Monday, March 18, 2013



ساده است نوازش سگی ولگرد
شاهد آن بودن كه
چگونه زير غلتكی مي رود
و گفتن كه «سگ من نبود».

...
ساده است ستايش گلی
چيدنش
و از ياد بردن كه گلدان را آب بايد.
دوست داشتن بی احساس عشقی
او را به خود وانهادن و گفتن
كه ديگر نمی شناسمش.

ساده است لغزش های خود را شناختن
با ديگران زيستن به حساب ايشان
و گفتن كه من اينچنينم.

ساده است كه چگونه مي زييم
باری
  زيستن سخت است
و پيچيده نيز هم.

***********************
شعری ازمارگت بیگل آلمانی

 
 ترجمه رفیق فقیدمان احمد شاملو

شاعر و منتقد اجتماعی بزرگ ایران زمین
  •  




No comments:

Post a Comment