Sunday, October 23, 2011

حكيم عمرخيام
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه

وين عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست

کاين دم که فرو برم برآرم یا نه
**********************
بزبانی دیگر زندگی اکنون است و بس...هی خودتو دیگرون رو به فردا و پس فردا حواله دادن و دلخوش کردن بیهوده است و کشک....اومدیمو همین امروز از " بخت بد " رفتی زیر ماشین( کما اینکه واسه من رخ داده) وبعد که بهوش اومدی از " بخت خوب "   نجات بیابی ; یا دست و پات شکست( کما اینکه واسه من رخ داده ) و تازه با پای توی گچ از خون لخته گی ای که به ریه هام رسیده بود چیزی نمونده بود دار فانی را وداع کنم( 3 دقیقه دیرتر رسونده بودنم بیمارستان این صفحه مجازی وجود نمیداشت); یا در سر پیچی اتوبوس مسافرتی که توش بودی سقوط کرد تو دره ( کما اینکه واسه من رخ داده) وفقط کمی سینه درد داشتم- که اونم توسط رفیقی با مهارت طب( ژاپنی) شیاتسو- توسط ماساژ درد رو مرحمی بخشید; یا یه نوع سرطان گرفتی ( کما اینکه واسه من رخ داده-غده لنفابی ).... خلاصه کنم همه که مثل من "خوش شانس " نیستند و مثل گربه های ایرونی 9 تا جون ندارن !!( البته هنوز 3 تا واسم مونده )... به همین مناسبت از هر لحظه زندگیم بیشترین استفاده را کرده و لذت رو میبرم : زنده باد عشق به زندگی 
پیمان پایدار    

No comments:

Post a Comment