفت خواص تکلیفشان را با فتنه و سران فتنه روشن و شفاف کنند برای امروز روز بود و می بینیم که بقول خودشان ساکتین فتنه ، الان بلندگو در دست ندای محاکمه سران فتنه سر می دهند.
آری مردم حماسه سیاسی حماقت خواهند آفرید
و متاسفانه باز هم بازی خواهند خورد و با دست خودشان رای به مشایی خواهند داد تا از بغض خامنه ای بدامان اسفندیار بغلطند .
خامنه ای بوسیله مشایی دوست دارد نشاط ناصادقانه به جامعه تزریق کند و راهکار او دعوای حیدری- نعمتی است تا مردم حداقل بمدت ۸ سال از لج همدیگر سر صندوق های رای گیری حاضر شوند.
و در ثانی برای همیشه پرونده نیمه باز هاشمی و خاتمی و جمارانی ها را ببندد.
خواننده این متن ممکن است فکر کند که من دلم با خاتمی و هاشمی و …. باشد !!! خیر چنین نیست و بهترین عمل مردم را شرکت نکردن در این انتصابات میدانم ، چه این تحلیل درست باشد و نظر خامنه ای مشایی باشد چه هاشمی و چه کس دیگری . فرقی نمی کند زیرا نمایش ، نمایش انتصابات است و اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد ، شک نکنید که رای دادن را غیر شرعی می خواندند و آن را توطئه استکبار جهانی و اجازه رای دادن نمی دادند .
چند روز پیش یکی از اعضای بیت رهبر گفته بود که علی خامنه ای با شعار اسلام ایرانی مخالف نیست !! یعنی چراغ سبز ….
کات
و یک چیزی که ممکن است به موضوع ربط نداشته باشد ولی دوست دارم همینجا عنوان کنم این است که :
منتظریم که امریکا یا بالاخص اسراییل در مدت مانده به انتخابات یک تهدید جدی نظامی بکند !!!
یک تفسیری را از یک یهودی امریکایی تبار میخواندم که با دلیل و برهان میگفت که اسراییل و ایران دو روی یک سکه هستند !!
هر موقع اسراییل در مخمصه می افتد و گرفتار بحران می شود ، جمهوری اسلامی با تهدیدات خود او را یاری می نماید و باعث می شود که مشکلات داخلی و حتی بین المللی اسراییل تحت الشعاع قرار بگیرد و بالعکس هر موقع جمهوری اسلامی مشکل دارد اسراییل او را تهدید میکند .
و من دقت کرده ام که هر موقعی که درون ایران قرار است یک اتفاقی بیافتد ، همان موقع اسراییل برای جمهوری اسلامی شاخ و شانه کشیده است و باعث شده است که ملت متحد شوند . برای نمونه قبل انتخابات سال ۸۹ ملت ایران از لج اسراییل پای صندوق رای رفتند ( علی ر غم همه مشکلات و معضلات ) .
در روز اول فروردین امسال علی خامنه ای با یک مقدمه عنوان نمود که تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد !!! چرا ؟ میخواست به اسراییلی ها یاد آوری نماید که در بحبوحه انتخابات شما هم ما را یک تهدید جدی بنمایید و تا ملت همیشه در صحنه ( همیشه بازنده ) اینبار هم در صحنه مشروعیت برای نظام حاضر شوند و یک بار دیگر شرط بندی روی الاغ مرده نمایند.
بقول شجاعی نویسنده کتاب دموکراسی یا دموقراضه : دشمن چیز مفیدی است ، اگر ندارید برای خودتان درست کنید.
اگر این تحلیل ( مشایی مهره پنهان خامنه ای ) درست هم نباشد و همه ناشی از مغزی مالیخولیایی نشات گرفته باشد ، ولی نمیتوان نقش اسراییل در به صحنه کشاندن مردم را فراموش کرد .
نمی توان فراموش کرد که اسراییل باعث می شود که بازی جدید خامنه ای تحقق پیدا کند !! بازی ای است که در آن اسلام ایرانی با اسلام مثلا عربی در می افتد ( یه چیزی تو همین مایه ها ) و مردم را سر کار می گذارد و دعوای حیدری – نعمتی شکل میگیرد . دعوایی که درست در تقابل با دعوای اسلام امریکایی و اسلام انقلابی خمینی بود و هست . و با این سناریو مطمئن باشید که حکومت علی خامنه ای حداقل بمدت ۸ سال تضمین شده است و تا مردم بیایند و بفهمند که اینها بازی است یک بازی جدید دوباره طراحی میکنند .
لذا راه برون رفت و عبور از این مرحله ها و این سناریوها شرکت نکردن در نمایش انتصابات میباشد و باید برای خودمان تکرار کنیم که هر رای که در صندوق ریخته میشود ، حتی اگر فحش درون آن نوشته شود ، امضایی است برای قتل و غارت و چپاول مال و دارایی و ناموس ایران زمین.
——————–
بعد التحریر:
سلام آقای نوری زاد عزیز
امروز در خبرها داشتیم که محمود احمدی نژاد بار دیگر اخطار داد که کسی از زبان رهبر حرف نزند و خطاب به اصول گرایان و شورای نگهبان ، که اگر کاندیداها تایید صلاحیت نشوند ….
ظاهر قضیه اینچنین است که انتخابات پیش رو مثل یک کلاف سر در گم می باشد یا بقول امریکایی ها انتخابات پیچیده.
ولی هرگز اینچنین نیست و آقای خامنه ای اینطور وانمود می کند و اتفاقا سر این کلاف دست خودش می باشد و به شما قول می دهم که آقای خامنه ای کارناپخته ای انجام نداده اند که امسال را سال حماسه سیاسی نامیده اند.
این یک بازی است و سر کلاف دست خامنه ای است و شک نکنید که اطرافیان رهبر منجمله ، یزدی خوب متوجه شده اند که هدف آنها هستند وبزودی آنها هم حذف می شوند .
و اگر وضع به همین منوال پیش برود مطمئن باشید که مجتبی خامنه ای رهبر آینده ایران است و برای همین هم جبهه پایداری تشکیل شده است که همه مرید و پیرو خامنه ای می باشند و وظیفه این گروه همان شعبان بی مخ ها هستند برای حفظ دیگران
خواستم اگر ممکن است این نکات بالا را هم به مطلب اضافه کنید وگر نه که هیچ.
متشکر از حسن توجه شما محمد علی محمدیان
No comments:
Post a Comment