Wednesday, June 12, 2013

باز سخنی پیرامون "انتخابات"(بخوان انتصابات) خرداد ماه

 در تاریخ دهم آوریل 2013 مطابق با بیست و دوم فروردین1392, در همینجا,
   نظرم را پیرامون خیمه شب بازی ملایان نوشتم .(که در زیر مجددا برای کسانیکه نخوانده اند درج میکنم) حال آنکه در دو ماه گذشته تنها "تحولی"  که پیش بینی اش را نمیکردم, هر چند در تحلیل نهائی تاثیری آنچنانی نداشته و ندارد , رخ داد: حذف اکبر (شاه) رفسنجانی از طرف "شورای" اعظم مفتخوران "نگهبان" در ایندوره از انتصابات منحوس رئیس جمهوری. نباید از یاد برد که این مردک جانی و فاسد یکی از "نورچشمهای" خمینی جلاد بود ,( که در زندان لوکس محمد رضا شاه, بر خلاف آیت اله سعیدی که شکنجه شد و بقتل رسید و یا طالقانی که در دهانش شاشیدن, در کمال آرامش دوران حبس را گذراند) نقش تعیین کننده ای در انتصاب خامنه ای بعنوان ولایت وقیح ایفا کرده بود و یار غمخوارش نیز هم بوده. اینکه روند دیالکتیکی تاریخ این رژیم تمامیت خواه حتی به حذف این مهره بنیانگذار جمهوری اسلامی جوخه های دار , دخمه های تجاوز گرایانه کهریزک , ترور نویسندگان , دانشجویان , بلاگ نویسان و تحمیل فقر خانمانسوز بر کارگران و زحمتکشان ....نیز انجامید نشان به آخر خط رسیدن تمامی کارتهایشان میباشد و بس. و این خود "جای خوشبختی" میباشد. چرا که تازه به مانند آخرین دوران رژیم منفور شاه مزدور در سال 1353, که با تشکیل حزب رستاخیز(توسط نوچه و خایه مال مشهور داریوش همایون) به مخالفین اولتیماتوم داد که "یا تمکین کنید یا پاسپورت بدست از کشور خارج شوید",رسیده ایم!! بدیگر زبان میخ دیکتاتوری رو علنا و بی محابا کوبیدن همانا و زمینه را برای حذف انتصابات درد سر ساز,برای  دوره بعدی فراهم کردن, البته اگر مجالی داشته باشند, و جایگزینی اش با نخست وزیر (که خود دستمال بدست و دستبوس ولایت وقیح خواهد بود)همان .

********
باری , سخن کوتاه , برای ما آنارشیستها جدائی "جامعه مدنی" از "سیاست بازی حرفه ای" ,یا همان دولت و حکومتگرایان در پارلمان / مجلس و...," در کنار دیگر شقه شقه شدن انسانها (بخوان از خود بیگانگی) در جامعه سرمایه داری/بورژوائی معنی بخود میگیرد و طبیعتا این روابط هرمی (هیرارشیک) ماهیتی ضد بشری داشته و برای آزادیخواهان مردود میباشد .هدف آنارشیسم و آنارشیستها همانا نابودی  کلیت سیستم پوسیده و ارتجاعی  روابط سرمایه با کار میباشد . و دولت بعنوان بالاترین نماینده و تبلور "سیاسی" این فتیشیسم کالائی مظهر ارتجاعی خویش را هر چند سال یکبار در نمایش "انتخابات" (از میان بهترین فرزندان زبده, مطیع و مفتخور طبقه سیاسی)به نمایش میگذارد .

حال آنکه پاسخ ما آنارشیستها همانا تقویت کردن آلترناتیو انسانی در مقابل روابط هیرارشیک جامعه بورژوائی میباشد و بس. بدیگر سخن ساختن نهاد هائی یکدست ,بدون جدائی و تیکه تیکه کردن مقولات بورژوائی "اقتصاد", "سیاست " و "فرهنگ", با ساختاری افقی توام با عشق ,همبستگی و کمک متقابل میباشد. در بستر این زمینه میباشد که آلترناتیو حقیقتا دموکراتیک(در محله ,محیط زندگی  و کار) با ارزشهای انسانی رشد یافته و انسانها میتوانند بدون هیچگونه پیشدآوری طبقاتی, سکسی و ملیتی  در کنار عشق ورزی به حیوانات و با حفظ محیط زیست به ساختن جامعه ای آزاد و برابر , توام با عدالت اجتماعی, همت گمارند .

بعد التحریر: وقایع تحسین برانگیز جنبش اشغال در میدان تقسیم ترکیه, با داشتن جنبشی نسبتا خوب و رزمنده آنارشیستی , که در ایران متاسفانه از آن مبرا میباشیم , دستاوردهای شایان توجه ای را برای  رفقای ترک و کل منطقه به ارمغان خواهد آورد .امید است که در ایران نیز هر چه زودتر بتوانیم شاهد چنین وقایع تاریخ ساز باشیم .

مرگ بر رژیم اسلامی و تمامی کارگزارانش
زنده باد آزادی-زنده باد آنارشی
پیمان پایدار       

***********************************

تحریم انتخابات خرداد ماه, اینست شعار ما آنارشیستها
 
احمدی نژاد آخرین روزها نحسش را در حکومت ملایان مفتخور دیکتاتور مآب  میگذراند. و مجددا سردمداران جهل و ستم عمامه بسر و پاسداران فاشیست مسلک و تازه بدوران رسیده های سرمایه دار حافظ نظم موجود , در شرف پختن آشی "تازه" برای مردم فلک زده ایران میباشند. اینکه اینبار برای حفظ صورت با سیلی سرخ نگه داشته شان باز بواسطه عبای اکبر شاه(همان هاشمی رفسنجانی منحوس) با(1) مردک دستمال یزدی بدست کذائی(همون خاتمی منفور, "سوپاپ اطمینان" نظام اسلام ناب محمدی در دوره ای از تاریخ ننگشان بمدت 8 سال ) سر وصلت بگمارند و باز در ذهن مردم خسته و دل جرگین بغلط روزنه "امیدی" ببخشند(از قرار از تاریخ نمیبایست درس گرفت و"آزموده را دو باره میبایست آزمود"!!), (2)از دگر "اصلاح طلبان " ناشناس در آب نمک خوابانده شده بهره برند و یا (3)از ترس شورش احتمالی توده ها به مشائی- یار غمخوار احمقی نژاد - که قول ادامه "یارانه های" صد و چند هزار تومانی را بمردم فقر زده داده و در صورت رد صلاحیتش تهدید به "جلوگیری از اجازه انتخابات "را سر داده , سر تعظیم فرود آورند !؟( البته این سناریوی آخری بعید میباشد چرا که مدتی است که شریعتمداری در روزی نامه جمهوری اسلامیش روضه "شباهت" بنی صدر رو با احمقی نژاد میخوانند و رد صلاحیت همرزمش را نیز در دستور کار دارند)...و  یا.... را با ما کاری نیست .

متاسفانه ,بخاطر وضعیت فوق العاده بحرانی زاده شده از تحریمها, شواهد و قراین (مصاحبه ها ی خوانده شده) خبراز تمایل مردم کوچه بازار(50% از 75% مردم فلک زده) به رای دادن به هر کسی است که یارانه ها را ادامه دهد میکند !! به بیانی دیگر درد نان شب نداشتن است که برای نیمی از جمعیت تعیین میکند که دوباره به پای صندوقهای تحمیق شده بروند و به آن ناکس دروغگو بغلط و اشتباه دل ببندند!!    
 
و صد البته هستند "مفسران" ,"تحلیلگران" , "روزی نویسان" و "جیره خواران" ریز و درشت سیستم ارتجاعی سرمایه داری جهانی که با نامهای "جامعه شناس" و "روزنامه نگار" صفحه ها سیاه میکنند تا بما بقبولانند که این تنها راه درست و اصولی برای هر شهروندی میباشد !!بزبانی دیگر میبایست باز در این خیمه شب بازی همیشگی هر جوری شده شرکت کرده تا بلکه به(خیال خام) "آمال" و "آرزوهای" دست نایافتنی این شیادان جامه عمل پوشاند !!

 آخرین سری از این هجویات را همین چند روز پیش در "روزآنلاین" تحت نام "خارج صدای عمیق تر از داخل...؟", نوشته تقی رحمانی لیبرال مسلک تمام عیار, خواندم. خزعبلات ذکر شده نویسنده مذکور بقول  معروف "برای فاطی تنبون نمیشه"!! فقط جیب این حضرات را چند هزار دلاری میماسد و بس !!چرا که ایناهم بایستی نون بخورن و ما طبیعتا بخیل نیستیم .هر چند برای ما یکی حنای این جماعت رنگی نداره. بخصوص که ما آنارشیستها از دیر باز یاد گرفته ایم که  اگر"انتخابات"در جهان امروزی(البته در شرایط ایران و عراق و افغانستان و مصر و تونس و سوریه و...بیشتر انتصابات از بالا بایستی خوندش) قرار بود چیزی رو عوض کنه تا حالا غیر قانونی شده بود"!! اینکه بالاخره یه یاروی مطیع و مزدور رو سر کار میزارن تا آب از آب تکون نخوره از قبل روشنه. یا فوقش واسه رد گم کردن گمراهان  و ساده لوحان یه سری پودر و ماتیک به سر و صورت سیاستهای فوق ارتجاعیشون میکشن تا چند صباحی دیگر بر اریکه قدرت مانده و جولان دهند و وجود نحس خود را "مشروعیت" بخشند. بزبانی دیگر این همون درسی هست که بزرگان آنارشیست در صد و اندی سال گذشته بما آموخته اند . بهمین علت شرکت در آن همان و حماقت و خیانت در امانت همان .
 
 بجای اون "هزار و یک کار" مفید دیگر میتوان کرد. البته جوانان رزمنده و مبارز در ایران خودشون از ما خارج گود نشین ها بهتر میدونند و لازم نکرده در اینجا واسشون "خطابه" صادر کرد . بخصوص که با پوست و گوشتشان کمبود های مادی- معنوی رو شب و روز لمس میکنند. کودکان کار, بیکاران , کارگران چندین ماه حقوق نگرفته, زنان بی همسر و معتاد و....همه و همه از صبح تا شب دارن واسه نون شبشون میجنگند و سعی میکنند تا  صدای در حنجره شان خفه شده را بگوش جهانیان برسانند و ما را از دادن "رهنمود"های آنچنانی بر حذر میدارد.بماند که بنده عمیقا معتقدم که خود توده ها در سر بزنگاه به سازماندهی خودبخودی خود دست زده و برای رهائیشان از مصیبت های گوناگون  به ابزار و اشکال مبارزاتی  لازم متوسل خواهند گشت . مبارزات دگر کشورهای منطقه و جهان (مکزیک و آرژانتین و...) درس عبرتی ست که نمیبایست از اذهان دور داشت .

دست آخر میبایست متذکر شد که ما  طبعا خط کشی کامل با "احزاب"  فکسنی به اصطلاح کمونیستی (فک و فامیلی دراروپا نشسته), که با کمکهای کشورهای میزبانشان و با جیبهای پر و خیال راحت هر از چند گاهی پشت رادیو تلویزیونهاشون به غرغره کردن خزعبلات همیشگی مشغولند را ,کاری نیست. یا مائویستهائی که ایران واسشون کماکان دهات اطراف شانگهای 1956را تداعی میکند را . 

باری سخن کوتاه.....در خرداد ماه رای دادن ,بنظر نویسنده این سطور, چیز عجیب و غریبی رو عوض نمیکنه و تنها بالائی ها رو تشویق میکنه دروغهای سه دهه گذشته شون رو با بوق و کرنا در جراید و رادیو تلویزیون شون برای مدتی فریاد بزنند و بس .

بعد التحریر~ دیروز خبر زلزله در شهر بوشهر یکبار دیگر مردم طاعون زده ایران زمین را عزادار کرد. در اینجا از صمیم قلب به مردم جنوب کشور تسلیت گفته و در غمشان خود را شریک میدانم. فقط میبایست "خوشحال" بود که این ضایعه در منطقه نیروگاه اتمی رخ نداد وگرنه وسعت فاجعه شاید از چرنوویل(روسیه سابق) نیز بیشتر مینمود .باری, تنها با از سر راه برداشتن جنایتکاران حاکم است که شاید در آینده سرنوشت بهتری در انتظارمان باشد. بامید آنروز

مرگ بر تمامیت رژیم اسلامی ولایت وقیح
زنده باد آزادی- زنده باد آنارشی
  پیمان پایدار 

No comments:

Post a Comment