Friday, July 12, 2013


مرز بین موفقیت و شکست
 
 
مدتهاست در فضای مجازی یکسری ایده های مشعشعانه لیبرال بورژوائی , با عناوین دهن پرکن , باب روز شده و دوستان با بهبه و چهچه به ترویج و اشتراک گذاری آن مشغول میباشند. یکی از این ایده ها را (با تیتر فوق الذکر) در زیر میآورم و بعد به نقد آن می پردازم.
 پیمان پایدار
 
***********************************************

 تفاوت كشورهاي ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از 3000 سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه 150 سال پيش وضعيت قابل توجهي نداشتند، اكنون كشورهايي توسعه‌يافته و ثروتمند هستند.
تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعی قابل استحصال

 آنها هم نيست....

ژاپن كشوري است كه سرزمين بسيار محدودي دارد كه 80 درصد آن كوه‌هايي است كه مناسب كشاورزي و دامداري نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوري مي‌باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر مي‌كند.
مثال بعدی سوئيس است.
كشوري كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمی‌آيد اما بهترين شكلات‌های جهان را توليد و صادر مي‌كند. در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال می‌توان كشاورزي و دامداري انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد مي‌شود.
سوئيس كشوري است كه به امنيت، نظم و سختكوشي مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شده‌است (بانك‌هاي سوئيس).
افراد تحصيل‌کرده‌ای كه از كشورهاي ثروتمند با همتايان خود در كشورهاي فقير برخورد دارند براي ما مشخص مي‌كنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهي در اين ميان ندارد.
نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند. زيرا مهاجراني كه در كشور خود برچسب تنبلي مي‌گيرند، در كشورهاي اروپايي به نيروهاي مولد و فعال تبديل مي‌شوند.

پس تفاوت در چيست؟ تفاوت در رفتارهای است كه در طول سال‌ها فرهنگ و دانش نام گرفته است.وقتي كه رفتارهاي مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل می‌كنيم، متوجه می‌شويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی مي‌كنند: 1اخلاق به عنوان اصل پايه
.2وحدت
.3مسئوليت پذيري
.4احترام به قانون و مقررات
.5احترام به حقوق شهروندان ديگر
.6عشق به كار
7تحمل سختي‌ها به منظور سرمايه‌گذاري روي آينده
.8ميل به ارائه كارهاي برتر و فوق‌العاده
.9نظم‌پذيري

اما در كشورهای فقير تنها عده قليلی از مردم از اين اصول پيروی می‌كنند.در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود
کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است
کسی که اخلاقیات را رعایت کند برچسب پاستوریزه خواهد گرفت
کسانی که حقوق دیگران را زیر پا می گذارند و افراد فرصت طلب، آدمهای زرنگ خوانده می شوند
انسانهای منظم افراد خشک وبیحال هستند
همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله
و.........
بیایید از خودمان شروع کنیم
و از همین لحظه
ما ايرانيان فقير هستيم نه به اين خاطر كه منابع طبيعی نداريم يا اينكه طبيعت نسبت به ما بيرحم بوده‌است.
ما فقير هستيم برای اينكه رفتارمان چنين سبب شده‌است.
ما برای آموختن و رعايت اصول فوق كه (توسط كشورهای پيشرفته شناسايی شده است) فاقد اهتمام لازم هستيم.

***************************************
در یک کلام : مقوله ای را که نویسنده سطور بالا آنرا "رفتارهائی" میخواند که " فرهنگ و دانش" نامیده میشوند و اصولش را در 9  بند اخلاق , وحدت , مسئولیت پذیری , احترام به قانون و مقررات , حقوق شهروندی ,عشق به کار, تحمل سختی ,میل به ارائه کارهای بهتر و بالاخره نظم پذیری بر میشمرد را میبایست  در راستای رفرم مسیحیت (رد کاتولیسیسم) توسط دو شخصیت تاریخی آلمانی بنامهای  کالوین و لوتر( و تحت نام پروتستانیسم) جستجو نمود. بدیگر سخن ریشه و بنیان فرهنگ فتیشیستی (کالائی) سرمایه داری و نفی روابط ارباب - رعیتی تاریخی بیش از300 و اندی ساله در اروپا و200 و اندی ساله در آمریکا دارد. حال آنکه در کشورهای پیرامونی(در آسیا و آمریکای لاتین  و آفریقا) که رفرم ارضی ,و طبعا تغییر روابط فئودالی و یا نیمه فئودالی - نیمه مستعمرانه به سرمایه داری, بعضا از بیرون( بمانند شرایط خاص ایران ,از طرف امپریالیستها ,تحت پروژه کندی - روستو 1963 و بنام "انقلاب سفید" کذائی) به جامعه تحمیل گردیده تاریخچه 50 ساله بیشتر نداشته  و ندارد.این دو جوامع(مرکزی از یکطرف و پیرامونی از طرف دیگر) را همطراز و همنوع خواندن  و فرهنگ آنان را  بگونه مکانیکی  مقایسه گرداندن همانقدر ساده انگارانه میباشد که احمقانه نیز هم.

 تازه, فراموشمان نشود که(1) هفت سال طول کشید (1342 -1349) که این روابط نوین جای خود را در ایران باز کنند(2) هشت سال بعد نیز قیام بهمن رخ داد !! و اینکه در 34 سال گذشته نیز رژیم مافوق ارتجاعی اسلامی با تمام توش و توانش سعی نموده که روابط نیمه فئودالی را در عرصه های گوناگون جامعه مجددا جا بیندازد نیز بماند . بزبانی ساده تراز جامعه ایران توقع فرهنگ عمیق بورژوائی همسو با اروپا / آمریکا و توام با اخلاق خاص خودش و احترام به قانون و....انتظار داشتن هجویاتی بیش نیست !!
جالب تر اینجاست : برای نویسنده این سطور که پشیزی برای  فرهنگ ارتجاعی سرمایه داری(بخوان همان 9 مورد جزم اندیشانه و هرمی فوق الذکر) احترامی که قائل نیستم هیچ بلکه برای نابودی و ریشه کنی آن از تمامی هم و غم خویش بهره میبرم  دفاع کردن از این خزعبلات نمیتواند حرفی در میان باشد .
*******
کوتاه سخن : برای ما آنارشیستها تنها جامعه ای انسانی میباشد و قابل زیست و احترام که عشق به بشریت توام با همبستگی و کمک متقابل سه اصل و مبنای لاینفک آن باشد. جائی که که در آن نه از کار اجباری خبری هست و نه از پول و مقام و امتیاز ....نه قانون و زندان و نه اجحاف و زور و ستم....گور بابای 9 شرط رفتاری و کرداریتان..... فکر میکنم نظرم را صاف و ساده و پوست کننده گفته باشم .

پیش بسوی نابودی سیستم کثیف و ضد بشری سرمایه داری جهانی
زنده باد آزادی , برابری ,عدالت اجتماعی
برقرار باد انجمنهای دموکراتیک محلی آزاد  در سراسر دنیا
زنده باد آنارشی: نه سرمایه(روابط برده داری مدرن/کار مزدی), نه دولت,
نه خدا و دین و مذهبش
پیمان پایدار    

No comments:

Post a Comment