Monday, April 15, 2013

ایده آلهای آنارشیسم را میتوان در دو خط خلاصه نمود:آزادی نا محدود و بیشترین رفاه ممکن فردی, با الغای دولت و مالکیت خصوصی. اگر قرار هست چیزی از ایده های آنارشیستی را سانسور نمود, خوشبینی و اعتماد به نفس او را در نیکی ذات انسان را سانسور کنید .آنارشیست، ایده مسیحیت را گسترش میدهد, به هر مرد بمانند برادر نگاه می کند; اما نه برادری پست تر و درمانده که به آن صدقه میبایست داد, بلکه بمانند برادری همسان که عدالت ,دفاع و حفاظتش از ملزومات میباشد.آنارشیست خیریه دادن را به عنوان جعل ریاکارانه عدالت رد مینماید, به عنوان استهزائی خونین, به عنوان هدیه کوچک و تحقیر آمیز غاصبی به غصب شده.آنارشیست هیچگونه قیمومیتی را از هیچکس و تحت هیچ  شکلی نمی پذیرد , بدون شامل نگرداندن پوچ ترین آنها : مردم. آنارشیست قوانین، مذاهب و ملیت را نفی میکند, و صرفا یک مقام را به رسمیت می شناسد : فرد. همانقدر برده میماند که به اراده شاه سر تعظیم فرود آورد و یا به پاپ , مدیون رفراندمی گردد و یا به اکثریتی از پارلمان مهر تائید بزند. اقتدار(اتوریته) به معنی سوء استفاده (ستم) میباشد, اطاعت تقبیح ذلت و خواری ست, که انسان واقعا آزاد نه حریص سلطه بر همسالان خود  گردد و نه قبول کند دامنه اقتدار کسی را بر خویشتن .
 
ترجمه از: پیمان پایدار
تاکیدها ازمنست
*************************

 
"El ideal anárquico se pudiera resumir en dos líneas: la libertad ilimitada y el mayor bienestar posible del individuo, con la abolición del Estado y la propiedad individual. Si ha de censurarse algo al anarquista, censúresele su optimismo y la confianza en la bondad ingénita del hombre. El anarquista, ensanchando la idea cristiana, mira en cada hombre un hermano; pero no un hermano inferior y desvalido a quien otorga caridad, sino un hermano igual a quien debe justicia, protección y defensa. Rechaza la caridad como una falsificación hipócrita de la justicia, como una ironía sangrienta, como el don ínfimo y vejatorio del usurpador al usurpado. No admite soberanía de ninguna especie ni bajo ninguna forma, sin excluir la más absurda de todas: la del pueblo. Niega leyes, religiones y nacionalidades, para reconocer una sola potestad: el individuo. Tan esclavo es el sometido a la voluntad de un rey o de un pontífice, como el enfeudado a la turbamulta de los plebiscitos o a la mayoría de los parlamentos. Autoridad implica abuso, obediencia denuncia abyección, que el hombre verdaderamente emancipado no ambiciona el dominio sobre sus iguales ni acepta más autoridad que la de uno mismo sobre uno mismo".
 
آنارشی, 1936 ~ آنارشیست پروئی مانوئل گونزالس پرادا 
La Anarquia (1936)
Manuel González Prada

امید است عمری باقی باشد تا ترجمه کامل منتخب تنها اثر (و مهمترین) رفیق مانوئل گونزالس پرادا را که در زمان زنده بودنش به چاپ رسیده, بنام "صفحات آزاد و زمان مبارزه"(*), تقدیم آنارشیستهای فارسی زبان بدارم . دیگر نوشتارهای پراکنده او را پسرش آلفردو و ادیب سوسیال دموکراتی بنام لوئیس آلبرتو سنچز پس از فوت او تدوین نموده اند .
 (*)Pagina Libres(1894) y Horas de lucha(1908)

*********************

به انگلیسی آنرا به  " صفحات آزاد و اوقات سخت  " ترجمه کرده اند
Free pages and Hard Times
(Oxford University Press 2003)

No comments:

Post a Comment