Friday, July 26, 2013

چرا هنگام اشک دروغین می گوییم « اشکِ تمساح » ؟!

هنگامی که کسی به دروغ بر پیشامدی می گرید و اندوه ناراستین آشکار می سازد
 این زبانزد را به کار می بریم. ولی داستان چیست ؟ و چرا می گوییم : « اشکِ تمساح» ؟

داستان این است که : تمساح شکار خود را نمی جَود بلکه آن را قورت می دهد و
 پیش می آید که شکار نگون بختی که بلعیده شده است غده های اشکریز تمساح را
 که برای شست و شوی چشم اوست در هنگام بلعیده شدن فشار می دهد و چشم
 تمساح اشک می ریزد و به نظر می رسد که تمساح بر شکار خود می گرید . این
 در میان مردم زبانزد ( ضرب المثل ) شده است چون کُشنده و گرینده بر کُشته یکی
 است و آن تمساح است
 
معنای واژه ها در ایران باستان

مرد از مُردن است . زيرا زايندگي ندارد .مرگ نيز با مرد هم ريشه است.

زَن از زادن است و زِندگي نيز از زن است .

دُختر از ريشه « دوغ » است که در ميان مردمان آريايي به معني« شير « بوده و ريشه واژه‌ي دختر « دوغ دَر » بوده به معني « شير دوش » زيرا در جامعه کهن ايران باستان کار اصلي او شير دوشيدن بود .

به
daughter در انگليسي توجه کنيد. واژه daughter نيز همين دختر است gh در انگليس کهن تلفظي مانند تلفظ آلماني آن داشته و « خ » گفته مي شده. در اوستا اين واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar
و در پهلوي دوخت آمده است.

اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنين ناميده شدند.

پوست در، به پسر تبديل شده است .در پارسي باستان
puthar پوثرَ و در پهلوي پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است

در بسياري از گويشهاي کردي از جمله کردي فهلوي ( فَيلي ) هنوز پسوند « دَر »
 به کار مي رود . مانند « نان دَر » که به معني « کسي است که وظيفه‌ي غذا دادن
 به خانواده و اطرافيانش را بر عهده دارد .»

حرف « پـِ » در « پدر » از پاييدن است . پدر يعني پاينده کسي که مي‌پايد . کسي
که مراقب خانواده‌اش است و آنان را مي‌پايد .پدر در اصل پايدر يا پادر بوده است.
 جالب است که تلفظ « فادر » در انگليسي بيشتر به « پادَر » شبيه است تا تلفظ
 «پدر» !

خواهر ( خواهَر ) از ريشه «خواه » است يعني آنکه خواهان خانواده و آسايش آن
است. خواه + ــَر يا ــار . در اوستا خواهر به صورت خْـوَنگْهَر آمده است .

بَرادر نيز در اصل بَرا + در است . يعني کسي که براي ما کار انجام مي‌دهد. يعن
ي کار انجام‌دهنده براي ما و براي آسايش ما .

« مادر » يعني « پديد آورنده‌ي ما » .

No comments:

Post a Comment